نویسنده: آذر طاهری (کارشناس ارشد برق – مخابرات سیستم ؛ این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید)
خداوند ما آدمیان را آفرید و برترین نعمت خود یعنی عقل[1] را بر ما عطا فرمود تا با نور آن بتوانیم درست را از نادرست تشخیص دهیم[2]. آنگاه نعمت اختیار را ارزانی مان کرد تا قادر باشیم پس از تشخیص حق از باطل، آنچه را می خواهیم، انتخاب کنیم و البته هزینه انتخاب خود را نیز بپردازیم[3].
به واسطهی این دو نعمتِ عقل و اختیار بود که حجت بر ما تمام شد و در جایگاه پاسخگویی به اعمال مان قرار گرفتیم و سزاوار جزاء و کیفر پروردگارمان شدیم[4] .
سپس، نعمت را تمام کرد. نشانه هایی قرار داد تا راه مستقیم سعادت را گم نکنیم؛ رسولانی از جنس خودمان. آنان که چراغ هدایت[5] و ضمانت شده ی خدایند در بری بودن از هرگونه خطا و اشتباهی[6]؛ آنان که نه به خود، که به خدا دعوت میکنند[7]. خداوند متعال چنین وعده داد که هیچ گاه زمین را از حجت های خود خالی نگذارد و این لطف را از مردمان هیچ عصری دریغ ندارد[8].
ما برای رسیدن به سعادت و خوشبختی خلق شده ایم و خالق مهربان، راه رسیدن به این سعادت را در دستان خود ما قرار داده است. حق انتخاب با ماست و در این مسیر، از دو ابزار ارزشمند عقل و راهنمایی های حجت های الهی بهره مند شدهایم[9] . سعادت و شقاوت ما در گرو انتخابهای ماست. میتوانیم به استمداد عقل و راهنمایی معلمان الهی مسیر سعادت را از گمراهی باز شناسیم و راه صحیح را انتخاب کنیم.
در هر لحظهای از زندگی انتخابی نهفته است. همین لحظه که در حال خواندن این نوشتاریم و لحظه ی بعد که خواندن آن را ادامه می دهیم و یا آن را رها میکنیم، در حال انتخاب هستیم و البته در برابر هر انتخابی، پاسخگو خواهیم بود.
زندگی خود را که مرور کنیم، چیزی نخواهیم یافت جز انتخاب های کوچک و بزرگ و در این میان حتما انتخاب هایی را به یاد خواهیم آورد که برای مان سرنوشت ساز بوده اند؛ انتخاب هایی که شرایط کنونی ما متاثر از آنهاست و آینده ی ما نیز تحت تاثیر آنها خواهد بود.
تاریخِ زندگی بشر را نیز که ورق بزنیم، چیزی نخواهیم دید جز صحنه ی انتخاب های مکرر که برجسته ترین شان، چگونگی انتخاب مردمان هر عصری، در برابر دعوت حجت های الهی به حق و حقیقت است؛ و در این میان، غم انگیزترین و البته عبرت آمیزترین صحنه، کربلاست.
کربلا را نیز که به نظاره بنشینیم چیزی نخواهیم یافت جز انتخابهای متفاوت و عکس العمل های مختلف در برابر حق و هدایت.
در این صحنه ی تکان دهنده ی تاریخ و در میان انتخاب های متفاوت:
عده ای حق را شناختند، آن را انتخاب کردند و تا لحظه ی آخر استقامت ورزیدند. همان هایی که فریاد نصرت خواهی امام زمان شان را شنیدند و درنگ را جایز ندیدند و تا پای جان از حق و هدایت دفاع کردند و رستگار شدند.
عده ای حق را دیدند و با آن همراه شدند اما در لحظه ی خطیر انتخاب، آنجا که باید هزینهی انتخاب خود را میپرداختند، ثابت قدم نماندند و در آخرین لحظه، مسیر خود را جدا کردند. همان هایی که توجیه کردند که حق، محکوم به شکست است و بودن یا نبودن با او شرایط را بهتر نمیکند. آنان که نصرت خواهی امام شان را شنیدند اما او را در مظلومیت و غربت تنها گذاشتند و بدین ترتیب در حسرت انتخاب خود تا ابد ماندند.
عده ای حق را نشناختند اما حق پذیر بودند و به دنبال حق. شاید جزو اولین کسانی بودند که در برابر حق ایستادند؛ اما آنگاه که فریاد نصرت خواهی امام حق را شنیدند و حجت بر آنان تمام شد، انتخاب کردند که در برابر حقیقت تسلیم شوند. در لحظه ی خطیر انتخاب، بهانه نیاوردند، از صف باطل جدا شدند و به سعادت رسیدند. همان هایی که آزاده زیستند و آزاده مردند.
عده ای می دانستند باطل کدامست و حق با کیست، اما حاضر نشدند برای ماندن با حق، هیچ هزینه ای بپردازند. همان هایی که دنیا، نهایت آرزوی شان بود و برا ی رسیدن به آرزوهای خود، حق را ها کردند. آنان که به ظاهر به باطل نپیوستند اما با سکوت شان، حق را پوشاندند و باطل را پیروز کردند. آنها که نصرت خواهی امام شان را شنیدند اما خود را به نشنیدن زدند و دنیاطلبی و عهد شکنی شان ننگی شد بر تاریخ بشریت.
عده ای باطل را دیده بودند و می دانستند حق کدام است، اما باطل را انتخاب کردند. دنیا طلبی و زیاده خواهی، آنان را به جایی رسانده بود که برای رسیدن به دنیا، جلوی حق ایستادند. همان هایی که شقاوت ابدی را در برابر هدایت برگزیدند و وقیحانه ترین صحنه ها را در تاریخ بشریت رقم زدند.
آری! کربلا صحنه ی یک انتخاب بود.
این صحنه، بارها در تاریخ تکرار شده؛ صحنه ی مواجهه ی مردمان هر عصر با حق؛ صحنه ی انتخاب آنان در برابر نصرت خواهی حجت های الهی. و اینک این صحنه، بار دیگر در حال تکرار است؛ صحنه ای که من و تو نقش آفرینان آن هستیم و آیندگان اند که ما را قضاوت خواهند کرد؛ همان گونه که ما اکنون درباره ی گذشتگان قضاوت می کنیم و درست و غلط بودن انتخاب های شان را از نظر می گذرانیم.
زندگی خویش را مرور کنیم و انتخاب های خود را به یاد آوریم.
آیا حق را انتخاب می کنیم؟
آیا در برابر حق، بی تفاوت می مانیم و نظاره گر می نشینیم؟
آیا حاضریم هزینه ی انتخاب های خود را بپردازیم؟
آیا در راه حق، ثابت قدم می مانیم؟
آیا هدایت را برمی گزینیم؟
آیا نصرت خواهی امام زمان خود را پاسخ می دهیم؟
هدف زندگی مان را دوباره نگاه کنیم. پیام غدیر را باور کرده و ایمان بیاوریم که تنها راه سعادت و یگانه مسیر مستقیم الهی، پیروی از هدایتگر الهیِ هر عصری است.
این بار حجت الهی، امام زنده ی این عصر، مهدی موعود (عج) است که نصرت می طلبد و اکنون نوبت من و توست که انتخاب کنیم.
منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)
[1] - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:"اولین چیزی که خدا خلق کرد عقل بود": بحارالانوار، ج 1، ص 97. ؛ و نیز می فرمایند: "خداوند چیزی با ارزش تر از عقل بین بندگان تقسیم نکرده است": كافی، ج 1، ص 12.
[2] - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: "عقل نوری است در قلب که با آن حق و باطل از هم شناخته می شوند": ارشاد القلوب، ج 1، ص 198.
[3] - "تا شما را بیازماید كه اعمال چه کسی بهتر است و او مقتدر آمرزنده است" : قرآن کریم، سوره ملک، آیه 2.
[4] - امام باقر (ع) می فرمایند:"هنگامی که خدا عقل را آفرید فرمود ... (ای عقل) تنها به واسطه توست که امر می کنم و نهی می کنم و عقاب می کنم و پاداش می دهم": کافی، ج ۱، ص ۲۶. ؛ امام صادق (ع) می فرمایند:"خداوند در روز قیامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است باریک بینی می کند (حسابرسی می کند)": کافی، ج 1، ص 12.
[5] - "خداوند بر مؤمنان منت نهاد كه در میان شان رسولی از خودشان برانگیخت كه آیاتش را بر آنها بخواند و پاكشان دارد و كتاب و حکمت به آنها بیاموزد، اگر چه پیش از آن در گمراهى آشكار بودند: قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه 164. ؛ امام رضا (ع) می فرمایند: "امام ماه تابان، چراغ فروزان، نور درخشان و ستارهای است راهنما در شدت تاریكىها و رهگذر شهرها و كویرها و گرداب دریاها (یعنى زمان جهل و فتنه و سرگردانى مردم) امام آب گواراى زمان تشنگى و رهبر و راهنما به سوى هدایت و نجات بخش از هلاكت است": کافی، ج 1، ص200.
[6] - در قرآن کریم در آیه 59 سوره نساء، خداوند مومنین را به اطاعت از اهل بیت رسول خدا فرامیخواند (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُم). از آنجا که این اطاعت، بی قید و شرط و به صورت همه جانبه است، نتیجه می گیریم ایشان مورد تایید خدا هستند و کلام آنها کلام خداست. خصوصا اینکه خداوند در آیه 33 سوره احزاب، دوری آنان را از هر گناه و اشتباهی ضمانت فرموده است (إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً) و رسول خدا درباره این آیه فرموده اند امامان پس از ایشان یعنی علی و فرزندانش همگی مطهر و معصوم هستند: تفسیر برهان، ج 4، ص444. ؛ امام رضا (ع) نیز فرموده اند: "امام از گناهان، پاک و از عیوب مبراست. به علم مخصوص گشته و به حلم شناخته شده است": کافی، ج 1، ص200.
[7] - خداوند می فرماید: "و آنها را امامانی قرار دادیم كه به فرمان ما هدایت مىكردند و انجام كارهاى خیر و برپا داشتن نماز و اداى زكات را به آنها وحى كردیم و آنها فقط مرا عبادت مىكردند": قرآن کریم، سوره انبیاء، آیه 73. ؛ امام رضا (ع) می فرمایند: "امام، امین خدا در خَلقش ... و دعوت کننده به سوی خدا است": کافی، ج 1، ص 200.
[8] - خداوند می فرماید: "... و براى هر قومى هدایتكنندهاى است": قرآن کریم، سوره رعد، آیه7. امام صادق در توضیح این آیه فرموده اند: "هر امامى، هدایتگر و راهنمای دورانى است كه در میان مردم آن است": کافی، ج 1، ص191.
[9] - امام موسی کاظم (ع) می فرمایند: "خداوند برای مردم دو حجت دارد: یکی بیرونی است و دیگری درونی. حجت بیرونی، رسولان وانبیاء و امامان هستند و حجت درونی، عقل است": تحف العقول، ص 383.