بسم الله الرحمن الرحیم
نماز، پیوند با ملکوت
درسگفتارهایی از: مسعود بسیطی
با اهتمام: زهرا مرادی
در دورهی «نماز، پیوند با ملکوت»، با معنای نماز و فقرات آن، چرایی به جا آوردن نماز و ارتباطش با عقل آشنا میشویم؛ جایگاه نماز را نزد خداوند متعال بیان میکنیم؛ و به سوالات و شبهات مطرح در این حوزه پاسخ میدهیم. این مبحث، در 13 گفتار ارائه میگردد.
درس هشتم: حضور قلب و توجه در نماز
جلسات گذشته به مقدمات نماز پرداختیم و تاکید نمودیم تمامی مراحلی که پیش از ورود به نماز انجام میدهیم (وضو، استقبال قبله، اذان، اقامه، ...) باید با توجه انجام شوند. در غیر این صورت، از آثار منحصربفرد نماز که در جلسهی چهارم به آنها اشاره گردید، کاسته میشود و چنین عبادتی نمیتواند مایهی تقرب بنده به معبود گردد.
این جلسه، دربارهی حضور قلب و راهکارهای بالا بردن توجه در نماز صحبت میکنیم تا ان شاء الله با به کار بستن آنها بتوانیم نمازی به جای آوریم که واقعا موجب خشنودی خداوند و تقرب ما به ذات سبوحش گردد.
حضور قلب در نماز
همچنانی که پیشتر نیز گفته شد، معنای لغوی «صلوة»، توجه است و هرچه توجه و حضور قلب نمازگزار بیشتر باشد، نمازش به پذیرش در درگاه الهی نزدیکتر است.
حضور قلب در نماز یعنی انسان، با تمام وجود، خود را در محضر آفریدگار بی همتایش ببیند و تمام توجهش را به سوی آن قدرت بی نظیر متمرکز نماید و به جایگاه حقیر خویش در برابر پرورشدهندهای که هر چه هست، از اوست، متوجه باشد. همچنین، به آنچه خطاب به پروردگار عظیم الشأن بر زبان میآورد و مفهوم سجود و رکوع و قیامی که در برابر ذات مقدسش انجام میدهد، توجه داشته باشد؛ نه آنکه طوطی وار و بی توجه، عباراتی را بگوید و خم و راست شود.
نمازی که در آن انسان، فقط زبانش ذکر خدا بگوید و فکر و ذهن و دلش جای دیگر باشد، مورد پذیرش الهی قرار نمیگیرد. امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«آن مقداری از نماز بالا برده میشود که نمازگزار در آن حضور قلب داشته باشد. اینچنین است که گاهی نیمی از نماز، یا یک سوم آن، یا یک چهارم و یا یک پنجم بالا میرود.»[1]
امیر مومنان نیز چنین تذکر می دهند:
«در حال کسالت و چرت زدن نماز نخوانید و در نماز به فکر خودتان نباشید، زیرا در محضر خدا ایستادهاید. حقیقتاً آن مقدار از نماز بنده قبول میشود که قلباً به خدا توجه داشته باشد.»[2]
اما بسیار پیش آمده که هر چه بیشتر تلاش کردهایم توجه خود را در نماز بالا ببریم، فکر و خیالهای بیشتری سراغمان آمده است. از اینکه یادم باشد بعد از نماز به همکارم زنگ بزنم شروع میشود و به اینکه هنوز لباسهای مهمانی فردا را اتو نکردهام، ختم میشود. به آزمون کلاس زبان فکر میکنیم و دعا میکنیم استاد ترم بعد، فلان معلم باشد؛ فیلمی را که دیشب دیده بودیم مرور میکنیم و با خود میگوییم اگر شخصیت اصلی فیلم فلان برخورد را نکرده بود، ماجرا گونهی دیگری پیش میرفت؛ به حساب و کتابهای مالی مشغول میشویم و تلاش میکنیم بی آنکه شمارش تسبیحات اربعه از دستمان در برود، حساب کنیم بعد از پرداخت فلان قسط و خرید فلان چیز، آخر ماه چقدر برایمان میماند. در همان حالی که در حال صحبت با خداوند زمین و آسمانها هستیم، نقشه میکشیم به دوستمان چه دروغی بگوییم که متوجه بی مسوولیتیمان نشود؛ چه کار کنیم که حال همسایهمان را گرفته باشیم؛ چطور زیر آب همکارمان را بزنیم که بعدا برایمان شر نشود؛ راستی شام را چه کنیم؟! ...
و بدین ترتیب، نمازی که قرار بوده معراج ما و وسیلهی تقربمان به پروردگار بی همتا باشد، به پایان میرسد بی آنکه هیچ تغییری در ما اتفاق بیفتد و ذرهای خود را به خالق، نزدیکتر بیابیم. حتی اگر همهی عزم خود را جزم کنیم تا توجهمان را تنها و تنها معطوف نماز کنیم، باز هم در نیمهی راه عنان کار از دستمان در میرود و تا به خود بیاییم، میبینیم ذهن و فکرمان به جایی دیگر پر کشیده است. در ارتباط با همین موضوع، بزرگی تعریف میکرد:
«روزی یکی از دوستان مورد اعتماد و عادلم گفت: با خود دربارهی حدیثی که میفرماید هر کس دو رکعت نماز او قبول شود عذاب نمیشود،[3] فکر میکردم. تصمیم گرفتم به مسجد کوفه بروم و در آن جا دو رکعت نماز با حضور قلب و جمیع شرایط بخوانم. وارد مسجد شدم و در حالی که قلب خود را از وسوسههای شیطانی خالی کرده بودم، نمازم را شروع کردم. ناگاه به خاطرم گذشت که مسجد کوفه مناره ندارد و به این فکر کردم که اگر کسی بخواهد منارهای برای آن بسازد باید از کجا سنگ و گچ تهیه کند؟ بعد از کمی تأمل به این نتیجه رسیدم که از فلان محل بهتر میشود تهیه کرد. و بعد حساب کردم چند روزه ساخت این مناره تمام میشود و سر مناره را چگونه باید بسازند و ... همین که دو رکعت نماز تمام شد متوجه شدم من هم از ساختمان مناره فارغ شدهام. آنجا بود که با خود گفتم من برای ساختن مناره به مسجد کوفه آمدهام نه برای ادای دو رکعت نماز با حضور قلب!»[4]
احتمالا شبیه همین تجربه را ما هم داشتهایم و با آنکه نیت و اهتماممان ادای نمازی با توجه و حضور قلب بوده، باز هم حواسمان به مسائل گوناگون پرت شده و حضور قلب خود را از دست دادهایم. در ادامه، راهکارهایی ارائه میشود که تا حد امکان از این مشکل بکاهد.
- توجه به نماز را از مقدمات نماز آغاز کنیم
وقتی تا چند ثانیه قبل از نماز، گوشی دستمان باشد و اخبار فلان کانال یا پیامهای دوستانمان را چک کنیم، طبیعتا با همان فضای ذهنی و فکری وارد نماز میشویم. اما چنانچه چند دقیقه پیشتر، مثلا از لحظهای که برای وضو گرفتن بر میخیزیم، از مسائلی که ذهنمان را درگیر میکند، فاصله بگیریم (تلویزیون را خاموش کنیم، گوشی را کنار بگذاریم، حرف زدن با اطرافیان را تمام کنیم، ...) تمرکز و توجه بیشتری در نماز خواهیم داشت.
همانطور که در درس پنجم گفته شد، وضو بخشی از نماز محسوب میشود. بنابراین، به جای اینکه موقع وضو گرفتن با کسی صحبت کنیم یا گوشمان را تیز کنیم که مجری خبر چه میگوید، به آنچه دربارهی وضو گفته شد، آثاری که بر روح میگذارد و معنای عباراتی که گفتنش در هر بخش از وضو مستحب است، توجه کنیم. حتی اگر متن دعای وضو را حفظ نیستیم، به مفاهیم دعا در هر قسمت از وضو توجه کنیم. مثلا هنگامی که دست راست خود را میشوییم، متوجه خدا شویم و از او بخواهیم نامهی اعمالمان را به دست راستمان بدهد و در حسابرسی قیامت بر ما آسان بگیرد.[5]
پس از وضو، با همان حال توجه و بدون اینکه سراغ کاری که ما را از فضای نماز جدا میکند برویم، سجادهی خود را در جایی که محل رفت و آمد نباشد و فضای اطرافش حواسمان را پرت نکند، پهن کنیم. هنگامی که میخواهیم رو به قبله بایستیم به آنچه در درس پنجم دربارهی استقبال قبله، اهمیت کعبه، ارتباطش با عرش، عهدی که از ما در کعبه جای دارد، ... توجه کنیم.
یادمان باشد از لحظهای که رو به قبله میایستیم، تا زمانی که نمازمان تمام شود و روی از قبله برداریم، مورد نظر و توجه خاص آفریدگار آسمانها و زمین هستیم. (هر که رو به قبله کند، رو به خداوند رحمان کرده است و هر که به خدا روی آورد، خدا به او روی میآورد.[6])
رسول رحمت میفرماید:
«از زمانی که مومن برای ادای نماز میایستد، خداوند به او نظر میکند و تا وقتی نمازش تمام شود، به او اقبال و توجه دارد. رحمت از بالای سرش تا کرانهی آسمان سایه میافکند. فرشتگان، اطراف او را تا آسمان میپوشانند و خداوند فرشتهای را برایش مامور میکند تا به او بگوید: ای نمازگزار؛ اگر بدانی چه کسی به تو نظر میکند و با چه کسی مناجات میکنی به چیز دیگری توجه نخواهی کرد و هرگز از جایگاه خود کنار نخواهی رفت!»[7]
لذا هنگامی که برای ادای نماز رو به قبله میایستیم، این کلام رسول رحمت را به یاد آوریم و به این نکته توجه کنیم که در این لحظه در محضر خدایی ایستادهایم که تنها معبود ماست و حال آنکه ما تنها مخلوق او نیستیم!
سپس اذان و اقامه را با توجه به آنچه در مفهوم عبارات آنها در درس ششم و هفتم گفته شد، بخوانیم. به جای آوردن اذان و اقامه، در بالا بردن توجه نمازگزار در نماز بسیار موثر است.
توجه در تک تک مراحل گفته شده، ما را آماده میکند با ذهنی بی تشویش و روحی آرامتر وارد نماز شویم.
- توجه به این موضوع که شاید آخرین فرصت باشد!
اگر بدانیم این نماز، آخرین نمازی است که میخوانیم، آیا باز هم به همان شدتی که در نمازهای قبلی، حواسمان به مسائل گوناگون پرت میشد، از یاد خدا و حال نماز غافل میشویم؟
اگر بدانیم، نمازی که اقامه کردهایم، آخرین مجال برای تقرب به خداوندگار و آخرین فرصت برای نجات خود از عاقبتی است که به سبب غفلت و نافرمانی از پروردگار برای خود رقم زدهایم، آیا باز هم بدون حضور قلب، رکوع و سجود میرویم؟
آیا اگر بدانیم، آخرین فرصت برای بخشش گناهانمان[8] و گرفتنِ مجوز پذیرش سایر اعمالمان[9]،همین نمازی است که اکنون به جای میآوریم، آیا پرندهی خیالمان را مانند گذشته رها میگذاریم تا به هر سو پر بکشد؟
پس هر گاه برای نماز میایستیم، فرصت را به گونهای غنیمت بدانیم که گویی این نماز، آخرین نمازی است که میتوانیم به جا بیاوریم. امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«هرگاه نماز واجب میگذاری ... به گونهای بخوان که گویا در حال وداع و خداحافظی هستی؛ مانند کسی که میترسد نتواند دوباره به آن بازگردد.» [10]
- توجه به فقر وجودی
یکی از راهکارهای مهمی که موجب حضور قلب و توجه بیشتر ما در نماز میشود، توجه به این موضوع است که در پیشگاه چه کسی حاضر شده و اذن صحبت پیدا کردهایم. پروردگار عظیم الشأنی که بی آنکه استحقاقش را داشته باشیم، نعمت وجود به ما بخشیده و به بندگان ضعیف و خطاکاری همچون ما، فرصت هم صحبتی و مناجات با خودش را عطا فرموده. سلطان با جلال و جبروتی که همهی قدرت و حافظه و درک و عقل و شعور و زیبایی و سلامتی و توان اندیشیدن و داراییمان از اوست و بی عنایت او هیچِ هیچیم. فقیر مطلق! سلول به سلول جسممان و ذره ذرهی روحمان و اساس وجودمان وابسته به رزق و عنایتی است که از سوی او آن به آن نصیبمان میگردد و هر لحظه اراده کند، میتواند همهی آنچه ارزانیمان داشته، بی آنکه مورد سوال و مواخذه واقع شود، پس بگیرد.
توجه به این نکته که هنگام نماز، در پیشگاه چنین ولیّ نعمتی حاضر شدهایم، موجب ایجاد خضوع و فروتنی توأم با حس بدهکاری نسبت به پادشاه آسمانها و زمین، میشود و همین امر باعث میشود کمتر حواسمان به زرق و برق و حواشی دنیایی پرت شود.
- توجه و توسل به اهل بیت علیهم السلام خصوصا حجت زندهی خدا
شایسته است برای اینکه مورد عنایت و توجه ویژهی الهی قرار بگیریم و زمینهی قبولی نمازمان را فراهم کنیم، قبل از نماز، به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و جانشینان بر حقش متوسل شویم و ایشان را واسطهی بین خود و خداوند قرار دهیم؛ خصوصا به امام زندهی زمان که حجت کنونی خداوند در میان مردمان است و پذیرش اعمال ما به سبب توجه، شفاعت و عنایت ایشان محقق میشود. همچنانکه در توقیعی از خود امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف اینچنین آموختهایم:
«السَّلَامُ عَلَیكُمْ أَنْتُمْ نُورُنَا وَ أَنْتُمْ جَاهُنَا أَوْقَاتِ صَلَاتِنَا وَ عِصْمَتُنَا بِكُمْ لِدُعَائِنَا وَ صَلَاتِنَا وَ صِیامِنَا وَ اسْتِغْفَارِنَا وَ سَائِرِ أَعْمَالِنَا»[11]
سلام و درود خداوند بر شما، شما نور ما [جهت هدایت و راهنمایى] هستید و شما آبروى ما در هنگامههاى نمازمان هستید و به واسطهی شما به هنگام دعا، نماز، روزه، استغفار و سایر اعمالمان [از لغزش و انحراف] محفوظ مىمانیم.
امیر مومنان سفارش کردهاند پیش از شروع نماز بگوییم:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَیكَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أُقَدِّمُهُمْ بَینَ یدَی صَلَاتِی وَ أَتَقَرَّبُ بِهِمْ إِلَیكَ فَاجْعَلْنِی بِهِمْ وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ[12] أَنْتَ مَنَنْتَ عَلَی بِمَعْرِفَتِهِمْ فَاخْتِمْ لِی بِطَاعَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ وَ وَلَایتِهِمْ فَإِنَّهَا السَّعَادَةُ فَاخْتِمْ لِی بِهَا فَإِنَّكَ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدِیر[13]»[14]
بارخدایا؛ به وسیلهی محمد و آل محمد به سوی تو روی میآورم و ایشان را پیشاپیش نمازم مقدم میدارم و به واسطهی ایشان نزد تو تقرب میجویم. پس مرا به برکت ایشان در دنیا و آخرت آبرومند ساز و از مقربان درگاهت قرار ده معرفت ایشان را به من ارزانی داشتی پس کارم را به اطاعت و معرفت و ولایت ایشان به پایان رسان که همانا سعادت در آنهاست. و آن را خاتمهی کارم قرار ده که تو بر هر چیزی توانایی.
و یا خیلی ساده میتوان این توجه را با ذکر صلواتی بر محمد صلی الله علیه و آله و سلم و آل محمد و همچنین سلامی بر حضرت مهدی علیه السلام ایجاد نمود.
- خواندن دعای توجه
از توصیهی امام زمانمان بهره ببریم که فرمودند برای افزایش توجه در نماز، پیش از آنکه نماز خود را آغاز کنید بگویید:
«وَجَّهْتُ وَجْهِی لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً[15] مُسْلِماً عَلَى مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَ دِینِ مُحَمَّدٍ وَ هَدْی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِینَ[16]إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُكِی وَ مَحْیای وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ لا شَرِیكَ لَهُوَ بِذلِكَ أُمِرْتُ[17]وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنَ الْمُسْلِمِین»[18]
من یكسره توجّهم را به سوى وجودی نمودم که آسمانها و زمین را آفرید؛ در حالى كه حق گرا و مسلمانم (تسلیم شده در برابر حق هستم) در زمرهی ملت ابراهیم علیه السلام و بر دین حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و هدایت امیر مومنان؛ و من از مشرکان نیستم. همانا نماز و عبادت و زندگی و مرگم برای خداوند پروردگار جهانیان است. برای او شریکی نیست، به این امر فرمان داده شدهام و من در زمرهی تسلیم شدگانم. پس بارخدایا؛ مرا از مسلمانان قرار بده.
تکبیرة الاحرام:
پس از رعایت موارد گفته شده، دستها را تا مقابل گوشها بالا میبریم، به نشانهی پشت سر انداختن هر آنچه از تعلقات دنیایی است، با توجه میگوییم «الله اکبر». سپس دستها را پایین میآوریم و در دو طرف بدن قرار میدهیم. همچنانکه در درس ششم گفته شد، الله اکبر یعنی خداوند برتر و بزرگتر از آن است که به وصف آید، بر هر کاری قادر است، بر هر آفریدهای چیره است، بر هر چیزی آگاه است، ... [19]
اگر هنگام گفتن تکبیرة الاحرام، به معنی گفته شده دربارهی «الله اکبر» توجه کنیم، آیا باز هم چیزی را آنقدر مهم و بزرگ میدانیم که توجهمان را از خداوند به سوی آن مشکل یا آن شخص منعطف کنیم؟ توجه داشته باشیم اگر عامدانه چنین کاری کنیم، یعنی با اینکه تکبیر گفتیم و خداوند متعال را بزرگ و دارای قدرت برتر شمردیم، با اختیار و از روی اراده، فکر و ذهنمان را در نماز به جای دیگری بدهیم، مصداق نیرنگ و دورویی با خداوند است. امام صادق علیه السلام در همین رابطه میفرمایند:
«هنگامی که خدا را بزرگ دانستی (تکبیر گفتی) آنچه را در میان آسمان برین و خاک زیرین است کوچک بشمار (دیگر دل و ذهنت را به چیزی مشغول ندار). بی گمان آن هنگام که خداوند از دل کسی که «تکبیر» گفته اما در قلبش [به چیز دیگری مشغول شده و] از حقیقت تکبیر امتناع دارد آگاه شود، میگوید: ای دروغگو! آیا نسبت به من حیله و نیرنگ میکنی؟ سوگند به عزت و جلالم، شیرینی یاد خود را از تو میگیرم و تو را از مقام قرب خویش و لذت مناجاتم محروم میکنم.»[20]
البته کمتر پیش میآید که کسی در نماز از روی عمد، توجه خود را از خداوند به مسائل دنیایی و متفرقه برگرداند. اکثر ما در اثر غفلت، دچار حواس پرتی و فکر و خیالهای متعدد میشویم. اما باید مراقب باشیم به محض اینکه متوجه شدیم حواسمان جای دیگری پرت شده، مجددا به حضور قلب در نماز باز گردیم. یادمان باشد به فرمودهی امام صادق علیه السلام:
«وقتی بنده به نماز ایستاد، خداوند به او توجه میکند و توجهش را از او قطع نمیکند تا زمانی که سه مرتبه از یاد خدا غافل گردد. در این هنگام خداوند نیز از او روی بر میگرداند.»[21]
استعاذه از شیطان
بعد از گفتن تکبیرة الاحرام و قبل از آغاز سورهی حمد، بهتر است با گفتن «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» و یا «اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم» از شرّ شیطان و وسوسههایش به خداوند متعال پناه ببریم. هرقدر این پناه بردن، حقیقیتر و با توجه بیشتری باشد، به پناه امن الهی نزدیکتر خواهیم بود.
جلسهی آینده به بررسی سورهی حمد خواهیم پرداخت.
نکات مهم این جلسه:
- داشتن توجه و حضور قلب در نماز، شرط مهم پذیرش نمازمان است و آن مقداری از نماز مورد پذیرش درگاه الهی قرار می گیرد که در آن حضور قلب داشته باشیم.
- حضور قلب در نماز یعنی با تمام وجود، خود را در محضر پروردگار ببینیم و به جایگاه حقیرمان در برابر پرورشدهندهای که هر چه هست، از اوست، متوجه باشیم. همچنین، به آنچه بر زبان میآوریم و مفهوم سجود و رکوع و قیامی که در برابر ذات مقدسش انجام میدهیم، توجه کنیم.
- از جمله راهکارهای افزایش توجه و حضور قلب در نماز می توان به موارد زیر اشاره کرد:
O آغاز توجه به نماز از مقدمات نماز (وضو و استقبال قبله)
O توجه به این موضوع که شاید این نماز، آخرین فرصت برای تقرب به خدا و بخشش گناهانمان باشد!
O توجه به فقر وجودی (یعنی توجه به این موضوع که: در پیشگاه سلطان با عظمت و با قدرتی ایستادهایم که همهی دارایی و هستیمان از او و به عنایت اوست و از خود هیچ نداریم. هر لحظه اراده کند میتواند هر آنچه به ما بخشیده، پس بگیرد، بی آنکه مجبور باشد به کسی جوابی پس بدهد ...)
O توجه و توسل به اهل بیت علیهم السلام خصوصا حجت زندهی خدا
O خواندن دعای توجه
- نماز را با «تکبیرة الاحرام» شروع میکنیم. یعنی دستها را به نشانهی پشت سر انداختن همهی تعلقات دنیایی، تا مقابل گوشها بالا میبریم و با توجه میگوییم «الله اکبر».سپس دستها را پایین میآوریم و در دو طرف بدن قرار میدهیم.
- هر وقت در حین نماز متوجه شدیم حواسمان از نماز پرت شده، فورا توجه خود را به نماز جلب کنیم. یادمان باشد اگر در طول نماز، سه بار توجه و حضور قلب خود را از دست بدهیم، خداوند هم توجهش را از ما بر میگرداند.
- بعد از گفتن تکبیرة الاحرام و قبل از آغاز سورهی حمد، بهتر است با گفتن «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» از شرّ شیطان و وسوسههایش به خداوند متعال پناه ببریم.
[1] "إِنَّ الْعَبْدَ لَتُرْفَعُ لَهُ مِنْ صَلَاتِهِ نِصْفُهَا أَوْ ثُلُثُهَا أَوْ رُبُعُهَا أَوْ خُمُسُهَا وَ مَا یرْفَعُ لَهُ إِلَّا مَا أَقْبَلَ عَلَیهِ مِنْهَا بِقَلْبِهِ وَ إِنَّمَا أُمِرْنَا بِالنَّوَافِلِ لِیتِمَّ لَهُمْ بِهَا مَا نَقَصُوا مِنَ الْفَرِیضَة": بحارالانوار، ج 81، ص 238.
[2] "لَا يَقُومَنَّ أَحَدُكُمْ فِي الصَّلَاةِ مُتَكَاسِلًا وَ لَا نَاعِساً وَ لَا يُفَكِّرَنَّ فِي نَفْسِهِ فَإِنَّهُ بَيْنَ يَدَيْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا لِلْعَبْدِ مِنْ صَلَاتِهِ مَا أَقْبَلَ عَلَيْهِ مِنْهَا بِقَلْبِهِ": بحارالانوار، ج 81، ص 239.
[3] رسول رحمت فرمودهاند: "مَنْ صَلَّى رَكْعَتَینِ وَ لَمْ یحَدِّثْ فِیهِمَا نَفْسَهُ بِشَیءٍ مِنْ أُمُورِ الدُّنْیا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ" یعنی: کسی که دو رکعت نماز بخواند در حالی که قلبش به فکر هیچ یک از امور دنیا نباشد خداوند گناهانش را میبخشد: بحارالانوار، ج 81، ص 226. و نیز فرمودهاند: "إِذَا قَامَ الْعَبْدُ إِلَى الصَّلَاةِ فَكَانَ هَوَاهُ وَ قَلْبُهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى انْصَرَفَ كَیوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّه" یعنی: هنگامی که بنده برای نماز میایستد، اگر همهی توجهش و حضور قلبش به سوی خدا باشد، در حالی نمازش تمام میشود که مثل روزی است که از مادر متولد شده (بدون هیچ گناهی): همان، ص 261.
[4] سید نعمت الله جزایری در کتاب انوار النعمانیه چنین نوشته: "یعجبنی نقل حکایة حکاها رجل ثقة عادل و هو انه قال انی فکرت فی قلبی انه قد جاء فی الحدیث ان من قبلت منه صلاة رکعتین لا یعذبه بعده فقلت انی امضی الی مسجد الکوفة و انفرد بصلوة رکعتین بحضور القلب و استجماع الشرائط فمضیت الیه و شرعت فی صلوة الرکعتین و فرّغت قلبی من وساوس الشیطان فعنّ علی خاطری ان مسجد الکوفة لیس فیه منارة و لو اراد احد ان یبنی فیه منارة فمن این یأتی بالصخرة و الجص؟ فقلت لعله یستقیم من الموضع الفلانی فاذا بناها البنّاء یتمها فی کم یوم و کیف یصنع رأسها فلما فرغت من صلوة الرکعتین قارن فراغی من بناء المنارة فظهر لی انما اتیت الی المسجد الکوفة لبناء المنارة لا لصلوة رکعتین.": الانوار النعمانیه، ج 2، فصل نور فی طهارة و الصلوة، نشر دار القاری: ص 226 / نشر اعلمی المطبوعات: ص 287.
[5] بنگرید به دعای وضو در درس پنجم درسنامه نماز، پیوند با ملکوت .
[6] امام باقر علیه السلام فرمودهاند: "إِذَا اسْتَقْبَلَ الْمُصَلِّی الْقِبْلَةَ اسْتَقْبَلَ الرَّحْمَنَ بِوَجْهِه" یعنی: هنگامی که نمازگزار رو به قبله نماید، خداوند رحمان هم به او روی میآورد: بحارالانوار، ج 79، ص 231. ؛ همچنین رسول رحمت فرمودهاند: "إِذَا قَامَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ فِی صَلَاتِهِ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیه" یعنی: هنگامی که بندهی مومن به نماز میایستد، خداوند نیز به او نظر میکند: بحارالانوار، ج 81، ص 260.
[7] امام باقر علیه السلام به نقل از رسول رحمت فرمودهاند: "إِذَا قَامَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ فِی صَلَاتِهِ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیهِ أَوْ قَالَ أَقْبَلَ اللَّهُ عَلَیهِ حَتَّى ینْصَرِفَ وَ أَظَلَّتْهُ الرَّحْمَةُ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهِ إِلَى أُفُقِ السَّمَاءِ وَ الْمَلَائِكَةُ تَحُفُّهُ مِنْ حَوْلِهِ إِلَى أُفُقِ السَّمَاءِ وَ وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً قَائِماً عَلَى رَأْسِهِ یقُولُ أَیهَا الْمُصَلِّی لَوْ تَعْلَمُ مَنْ ینْظُرُ إِلَیكَ وَ مَنْ تُنَاجِی مَا الْتَفَتَّ وَ لَا زِلْتَ مِنْ مَوْضِعِكَ أَبَداً": بحارالانوار، ج 81، ص 226.
[8] بنگرید به پاورقی شماره 3. همچنین امیر مومنان میفرمایند: "وَ إِنَّهَا لَتَحُتُ الذُّنُوبَ حَتَ الْوَرَقِ وَ تُطْلِقُهَا إِطْلَاقَ الرِّبَق" یعنی: نماز، گناهان را مانند ریزش برگ درختان، میریزد و گردن انسان را از ریسمان [گناه و عذاب] رها میکند: بحارالانوار، ج 79، ص 224 و 225.
[9] امام صادق علیه السلام میفرمایند: "أَوَّلُ مَا یحَاسَبُ عَلَیهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَیهِ رُدَّ عَلَیهِ سَائِرُ عَمَلِهِ" یعنی: نخستین عملی که روز قیامت از بنده حسابرسی میشود، نماز است. اگر پذیرفته شد، سایر اعمالش نیز پذیرفته میشود و چنانچه نمازش مقبول واقع نشود، باقی اعمالش نیز مردود و بازگردانده خواهد شد: بحارالانوار، ج 79، ص 236.
[10] "إِذَا صَلَّیتَ صَلَاةً فَرِیضَةً فَصَلِّهَا لِوَقْتِهَا صَلَاةَ مُوَدِّعٍ یخَافُ أَنْ لَا یعُودَ إِلَیهَا أَبَداً ثُمَّ اصْرِفْ بِبَصَرِكَ إِلَى مَوْضِعِ سُجُودِكَ فَلَوْ تَعْلَمُ مَنْ عَنْ یمِینِكَ وَ شِمَالِكَ لَأَحْسَنْتَ صَلَاتَكَ وَ اعْلَمْ أَنَّكَ بَینَ یدَی مَنْ یرَاكَ وَ لَا تَرَاهُ" یعنی: هرگاه نماز واجب میگزاری در وقت آن بخوان و به گونه ای که گویا در حال وداع و خداحافظی هستی؛ مانند کسی که میترسد نتواند دوباره به آن بازگردد.پس نگاهت را بر سجده گاهت بدوز. اگر بدانی در سمت راست و چپ تو چه كسی است، نماز خویش را نیكو به جا میآوری. و بدان همانا تو در برابر کسی قرار گرفته ای که تو را میبیند در حالی که تو او را نمیبینی: بحارالانوار، ج 81، ص 226.
[11]بحارالانوار، ج 91، ص 38.
[12]قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه 45.
[13]قرآن کریم، سوره تحریم، آیه 8.
[14]بحارالانوار، ج 81، ص 370.
[15]قرآن کریم، سوره انعام، آیه 79.
[16] همان.
[17] قرآن کریم، سوره انعام، آبات 162 و 163.
[18]بحارالانوار، ج 81، ص 359.
[19]به توضیحاتی که در درس ششم ذیل «الله اکبر در اذان» بیان شد، خصوصا توصیف امیر مومنان از «الله اکبر» مجددا توجه فرمایید.
[20] "فَإِذَا كَبَّرْتَ فَاسْتَصْغِرْ مَا بَینَ السَّمَاوَاتِ الْعُلَى وَ الثَّرَى دُونَ كِبْرِیائِهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا اطَّلَعَ عَلَى قَلْبِ الْعَبْدِ وَ هُوَ یكَبِّرُ وَ فِی قَلْبِهِ عَارِضٌ عَنْ حَقِیقَةِ تَكْبِیرِهِ قَالَ یا كَاذِبُ أَ تَخْدَعُنِی وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَأَحْرِمَنَّكَ حَلَاوَةَ ذِكْرِی وَ لَأَحْجُبَنَّكَ عَنْ قُرْبِی وَ الْمُسَارَّةِ بِمُنَاجَاتِی": بحارالانوار، ج 81، ص 230.
[21] "إِذَا قَامَ الْعَبْدُ إِلَى الصَّلَاةِ أَقْبَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیهِ بِوَجْهِهِ فَلَا یزَالُ مُقْبِلًا عَلَیهِ حَتَّى یلْتَفِتَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَإِذَا الْتَفَتَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ أَعْرَضَ عَنْه": بحارالانوار، ج 81، ص 241.