قَطران تبریزی و ارادت به اهل بیت (ع)
گردآوری: مسعود بسیطی
شرف الزمان حکیم ابومنصور قطران عضدی تبریزی ملقب به فخر الشعراء و مُكنّى به ابومنصور فرزندمنصور گيلانى است، ولى خود وى در ده شادى آباد واقع در شش كيلومترىجنوب شرقى تبريز به دنيا آمده است. او در سبك خراسانى شعر مىسروده وتعداد اشعارش را حدود دوازده هزار بيت نوشتهاند كه اغلب در قالب قصيده بوده است. وى در سال 466 ه . ق به بيمارى نقرس در تبريز بدرود حيات گفته و در مقبرة الشعراى سرخاب به خاك سپرده شده است.
همو علاوه بر ديوان شعر، لغت نامهاى نيز داشته به نام تفاسير فى لغة الفرسكه فعلاً نسخهاى از آن در دست نيست.
وی دراشعار خود که افرادی را مدح های کرده چنان که در اشعار عاشورایی وی آمده است، از اهل بیت پیامبر و امام حسین (ع) به نیکی نام برده است.
وی شاعر ایرانی سده پنجم هجری، همدوران با شدادیان و روادیان است.
با آن که زبان مادری قطران زبان آذری یا پهلوی رایج در آذربایجان بود، به پارسی دری نیکو شعر میسرود. ناصرخسرو قبادیانی در سفرش با او دیدار کردهاست.
ناصرخسرو میگوید: «در تبریز، قطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک میگفت، اما زبان فارسی نیکو نمیدانست. پیش من آمد دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که مشکل بود از من پرسید، با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من خواند». علت عدم عادت قطران به زبان پارسی آن بود که خود به زبان آذری (پهلوی) خو گرفته و پارهای لغات و اصطلاحات اهل مشرق را که از زبان محلی آنان بودهاست، نمیشناخته است.
منبع: لغت نامه دهخدا
اشعار:
مناقب حضرت علی و اهل بیت (ع):
من زبهر نام تو مولای آل حیدرم تا زیم روز سر از مهر تو بیرون ناورم
جز همت عالی نَبُد علی را خلقی به وی اندر شدند غالی
در تشبیه یکی از پادشاهان زمان:
چون منوچهری به چهر و چون فریدونی به عز عالمی همچون علی و عاقلی همچون عقیل
حضرت مهدی (عج):
همی به دیده بدیدم چو روز رستاخیز زپیش رایت مهدی و فتنه دجال(1)
امام حسین (ع) و عاشورا :
تا وصف غرقه گشتن فرعونيان بوَد
تا نعت كربلا بود و آن همه بلا
بادند دشمنانْت چو فرعونيان غريق
خصمانْت گشته مرده چو كفار كربلا
و در رثاى ممدوحى ديگر، تشنه جان دادن او را با شهيد كربلا مقايسهكرده است!
رفتى زجهان به تشنگى بيرون
مانند شهيد كربلا بودى
همو در قصيده مناقبى ديگرى درباره ممدوحى ديگر و نتيجه كارزارى كه با دشمن داشته است مىگويد:
گشت چون زهر هلاهل، نوش در كام عدو
چون شدى در جنگ و، گفتى جنگجويان را هلا
آن بلا كآوردهاى در جان بدخواهان ملك
فاش گشت اندر جهان همچون حديث كربلا(2)
(1)کتاب جلوه های ولایت در شعر فارسی، ص 74، 91، 110، 239
(2) کاروان شعر عاشورا / محمدعلی مجاهدی