ادیب صابر تِرمِذی و ارادت به اهل بیت (ع)
گردآوری: فاطمه طالعی
اديب صابر ترمذى (متوفاى 538 ه.ق) فرزند اسماعيل ترمذى ملقب به شهاب الدين از شعراى چيره دست سده ششم هجرى و در قصيده سرايى يد طولايى داشته و از شيوه فرخى پيروى می كرده است. اصل و زادگاهش ترمذ واقع در شمال بلخ بوده ولى غالباً در مرو و بلخ و خوارزم به سر می برد.
ديوان اشعار وى حاوى شش هزار بيت به چاپ رسيده است.
اديب صابر در لُغَز منظومى كه در مورد "آب" سروده، آورده است:
به كربلا چو دهان حسين ازو نچشيد
همى دهند زبانها يزيد را دشنام
اگر به زير ركاب حسين، او بودى
به دست فتح گرفتی عنان لشکر شام
همو ضمن ستايش ممدوح خود، در قصيدهاى ديگر می گويد:
دانى كه بر على و حسين و حسن چه كرد
عهد بد زمانه، چه در سر چه در علن؟
و باز در مديحت ممدوحى ديگر، در مبالغه بسيار اغراق كرده است:
زهى به خلد روان كرده بر ثنات زبان
روان فاطمه و حيدر و حسين و حسن
و در قصيدهاى ديگر، ممدوح خود را در "خُلق"و "خَلق" با امام دوم و سوم مقايسه كرده است!
بنياد حسن و قبله احسان: ابوالحسن
در خُلق و خلق، مثل حسين و حسن شده
و در هجران محبوب خود در غزلى هفت بيتى آورده است:
تا تو بشدى، بشد قرارم
معلوم نمىشود كجا شد؟
هجران تو، دشت كربلا بود!
زو حصّه من همه بلا شد
و زخون دوديده، رويم اينك
چون حلق شهيد كربلا شد!
زين گونه شود كه من شدستم
هر دل كه به عشق مبتلا شد1
از اشعار او در مصیبت امام حسین (ع) است:
فنا و آتش ازو خیزد و ز بیم فنا سکندرش طلبید و خضر رسید به کام |
||
اگر میانهی او راه خشک یافت کلیم ز بیم او پسرِ نوح کوه یافت مقام |
||
به کربلا چو دهان حسین ازو نچشید همی دهند زبانها یزید را دشنام |
وی در شعر دیگری چنین می گوید:
مشکن دل ار چه عهد تو بشکست روزگار کی داشت عهد نیک بر اهل زمین زَمَن |
||
از اختران مرادِ که بودست مستمر وز روزگار کار که رفست بر سَنَن بیرایضان حکم و قضا رام کی شوند |
||
دانی که بر علی و حسن و حسین چه کرد |
||
عهد بد زمانه چه در سِرّ و چه در عَلَن2 |
منابع:
-
کاروان شعر عاشورا / محمدعلی مجاهدی
-
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج ۲، ص: ۷۴۹ (نقل از ویکی حسین)