نویسنده: ز. رشید (کارشناس حقوق ؛ این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید)
در هجوم بیامان سختیها به دنبال ملجأ و پناهی امن میگردی تا به دامانش درآویزی، سفرهی دل بگشایی و از او یاری جویی.
او که از رگ گردن به تو نزدیکتر است،[1] خود در این هم صحبتی پیش قدم میشود. الهامی از جانب خویش روانهی روح آزردهات میسازد و توجه تو را به خود - یعنی خالقت - جلب مینماید.
لذتی وصف ناشدنی به درونت سَرَک میكشد. ناخوانده پذیرای حال غریبی شدی كه نمیدانی چیست. با آرامشی لطیف و زیبا احساسش میكنی.شیرینی گفتگو با معبود تمام وجودت را فرا میگیرد و چشمانت تر میشود. و تو نمیفهمی این اشک شوق است، یا اشک دلتنگی، یا اشک ندامت. هر چه هست میدانی خدا دوستدار این ابرهای دلتنگی و چشمهای بارانی است و شنوای هق هق گریههای تنهایی. خدا دوستدار درخواستها و اصرارهاست و خواهان این دستهای خالی.
ماه، ماه اوست و میهمانی از آنِ او. میزبان است، اما بارها و بارها بر سفرهی دلت مهمان شده. و تو این میهمان راه یافته به دریچههای قلبت را بیش از هر چیز و هر كس دوست میداری.
از اینکه میهمانِ قدرتی کریم و بخشنده شدهای روحی تازه در کالبدت راه مییابد؛ فراموش میکنی غصهای گلویت را میفشرد. چراکه كوههای بیقراری را تنها این شور و حال است که نرم و آرام میكند و اضطرابهای بیامان را همین حال مناجات است که زیر خرواری از خاك مدفون میسازد.
تنها اینجاست كه زنجیرههای گره خورده را باز شده احساس میكنی.
این خلوت جانانه است كه مقدّر شدهها را بر میگرداند.
آهسته اما با توجه زمزمه میکنی:
اللَّهُمَ أَذِنْتَ لِی فِی دُعَائِكَ وَ مَسْأَلَتِكَ فَاسْمَعْ یا سَمِیعُ مِدْحَتِی وَ أَجِبْ یا رَحِیمُ دَعْوَتِی[2]
معبودا؛ تو خود ما را اجازه دادی که به درگاهت دعا کنیم و حاجت طلبیم. پس ای خدای شنوا سپاس مرا بشنو و ای رحیم پاسخم ده
سخنی كه از كورهی جانت بر زبان میرانی، او میشنود و تو خوب میدانی شنواتر از او نخواهی یافت.
لطف و فضل و رحمت الهیاش را حد و مرزی نیست كه هر خواستهی دوری اینجا نزدیك است. خوب میدانی كلیدهای نجات دست كیست.
اما بدان كه از ایستگاه دعا تا مقصد اجابت، صبوری را همسفری.
مبادا خستهی راه شوی و امید را در دستان پلید شیطان بمیرانی.
مبادا ندانسته، زاریكنان زبان به شكایت باز کنی كه «او» معبودی است که در مقامش خلف وعده نشانی ندارد. خود فرموده اجابت میكنم.[3]
مبادا برای رسیدن به نیازهایت شتاب كنی و دستگیرهی شكیبایی را رها سازی.
نیاید آن لحظه كه صلاح و خیر و رضایت خداوند را نادیده بگیری.
نیاید آن لحظه كه مهربانترین مهربانان شیرینی یادش را از خاطر تو محو کند؛ به خواسته برسی و به مقصد نه! که مقصد، خود اوست. بی هیچ کم و بیش. که او خود برای بندهاش کافی است (أَلَیسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ).[4]
مگر نه آنکه بندگان را آفرید تا معرفت خالق کسب کنند و وقتی معرفت یافتند عبودیتش را به جای آورند؟[5] پس چه چیزی بخواهی ارزشمندتر از معرفت خودش؟
و مگر نه آنکه معرفت خالق در گرو معرفت فرستاده و جانشینش است؟[6] پس چه حاجتی مهم تر از معرفت حجتش؟
پس برترینهای جهان را با آن منزلت و مرتبه به درگاهش واسطه قرار میدهی و چنین طلب میکنی:
بارخدایا در این روزها و شبهای شریف که تو آنها را به خود منتسب فرمودهای[7] معرفت آخرین فرستادهات – مهدی - را بر جانهای ما بچشان تا او را هماره پدری دلسوز، قدرتمند، مهربان، حاضر و ناظر بر احوالمان ببینیم. تا بدانیم هر آنچه از رزق و برکت ارزانیمان داشتهای از صدقه سر او بوده.[8] تا بیابیم نور عقل و هدایت از سر پنجههای اوست که بر جان تشنگان میچکد.[9] تا بفهمیم غربتش را و به یاریاش بشتابیم. تا برای سلامتی و ظهورش یکدل و یکصدا دعا کنیم.
منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)
[1] خداوند در قرآن کریم می فرماید: "وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ" یعنی: و ما به او از رگ گردن نزدیکتریم: قرآن کریم، سوره ق، آیه 16.
[2] فرازی ازدعای افتتاح: زادالمعاد، ص 87. متن این دعا در مفاتیح الجنان موجود است.
[3] خداوند در قرآن کریم می فرماید: "ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَكُم": یعنی: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را: قرآن کریم، سوره غافر، آیه 60.
[4] قرآن کریم، سوره زمر، آیه 36.
[5] امام حسین علیه السلام خطاب به مردم فرمود: "أَیهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِیعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ ... فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُه" یعنی: اى مردم سوگند به خدا كه پروردگار، بندگان خود را نیافریده است مگر براى آنكه او را بشناسند پس وقتى كه او را شناختند او را مىپرستند ... مردى گفت: پدر و مادرم فدایت باد اى فرزند رسول خدا، معرفتخدا چیست؟ حضرت فرمود: آن است که اهل هر زمانی نسبت به امام زمان شان که اطاعت از او واجب است، معرفت کسب کنند:
[6] همان.
[7] امام صادق علیه السلام میفرمایند: "غُرَّةُ الشُّهُورِ شَهْرُ الله شَهْرُ رَمَضان ..." یعنی: برجسته ترین ماهها، ماه خدا رمضان است: بحارالانوار، ج 94، ص 11.
[8] علاقمندان به این موضوع می توانند به مطلب «شکر نعمتِ هدایتگر عصر » در سایت محمد (ص) و یا به کتاب «غربت، نصرت، مراجعه» نوشته ی مسعود بسیطی، ص 67 و 68 مراجعه فرمایید.
[9] خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» یعنی: برای هر عصری هدایتگری قرار داده ایم. امام صادق به عنوان مفسر و مبیّن قرآن در تبیین این آیه فرمودهاند: «كُلُّ إِمَامٍ هَادٍ لِلْقَرْنِ الَّذِی هُوَ فِیهِم» یعنی: هر امامی هدایتگر مردم عصرش است: بحارالانوار، ج 23، ص 3. همچنین بنگرید به: فرمایش امام باقر ذیل همین آیه: فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمُنْذِرُ وَ لِكُلِّ زَمَانٍ مِنَّا هَادٍ یهْدِیهِمْ إِلَى مَا جَاءَ بِهِ نَبِی اللَّهِ ص ثُمَّ الْهُدَاةُ مِنْ بَعْدِهِ عَلِی ثُمَّ الْأَوْصِیاءُ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِد": بحارالانوار، ج 16، ص 358.