عقل-درس پنجم: پوزش و جبران، راهی برای تقویت نور عقل

 

flower 12

    

 

بسم الله الرحمن الرحیم

عقل

درس‌گفتارهایی از: مسعود بسیطی

با اهتمام: حسین آخوندعلی؛ زهرا مرادی

   

در دوره‌ی «عقل»، با عقل به عنوان ابزاری مطمئن و ضمانت شده در هدایت و سعادتمندیِ آدمیان آشنا می‌شویم؛ جایگاهش را نزد خداوند متعال بیان می‌نماییم؛ و ساز و کار افزایش و کاهش آن را بررسی می‌کنیم. این مبحث، در شش گفتار و طی شش هفته‌ی متوالی ارائه می‌گردد.

     

درس پنجم: پوزش و جبران، راهی برای تقویت نور عقل

در جلسه‌ی گذشته به این موضوع اشاره شد که: کفران نعمت عقل (بی توجهی به عقل، عدم تصدیق و بر خلاف تشخیص آن رفتار کردن) سبب محجوب شدن عقل می‌گردد (در واقع غفلت و گناه، مانند حجابی روی نورافکن عقل را می‌پوشانند). از طرفی برخی عوامل، موجب رشد و تقویت عقل می‌گردند؛ مانند: شکر نعمت عقل (توجه به عقل، تصدیق و به کارگیری آن)؛ دعا برای افزایش عقل؛ پشیمانی از گناهان و پوزش از خدا و جبران خطاها.

همچنین به این موضوع پرداختیم که: توسط پوزش و جبران (توبه و استغفار) می‌توان حجاب‌های غفلت و گناه را از روی عقل کنار زد و بدین ترتیب از نور عقل بیشتر بهره‌مند شد. در ضمن، «توبه» و «استغفار»، در استجابت دعاها – از جمله دعا برای افزایش عقل – به شدت موثر است.

در این جلسه با معنای «توبه» و «استغفار»؛ و ارکان و آثار آن آشنا خواهیم شد.

     

معنای «توبه» و «استغفار»:

«توبه» و «استغفار»، در زبان فارسی، پشیمانی، پوزش و جبران معنی می‌شود؛ اما در لغت عرب، مفهومی عمیق‌تر دارد.

توبه از ریشه‌ی «ت و ب» و به معنای بازگشت است. وقتی در مورد خلق به کار می‌رود، مقصود، بازگشت بنده از گناه به سوی خداست؛ و هنگامی که در مورد خالق استفاده می‌شود، منظور، بازگشتِ نظر رحمت خدا به سوی بنده است.[1]

استغفار از ریشه‌ی «غ ف ر» به معنای ستر و پرده‌ ضخیم است كه پوشش كامل ایجاد كند. [2]  مغفرت به معنای پوشاندن گناه آمده است، به گونه‌ای كه بنده، آمرزیده شده؛ از عذاب نگاه داشته شود و شایسته پاداش گردد. استغفار به معنای درخواستِ آمرزش، پوشاندن گناه، نگاه داشته شدن از عذاب و خواری، و شایستگی برای بهره‌مندی از پاداش‌های الهی است‌.[3]

     

دعوت خداوند از بندگان برای بازگشت به سوی خالق:

خداوند مهربان، بندگان خویش را به کرّات به «توبه» و «استغفار» فراخوانده است. به عنوان نمونه در قرآن کریم می‌فرماید:

"یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا"[4]

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، به سوی خدا بازگردید؛ بازگشتی خالص (توبه‌ای نصوح).

"وَ تُوبُوا إَلی اللهِ جَمِیعاً أَیهَا المُؤمِنونَ لَعَلَّکُمْ تُفلِحُونَ"[5]

و همگی به سوی خداوند باز گردید ای مؤمنان تا رستگار شوید.

به فرموده‌ی رسول اکرم،

"چیزی در نزد خداوند محبوب‌تر از مرد و زن مؤمن توبه کار نیست." [6]

     

«توبه» و «استغفار» در مکتب تربیتی اهل بیت علیهم السلام

در مکتب اهل بیت علیهم السلام «توبه» و بازگشتِ بنده از گناه به سوی خداوند رحمان، بدون ندامت و پشیمانی از آن خطا ارزشی ندارد. «پشیمانی» از نافرمانی در درگاه الهی آنقدر مهم است که رسول اکرم می‌فرمایند:

"پشیمانی، همان توبه است." [7]

در این مکتب، «استغفار» و پوزش طلبی از خالق بلند مرتبه، بدون اقرارِ بنده نزد آفریدگارش[8]، پوزشی ناقص است؛ آنچنانکه امام صادق – ششمین جانشین و هدایتگر پس از رسول خاتم - می‌فرمایند:

"به خدا سوگند هیچ بنده‌ای از گناه خارج نمی‌شود مگر با اقرار به گناهش نزد خداوند متعال" [9]

و البته بر کسی پوشیده نیست که این اقرار زبانی اگر با پشیمانیِ قلبی همراه نباشد، ارزشی نخواهد داشت. تا آنجا که امام رضا – هشتمین جانشین و هدایتگر پس از رسول خاتم – چنین می‌فرمایند:

"هرکس با زبان، طلب بخشش نماید، اما در دل پشیمان نگردد؛ به درستی که خود را مسخره کرده است." [10]

از همین روست که امیر مومنان – مُبیِّن قرآن[11]– در تبیین کلام خداوند، آنجا که مومنان را به توبه‌ای نصوح و خالص امر می‌کند[12]، چنین می‌فرمایند:

"[توبه‌ی نصوح یعنی] پشیمانى قلبى و استغفار به زبان و تصمیم بر ترك (عدم بازگشت به) گناه"[13]

     

ارکان «توبه» و «استغفار»:

معنای بازگشت از گناه و پوزش از خدا، تنها اقرار و خواست زبانی نیست؛ بلکه توبه و استغفار، ارکانی دارند که بدون آنها، عذرخواهیِ بنده، برایش سودی نخواهد داشت. [14] در ادامه، به برخی از این ارکان اشاره می‌گردد:

      

Bullets  الف) پشیمانی از خطا و طلب پوزش از روی توجه

همانطور که اشاره شد، اگر بنده‌ای بدون آنکه از کرده‌ی ناپسند خود در پیشگاه خالق بلند مرتبه، پشیمان شود، تنها با زبان از خدا طلب بخشش کند، نه تنها آمرزیده نمی‌شود، بلکه خویشتن را مسخره نموده است. [15] در مکتب تربیتی اهل بیت علیهم السلام، فعلی که از روی معرفت و توجه نباشد، ارزشی ندارد. بنابراین، اگر طلب مغفرت، از روی پشیمانی و با توجه نباشد، سودی به بنده نمی‌رساند.

      

Bullets ب) عزم به ترک خطا

اگر کسی تصمیم به ترک خطایی که مرتکب شده، نداشته باشد، چگونه می‌تواند از آفریدگار متعال، طلب بخشش نماید؟! خداوند حکیم، مغفرت و بخششِ خود را پاداش کسانی قرار داده که پس از استغفار از گناه، دیگر به انجام آن خطا اصرار نورزند:

"و آنان که چون فعل زشتی مرتکب شوند، یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد می‌آورند و برای گناهان شان آمرزش می‌خواهند ... و بر آنچه مرتکب شده‌اند در حالی که [بدی و زشتی و کیفر آن را] می‌دانند، اصرار نمی‌ورزند؛ هم اینان پاداش شان مغفرت از جانب پروردگارشان است ..." [16]

     

Bullets ج) جبران

اگر عمل ناشایستی که آدمی مرتکب شده، موجب ضایع شدن حقی از خدا یا خلق خدا شده، باید آن حقوق بازگردانده شوند. مثلا اگر به کسی خسارت مالی وارد کرده‌ایم، هزینه اش را بپردازیم؛ اگر از او بدگویی کرده‌ایم و آبرویش را نزد دیگران برده‌ایم، به شیوه‌ای صحیح آن را جبران نماییم؛ اگر در انجام عباداتی که خداوند به آنها امر فرموده، کوتاهی نموده‌ایم، آنها را به شایستگی به جا آوریم ...

         

آثار توبه و استغفار:

       

Bullets الف) آمرزش گناهان

چه بسیار مواقعی که یکی از عزیزان مان، سبب آزردگی خاطر یا ضایع شدن حقی از ما می‌گردد؛ و سپس از کرده‌ی خود پشیمان شده، عذرخواهی می‌نماید. ما نیز چون او را دوست می‌داریم، خواهشش را رد نمی‌کنیم و او را می‌بخشیم. اما هر بار که او را می‌بینیم یا رفتار خاصی از او مشاهده می‌کنیم، دوباره به یاد آن موضوع می‌افتیم و از او دل چرکین می‌شویم. مثلا فرزندی که حرمت پدر و مادر خود را نگه نداشته، اگر از رفتار خویش پشیمان شود، به دامان آنها بازگردد و عذرخواهی نماید، پدر و مادر، او را خواهند بخشید؛ اما تا مدت‌ها هر بار که فرزندشان را می‌بینند، یاد آن ماجرا می‌افتند و قلب شان به درد می‌آید. حتی ممکن است برای جلوگیری از گستاخی مجدد فرزند، به دفعات آن اتفاق را به یاد او بیاورند و تذکر دهند که: «یادت است دفعه‌ی پیش چگونه رفتار کردی؟ یادت می‌آید چقدر ما را آزرده ساختی؟ یادت است چگونه ما را پریشان کرده بودی؟ ...»

اما خداوند مهربان، وقتی بنده ای به درگاهش باز می‌گردد و با قلب و زبان، اظهار پشیمانی و طلب بخشش می‌نماید، به گونه ای آن خطا را می‌بخشد که گویا اصلا چنین اتفاقی رُخ نداده است! امام صادق علیه السلام می‌فرمایند:

"وقتی که بنده‌ای توبه‌ی خالص کند، خدای سبحان او را دوست بدارد و او را در دنیا و آخرت بپوشاند [یعنی] به اعضاء و جوارح او وحی می‌کند، گناهان او را کتمان کنند و به بقعه‌های زمینی وحی می‌کند گناهانی که انجام داده را بپوشانند و زمانی که خدا را ملاقات می‌کند در حالی است که چیزی نیست تا به گناهان او شهادت دهند." [17]

از همین روست که رسول خاتم می‌فرمایند:

"توبه کننده از گناه مانند كسى است كه مرتكب گناه نشده است." [18]

            

Bullets ب) برخورداری از نعمت‌های معنوی

بازیابیِ سلامت روح[19]، رستگاری[20]، ورود به بهشت[21] و محبوب شدن نزد خدا[22] از جمله ارزشمندترین نتایجِ معنویِ توبه و استغفار است.

           

Bullets ج) برخورداری از نعمت‌های دنیوی

علاوه بر نعمت‌های معنوی و اُخروی که نصیب توبه کننده‌ی حقیقی می‌گردد، نعمت‌های مادّی و دنیوی هم به او ارزانی می‌شود. خداوند می‌فرماید:

"اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیهِ یمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى..." [23]

از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به او باز گردید تا شما را به بهره‏اى نیكو [از زندگی دنیوی] تا پایان عمر مقدّر شده تان برخوردار کند ...

"اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْكُمْ مِدْراراً وَ یُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ..."[24]

از پروردگار خویش آمرزش بطلبید كه او بسیار آمرزنده است تا باران‌هاى پربركت آسمان را پى در پى بر شما فرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان كمک كند ...

امیر مومنان نیز استغفار را ابزاری برای نزول مداومِ روزی و جلب رحمت پروردگار خوانده‌اند. [25]

           

Bullets د) افزایش و رشد عقل

به طور کلی، پوزش خواستن از خطا - چه در مقابل مردم و چه در مقابل خالق - فعلی عقلانی است؛ و همان طور که در درس‌های پیشین گفته شد، عمل به عقل باعث رشد عقل می‌گردد. پس پوزش از رفتار ناشایست – در برابر خالق و خلق – و سعی در جبران آن سبب افزایش عقل می‌شود.

همچنین، در درس گذشته به این نکته‌ی مهم تذکر داده شد که «توبه» و «استغفار»، سبب زدودن حجاب جهل و غفلت از نورافکن عقل و درنتیجه تشدید نور عقل می‌گردند.

از اینها گذشته، خداوند، «توبه» و «استغفار» را جزو هفتاد و پنج یار و محافظ عقل (جنود عقل) قرار داده:

"توبه، از جنود عقل است و ضد آن اصرار [بر خطا] است که از جنود جهل محسوب می‌شود؛ استغفار از جنود عقل است و ضد آن غرور به خرج دادن و سر باز زدن از طلب بخشش است که از جنود جهل محسوب می‌گردد"[26]

 به گونه ای که عمل به این جنود، سبب رشد عقل می‌شود.در جلسه‌ی آینده به تفصیل به موضوع یاران عقل و نقش آنها در رشد عقل خواهیم پرداخت.

           

Bullets ه) تبدیل خطاها به نیکی‌ها

خداوند مهربان، از روی فضل و رحمت خویش، نه تنها گناهان را به واسطه‌ی توبه‌ی حقیقی می‌بخشاید، بلکه آنها را به حسنات تبدیل می‌کند:

"مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ یبَدِّلُ اللَّهُ سَیئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا" [27]

كسى كه توبه كند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، خداوند گناهان این گروه را به حسنات تبدیل مى نماید و خداوند آمرزنده و مهربان است.

          

انتخاب زمان مناسب برای توبه و استغفار:

هر زمان و هر مکان که آدمی با تمام وجود، از کرده‌ی ناشایست خویش پشیمان شود و به درگاه خالق هستی بخش پناه آوَرَد، خداوند مهربان، نظر رحمتش را از وی بر نمی‌گرداند. اما انتخاب زمان و مکان مناسب برای اقرار و عذرخواهی از خالق بلند مرتبه می‌تواند نقش بسزایی در پذیرش توبه داشته باشد.

به عنوان نمونه، از آنجا که مسائل و موضوعات مختلف، مانع تمرکز و توجه کامل آدمی می‌شود، توصیه می‌گردد برای توبه و استغفار موقعیتی انتخاب شود که بتوان بیشترین تمرکز را داشت. خلوت و تاریکی شب – خصوصا شب‌های جمعه - زمان مناسبی برای طلب پوزش از مالک و خالق خویش است. رسول خاتم می‌فرمایند:

"خداوند، هر شب - در یک سوم انتهایی آن - ، و [همچنین] هر شب جمعه – از ابتدای شب تا طلوع فجر – فرشته ای را به سوی زمینیان فرو می‌فرستد تا از جانب خدا ندا دهد: آیا درخواست کننده ای وجود دارد که من درخواستش را اجابت کنم؟ آیا توبه کننده ای هست که توبه اش را بپذیرم؟ آیا استغفار کننده ای هست که او را مورد مغفرت قرار دهم؟ ..." [28]

بنابراین، خلوت و تاریکی شب را برای توبه و استغفار غنیمت بدانیم. بهتر است گناهان و خطاهای گذشته را تا آنجا که امکان دارد یک به یک نام ببریم و بابت تک تک آنها طلب بخشش نماییم. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، بدون اقرار زبانی گناهان آمرزیده نمی‌شوند.[29]

یکی دیگر از مواقعی که برای طلب مغفرت از درگاه خداوندی توصیه شده، پس از ادای نماز واجب است. امام باقر علیه السلام می‌فرمایند:

"هر که پس از نماز واجبش سه مرتبه بگوید: «استغفر الله الذى لا اله الا هو الحى القیوم ذوالجلال و الاکرام و اتوب الیه»، خداوند عزوجل گناهانش را بیامرزد، گرچه مانند کف دریا باشند." [30]

*****

حال که با جایگاه و آثار توبه و استغفار آشنا شدیم، به سوی خداوند بازگردیم؛ و از تمامی رفتارهایی که موجبِ نارضایتی خالق گردیده، پوزش بطلبیم. مهم نیست که چقدر خطاکاریم؛ مهم این است که توبه را به تاخیر نیاندازیم و از رفتار گذشته‌ی خویش پشیمان باشیم.

پسندیده است از حجت زنده‌ی زمان و پدر مهربان این عصر – حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف - بخواهیم از جانب ما از خالق بی همتا طلب غفران و مغفرت نماید. همچنانکه فرزندان یعقوب برای بخشش خطاهای خویش پدر را واسطه قرار دادند و عرض کردند:

"یا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِینَ" [31]

ای پدر برای ما استغفار کن که همانا ما خطاکار بوده‌ایم.

               

Bullets نکات مهم این جلسه:

-     توبه از ریشه‌ی «ت و ب» و به معنای بازگشت است. (در مورد خلق = بازگشت بنده از گناه به سوی خدا؛ و در مورد خالق = بازگشتِ نظر رحمت خدا به سوی بنده)

-     استغفار از ریشه‌ی «غ ف ر» (پوشش ضخیم و کامل) و به معنای درخواستِ آمرزش، پوشاندن گناه، نگاه داشته شدن از عذاب و خواری، و شایستگی برای بهره‌مندی از پاداش‌های الهی است‌.  

-     خداوند مهربان، بندگان را به توبه و استغفار فراخوانده و چیزی نزد او محبوب‌تر از بنده‌ی توبه کننده نیست.

-     برخی از ارکان توبه و استغفار عبارتند از:

o  پشیمانی از خطا و طلب پوزش از روی توجه

o  عزم به ترک خطا

o  جبران

-     برخی از آثار مهم توبه و استغفار عبارتند از:

o  آمرزش گناهان

o  برخورداری از نعمت‌های معنوی (سلامت روح، رستگاری، بهشت و محبوب شدن نزد خدا، ...)

o  برخورداری از نعمت‌های دنیوی

o  افزایش و رشد عقل

o  تبدیل خطاها به نیکی‌ها

-     در برخی زمان‌ها امید به پذیرش توبه و استغفار از سوی خداوند بلند مرتبه، بیشتر است. مانند تاریکی و خلوت شب، خصوصا شب‌های جمعه؛ و همچنین پس از ادای نماز واجب.

-     می توانیم از جانشین خدا – پدر مهربان زمان، حضرت مهدی (عج) - بخواهیم از جانب ما از خالق بی همتا طلب غفران و مغفرت نماید؛ چراکه دعای ایشان به اجابت نزدیکتر است.

           

تمرین عملی:

-    هر بار در مقابل دیگران، مرتکب خطایی شدیم، غرور خود را کنار بگذاریم و عذرخواهی کنیم. به یاد داشته باشیم «غرور»، کاری غیر عقلانی و از جنود جهل است و موجب کاسته شدن نور عقل می‌گردد. عذرخواهی از دیگران سبب می‌شود:

اول: عقل مان رشد کند (چون عذرخواهی بابت اشتباه، عملی عقلانی است و تصدیق و عمل به تشخیص عقل، عقل را رشد می‌دهد)

دوم: مراقب نحوه‌ی رفتار و تعامل‌مان با دیگران باشیم تا مجبور نشویم از آنها عذخواهی و دلجویی نماییم.

سوم: طلب مغفرت از خالق، برای‌مان آسان‌تر می‌شود.

-    در خلوت شب و با توجه، سعی کنیم خطاها و گناهان گذشته را به یاد آوریم و آنها را بر زبان جاری ساخته، به اشتباه و پشیمانی خویش اقرار کنیم. از حجت زنده‌ی خدا بر روی زمین – امام مهدی علیه السلام – بخواهیم در حق‌مان دعا کنند تا مورد مغفرت و رحمت خالق متعال قرار بگیریم. سپس عهد ببندیم دیگر آن خطاها را تکرار نکنیم.

      

منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)

   



[1] «توبه»: الندم و الرجوع من الذنب: لسان العرب، ذیل واژه «توب»

«تابَ اِلی اللّه»: به معنای پشیمانی و بازگشت بنده از گناه به سوی خداوند است (اناب و رجع عن المعصیه الی الطاعه: لسان العرب، ذیل واژه «توب»)؛ چنانکه در آیاتی از قرآن کریم نیز به همین معنا به کار رفته است (برای نمونه رجوع کنید به: سوره مائده، آیه 74؛ سوره اعراف، آیه 143؛ سوره هود، آیه3).

«تابَ اللّهُ عَلَیْهِ» به معنای غفران و بخشش و رحمت خداوند نسبت به بنده و همچنین دادن توفیق توبه به اوست: لسان العرب و مفردات راغب، ذیل واژه «توب». برای نمونه می‌توانید به این آیات از قرآن کریم مراجعه نمایید: (سوره  بقره، آیه 37؛ سوره توبه، آیه 102؛ سوره احزاب، آیه 73).

از واژه‌های هم ریشه‌ی توبه، توّاب (صیغة مبالغه، به معنای بسیار توبه کننده) است که غالباً به عنوان صفت خداوند آمده و به جز دو مورد (بنگرید به سوره نور، آیه 10؛ و سوره نصر، آیه 3)، همراه با صفت رحیم ذکر شده و دلالت دارد بر اینکه خداوند به سبب صفت رحمتش، توبه را می‌پذیرد. توّاب را به معنای کسی ذکر کرده‌اند که توبه‌ی بندگانش را قبول و اسباب توبه را برای‌شان فراهم می‌کند، و هر قدر توبه از سوی بنده تکرار شود، قبول توبه نیز از جانب خداوند تکرار می‌شود. واژه‌ی توّاب تنها در آیه 222 سوره بقره، در مورد بنده و به معنای تائب، آمده است : «اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابین و یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ». در سایر موارد، صفت بنده به صورت اسم فاعل، التائب، آمده است (برای نمونه بنگرید به سوره توبه، آیه 112).

[2] العین، ج 4، ص 406و 407؛ معجم مقاییس اللغه، ج 4، ص 385. ؛ مفردات راغب، ذیل واژه «غفر».

[3] معجم الفروق اللغویه، ص387.

[4] قرآن کریم، سوره تحریم، آیه 8.

[5] قرآن کریم، سوره نور، آیه 31.

[6] "لَیسَ شَیءٌ أَحَبَّ إلَی اللهِ مِن مُؤمِنٍ تائِبٍ أو مُؤمِنَةٍ تائِبَةٍ": بحارالانوار، ج 6، ص 21.

[7] "النَّدمُ تَوْبَة": بحارالأنوار، ج 74، ص 161.

[8] در مکتب تربیتی اهل بیت علیهم السلام، اقرار به گناه تنها نزد خدا و جانشینان خدا – که گوش و چشم خدا هستند – جایز است؛ نه نزد سایر بندگان.

[9] "وَ اللَّهِ مَا خَرَجَ عَبْدٌ مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا بِالْإِقْرَارِ": بحارالانوار، ج 90، ص 318.

[10] "من استغفر بلسانه و لم یندم بقلبه فقد استهزء بنفسه": بحارالأنوار، ج 75، ص 356.

[11] علاقمندان به موضوع «مبیّن قرآن» می‌توانند به درسنامه «تبیین قرآن»، در سایت محمد (ص) مراجعه فرمایند.

[12] "یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا": بنگرید به پاورقی شماره 4.

[13] "التوبه النصوح: ندم بالقلب و استغفار باللسان و القصد على ان لا یعود": بحارالأنوار، ج 75، ص 48.

[14] امیر مومنان به کسی که تنها به زبان از خدا طلب مغفرت می‌کرد چنین هشدار داد: "استغفار بر شش پایه است:

اول: پشیمانی از آنچه گذشته. / دوم: تصمیم همیشگی برای برنگشتن به سمت گناه. / سوم: حقوق مخلوقات را به خود آنان برگردانی تا در کمال پاکی خدا را دیدار کنی، و بار هیچ گناهی را بر دوش خود نکشی. / چهارم: هر تکلیفی که برای تو لازم الاجرا بوده احیا سازی و حق آنچه را که ضایع کرده‌ای ادا کنی. / پنجم: گوشتی را که از حرام در بدنت روییده است، با اندوه و پشیمانی ذوب کنی تا پوست بر استخوان بچسبد و گوشت تازه‌ای مابین آنها بروید. / ششم: اینکه سختی اطاعت را بر جسمت بچشانی؛ همانگونه که شیرینی گناه را بر آن چشانده‌ای!

در این موقع است که می‌توانی بگویی«استغفر الله»" (هو اسم واقع علی ستّة معانٍ أولها النّدم علی ما مضی، و الثانی العزم علی ترک العود الیه ابداً؛ الثالث أن تؤدّی إلی المخلوقین حقوقهم حتّی تلقی الله أملس لیس علیک تبعة؛ الرابع أن تعمد إلی کلّ فریضة علیک ضیّعتها فتودّی حقّها؛ الخامس أن تعمد إلی اللحم الذی نبت علی السحت فتذیبه بالاحزان حتی تلصق الجلد بالعظم و ینشأ بینهما لحم جدید؛ و السادس أن تذیق الجسم ألم الطاعة کما أذقته حلاوة المعصیة فعند ذلک تقول «استغفر الله»): بحارالأنوار، ج 6، ص 27.       

[15] بنگرید به پاورقی شماره 10.

[16] "وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ ... وَلَمْ یصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ یعْلَمُونَ أُوْلَـئِكَ جَزَآؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ": قرآن کریم، سوره آل عمران، آیات 135 و 136.

[17] "اذا تاب العبد توبة نصوحاً احبّه اللّه فستر علیه فی الدنیا و الآخرة فقلت: و کیف یستر علیه؟ قال ینسی ملکیه ماکتبا علیه من الذنوب، ثم یوحی الی جوارحه: اکتمی علیه ذنوبه و یوحی الی بقاع الارض، اکتمی علیه ما کان یعمل علیک من الذنوب، فیلقی اللّه حین یلقاه و لیس شی ء یشهد علیه لشیء من الذنوب": کافی، ج 2، ص 430.      

[18] "اَلتّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لا ذَنْبَ لَهُ": بحارالانوار، ج 6، ص 21.       

[19] گناه، باعث تیرگی و بیماریِ روح آدمی می‌شود؛ و توبه سبب آمرزش گناهان و زدوده شدن تیرگی روح می‌گردد. امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: "اذا اذنب الرجل خرج فی قلبه نکتةسوداء فان تاب انمحت و ان زاد زادت حتی تغلب علی قلبه فلا یفلح بعدها ابداً" یعنی: هنگامی که انسان گناه می‌کند، بخشی از روحش سیاه می‌شود؛ اگر توبه کند [آن سیاهی] محو می‌گردد؛ و اگر بر گناه بیفزاید [سیاهی] بیشتر می‌شود تا آنکه تمام روحش را فرا گیرد و بعد از آن هرگز روی رستگاری را نخواهد دید: بحارالانوار، ج 70، ص 327. 

[20] "وَ تُوبُوا إَلی اللهِ جَمِیعاً أَیهَا المُؤمِنونَ لَعَلَّکُمْ تُفلِحُونَ": بنگرید به پاورقی شماره 5.

[21] "... مَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأولئِکَ یَدخُلُونَ الجَنَّةَ" یعنی:آن کس که توبه کند و ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد. پس آنان داخل بهشت می‌شوند: قرآن کریم، سوره مریم، آیه 60.

[22] "إنَّ اللهَ یحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یحِبُّ المُتَطَهِّرینَ" یعنی:به راستی که خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست می دارد: قرآن کریم، سوره بقره، آیه 222.

[23] قرآن کریم، سوره هود، آیه 3.

[24] قرآن کریم، سوره نوح، آیه 10 و 11 و 12.

[25] "وَ قَد جَعَلَ اللهُ سُبحانَهُ الإستِغفارَ سَبَباً لِدُرورِ الرِزقِ وَ رَحَمَةِ الخَلقِ" یعنی: و خداوند استغفار را وسیله دائمی فرو ریختن روزی و موجب رحمت آفریدگان [خود] قرار داده است: نهج البلاغه، خطبه 143، ص 199.

[26]  "التوبة و ضدها الاصرار، و الاستغفار و ضده الاغترار": كافى، ج 1، ح 14، ص 21.

[27] قرآن کریم، سوره فرقان، آیه 70.

[28] "إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ینْزِلُ مَلَكاً إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْیا كُلَّ لَیلَةٍ فِی الثُّلُثِ الْأَخِیرِ وَ لَیلَةَ الْجُمُعَةِ فِی أَوَّلِ اللَّیلِ فَیأْمُرُهُ فَینَادِی «هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیهُ هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَیْهِ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ»": بحارالانوار، ج 86، ص 266.

[29] بنگرید به پاورقی شماره 9.

[30] کافی، ج 2، ص 521.

[31] قرآن کریم، سوره یوسف، آیه 97.

logo test

ارتباط با ما