علما و محدّثان بزرگ اهل سنّت علاوه بر کتابهایی که در آن فضایل متعدّد آن حضرت را بر می شمارند، تا همین عصر، این رشته را ادامه داده اند، مانند شرقاوی که کتاب « علی إمام المتّقین » را در دو جلد می نگارد.. . .
آری ! علاوه بر اینها در خصوص برخی از فضایل آن حضرت، مثل حدیث طیر مشوی، حدیث ردّ شمس، حدیث « أنَا مَدینهُ العِلْمِ »، حدیث منزلت و حدیث ولایت ( حدیث غدیر ) کتاب ویژه نوشته اند و جالب این است که برخی از این کتابها در مجلّدات متعدّد، تألیف شده است.
به طور نمونه وقتی از خلیل بن احمد پرسیدند: « مَا تَقُولُ فِی شَأنِ الإمامِ عَلِیّ بنِ ابی طالب »
. . .در توصیف موقعیت های تاریخی و مبارزه بین حق و باطل و پیروزی حق بر باطل علی علیه السلام چنین می گوید:
« مَا أقُولُ فى حَقِّ إمْرِءٍ کَتَمَت فَضَائلَهُ اولیائُهُ خَوْفاً وَ کَتَمَتْ مَنَاقِبَهُ أعْداؤُهُ حَسَداً ثُمَّ ظَهَرَ مِنْ بَیْنِ الْکَتمَیْنِ مَا مَلَأَ الخَافقَیْنِ » (۱)
. . . یعنی وضعیّت خاصی به وجود آمده بود که دشمنها از روی دشمنی فضائل علی علیه السّلام را کتمان می کردند و دوستان هم از روی خوف و به خاطر ممنوعیّت نقل احادیث در قرن اول و دوم و بعد از آن به صورتهای دیگر نمی توانستند این فضائل را بگویند.
در بین این دو کتمان، آن قدر از فضائل امیرالمؤمنین علیه السّلام ظاهر شد که شرق و غرب عالم را فراگرفته است. و چنان شد که مثل شافعی بگوید:
أنَا عَبْدٌ لِلْفَتی * أنْزِلَ فِیهِ « هَلْ أتی»
. . . و چنان شد که محدّثان معروف اهل سنّت در آن شرایط سخت، کتاب « فضائل » و « مناقب » امیرالمؤمنین علیه السّلام نوشتند و اوضاع به نحوی پیش رفت که الان در تمام شعب علوم اسلامی، مسأله غدیر مطرح است؛ در علم تفسیر، در علم اسباب نزول، در علم لغت، در حدیث، در تاریخ، کتب تراجم و معرفه الصحابه و سائر علوم، حدیث غدیر مورد استشهاد محققان و علماء بزرگ واقع شده است که یکی از مشهورترین آنها، خصایص نسایی معروف، صاحب کتاب سنن نسایی است که از صحاح اهل سنّت است.
این کتاب چندین مرتبه به طبع رسیده و در دسترس همگان است و اخیراً اگر چه دستهای مرموز وهّابیت، به اسم تحقیق رجال بعضی احادیث آن را به گمان خود، به تهمت گرایش به تشیّع و حبّ اهل بیت علیهم السّلام، مجروح قلمداد کرده است، امّا اهل فن می فهمند که این تلاش صرفاً برای دشمنی با اهل بیت پیغمبر صلّی الله علیه و آله است، چون در نسبت اصل کتاب به مثل نسایی نتوانستند حرفی بزنند، بعضی رجال و اسناد را مورد ایرادات قرار داده اند.
حتّی بعضی رجال بخاری و مسلم، یا یکی از آنها را نیز زیر سؤال برده و با این نادانی، صحیحین را هم از اعتبار انداخته اند. به هر حال، لَیْسَ هذَا اوّلَ قَارُورهٍ کُسِرَتْ فِی الإسْلامِ. اینها پیروان بنی امیه و اتباع طواغیت و نواصب و دشمنان هستند و گفتارشان درباره احادیث فضایل امیرالمؤمنین علیه السّلام، در میزان عالمان به علم حدیث و مسیر آن، وزن و ارزشی ندارد.
پی نوشت ها:
۱. تنقیح المقال مامقانی، جلد ۱، بیان خلیل بن احمد فراهیدی نحوی معروف.»
منبع: شفقنا