برگرفته از کتاب "غربت، نصرت، مراجعه"؛ نوشته مسعود بسیطی
کوفیان، حجت را بر حسین تمام کردند که تن به سفر داد. حسین که قصد جنگ نداشت، که اگر داشت، با طفل شش ماهه و دخترک سه ساله و اهل و عیال، راهی نمیشد.
کوفیان که مدعی تشیّع بودند، حسین را به قتلگاه کشاندند، عهد و پیمان خود را زیر پا نهادند و حسین را تنها گذاردند.
حسین ماند و هفتاد و دو تن. در مقابل سی هزار سپاه که به جنگ خدا آمده بودند.
حسین نصرت طلبید.
"آیا فریادرسی نیست که به خاطر خدا ما را یاری دهد؟
آیا کسی نیست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟[1]"
کر شدند و صدای خدا را نشنیدند. کور شدند و پسر رسولشان را ندیدند. هر هفتاد و دو یارِ حسین را کشتند. نه! هفتاد و دو بار، حسین را کشتند.
حسین نصرت طلبید.
هلهله کردند! هلهله کردند تا کلام خدا زمین بماند.
آنان به جنگ با خدا آمده بودند. باید به همگان ثابت میکردند هیچ چیز جلودارشان نیست. حتی کودکی شیرخوار!
باید جگر حسین را آتش میزدند تا روی نامردی تا ابد سفید بماند. باید حنجر اصغرش را هم میشکافتند تا دیگر کسی هوای نصرت خدا به سرش نزند.
و حسین ماند و خدا و خونی که به هوا پاشیده شد.
حسین نصرت طلبید.
هر کس با هر چه در توان داشت اجابتش کرد. یکی با تیر، یکی با نیزه، یکی با سنگ، یکی با شمشیر.
باید حلقوم خدا را میبریدند تا ندای استنصارش را نشنوند.
باید حجت خدا را غریبانه ذبح میکردند تا صدای خدا میان ضجهی زمین و زمان گُم شود.
باید دین خدا را زیر سم اسبان میکوفتند تا خلقت را از این همه کین متحیر سازند[2].
همه کار کردند تا خدا را نصرت نکرده باشند!
...
یاری طلبی باقیماندهی خدا[3]
شمشیرهاشان را در جنگ با خدا از رو بسته بودند. همهی برگزیدگان و جانشینانش را کشتند!
یکی را زهر نوشاندند. یکی را پهلو شکستند. دیگری را فرق شکافتند. آن یکی را حلقوم بریدند. همه را کشتند تا زمین از خدا و هدایتگرانش خالی شود.
غضب خدا برانگیخته شد و آخرین حجت خود را از چشم نامردمان، پنهان ساخت[4].
به آنان که از فراق دردانهی خلقت، اندوهگین گشته بودند، بشارت داده شد که اگر در طلب منجی همدل شوند، خداوند رحمان و رحیم، فرج ایشان را محقق خواهد ساخت[5].
هزار سال است که آخرین حجت خدا چشم انتظار خواست مشتاقانش است. شاید روزی از درگاه الهی، یکدل و یکصدا ظهورش را طلب کنند و او را از این غربت و غیبت به در آوَرَند.
این ندای باقی ماندهی خدا در زمین است:
"برای فرج، بیشتر دعا کنید[6]"
کجایند آنانی که ندای یاری طلبی امام حاضر را استجابت کنند؟
منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)
[1] - "اما من مغیث یغیثنا لوجه الله؟ اما من ذاب یذب عن حرم رسول االله؟": ، بحارالانوار، ج 45، ص 12.
[2] - اعراب جاهلی با همهی تعصب و جهالت و وحشیگریشان، در جنگ، شیرخوارگان را نمیکشتند، سرِ کشتگان را بر نی نمیکردند و بر بدن ایشان، با اسب نمیتاختند.
[3] - بقیه الله یکی از القاب امام دوازدهم –حضرت مهدی (عج الله) - است.
[4] - "هنگامی که خداوند بر خلائق غضب کند، ما اهل بیت را از مجاورت آنها دور میکند": اصول کافی، ج 1، باب فی الغیبه، ح 31، ص 343.
[5] - امام صادق علیه السلام فرمودهاند اگر شیعیان مانند قوم بنی اسراییل از خدا منجی خویش را طلب کنند، خداوند فرج منجی را میرساند و اگر مانند آنان نباشند، امر ظهور به انتهای زمان معین خود میرسد: تفسیر العیاشی ، ج 2، (ذیل سورهی هود)، ص 154.
[6] - "و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج": بحارالانوار، ج 52، ص 92.