شهرستان بلخاب، ایلت سرپل، قتل وغارت و آوارگی شیعیان هزاره، گرسنگی و تشنگی و مرگ در کوه ها، سوزاندن مغازه ها و غارت اموال قیمتی مردم ، ترس مردم از بازگشت به خانه هایشان پس از پایان جنگ و ... بخشی از عناوین مصیبت ها و درد و رنج شیعیان مظلوم افغانستان است.
شمار زیادی از آوارگان شیعه و هزاره جنگ در شهرستان بلخاب استان سرپل در شمال افغانستان میگویند که از ترس نیروهای طالبان و آزار و اذیت آنها، نمیتوانند به خانههای شان برگردند.
به گزارش خبرگزاری شفقنا افغانستان، این آوارگان میگویند، همه دار و ندار و زندگی شان را رها کردهاند و برای اینکه خود و کودکان شان زنده بمانند، به کوهها پناه بردهاند و نه آبی دارند، نه نانی و نه و دارو و پوشاکی؛ هیچ چیز ندارند؛ اما نمیتوانند به خانههای شان نیز برگردند.
یکی از این آوارگان میگوید: «وقتی طالبان سر ببرند، کودکان را بکشند، زن و بچه مردم را آزار و اذیت کنند، شب به خانههای شان داخل شوند و خانههای شان را پایگاه قرار بدهند، دیگر امکان ندارد که برگردیم.»
او میافزاید: «باید در این کوهها بمانیم، امکان ندارد برویم، یا اینکه تلف میشویم و یا اینکه چند روزی، با کودکان مان زنده میمانیم.»
ترس، دلهره و ناامیدی در چهره تک تک آوارگان بلخاب، آشکار است. به خانه بروند، نیروهای طالبان آنها را قتل عام میکنند، در کوهها بمانند، از گرسنگی و نبود سرپناه، آب، نان و دارو، تلف میشوند و این نشان میدهد که یک فاجعه بشری به تمام معنا، در سکوت و خاموشی و به دور از چشمان جهانیان، در این شهرستان اتفاق افتاده است.
یکی از ساکنان شهرستان بلخاب روایت میکند که طالبان پس از تصرف این شهرستان، امر قتل عام مردم روستای «هوش» را داده بودند و در ابتدای ورود به این شهرستان، شماری از غیرنظامیان، به شمول کهن سالان، زنان و کودکان را که توانایی فرار به کوهها را نداشتند، سلاخی کردند.
او میافزاید که منطقه هوش از آغاز تهاجم طالبان تا کنون، خالی از سکنه شده است و مردم از ترس قتل عام و سلاخی شدن توسط طالبان نمیتوانند به خانههای شان برگردند.
مستقرشدن نیروهای طالبان در خانههای مردم بلخاب
نیروهای طالبان با ورود به شهرستان بلخاب استان سرپل، اماکن مذهبی هزارههای شیعه این شهرستان و خانههای آوارگان را به پایگاه نظامی تبدیل کردند.
بر اساس گزارش منابع محلی، نیروهای طالبان خانههای کسانی را که از ترس کشتار بیرحمانه آنها به کوهها پناه بردهاند، به پایگاه نظامی تبدیل کردهاند و اموال و دارایهایی این خانهها را تاراج کردهاند.
یکی از ساکنان بلخاب میگوید که در منطقه هوش این شهرستان، طالبان در بسیاری از خانههای مردم مستقر هستند و به همین دلیل نیز آوارگان نمیتوانند به خانههای شان برگردند.
منابع محلی میگویند، طالبان به کسانی که در داخل روستاهای بلخاب باقی ماندهاند، هشدار دادهاند که به آوارگان و کسانی که از ترس آنها فرار کردهاند، آب و نان نفرستند و از آنها خبر نگیرند.
علاوه بر این، تاکنون هیچ نهاد کمک رسان بینالمللی به آوارگان جنگ در شهرستان بلخاب، کمک نکرده است؛ در حالی که این آوارگان در وضعیت اضطراری بسر میبرند و نیاز جدی به کمکهای بشردوستانه فوری دارند.
«بگذارید اجساد شان را گرگها بخورد»
یکی از ساکنان شهرستان بلخاب، روایت تکان دهندهای از قصاوت و بیرحمی نیروهای طالبان ارائه میکند و میگوید که آنها حتی مانع دفن اجساد غیرنظامیان میشوند.
بر اساس گزارش منابع محلی، نیروهای طالبان خانههای کسانی را که از ترس کشتار بیرحمانه آنها به کوهها پناه بردهاند، به پایگاه نظامی تبدیل کردهاند و اموال و دارایهایی این خانهها را تاراج کردهاند.
یکی از ساکنان بلخاب میگوید که در منطقه هوش این شهرستان، طالبان در بسیاری از خانههای مردم مستقر هستند و به همین دلیل نیز آوارگان نمیتوانند به خانههای شان برگردند.
منابع محلی میگویند، طالبان به کسانی که در داخل روستاهای بلخاب باقی ماندهاند، هشدار دادهاند که به آوارگان و کسانی که از ترس آنها فرار کردهاند، آب و نان نفرستند و از آنها خبر نگیرند.
علاوه بر این، تاکنون هیچ نهاد کمک رسان بینالمللی به آوارگان جنگ در شهرستان بلخاب، کمک نکرده است؛ در حالی که این آوارگان در وضعیت اضطراری بسر میبرند و نیاز جدی به کمکهای بشردوستانه فوری دارند.
بر اساس روایت این باشنده شهرستان بلخاب، خانمی با دو کودک دخترش از روستای هوش، از ترس توحش طالبان ابتدا به «دره شاخدار» میروند، اما مردم این روستا به دلیل همقریه بودن آنها با مولوی مهدی مجاهد، به آنها پناه نمیدهند.
او میافزاید که این زن با کودکانش ناگزیر میشود که به کوهها پناه ببرد؛ اما پس از هفت روز، چوپانها اجساد این مادر و کودکانش را در ایلاقهای شاخ دره در حالی پیدا میکنند که از گرسنگی و سرما جان داده بودند.
به گفته این باشنده شهرستان بلخاب، خبر مرگ این مادر و کودکان به طالبان میرسد، میگویند: «بگذارید اجساد شان را گرگها بخورند.»
بزرگان روستای هوش، میخواهند پا درمیانی کنند تا اجساد این مادر و کودکانش در قبرستان روستای شان دفن شود، اما طالبان اجازه نمیدهند و در نهایت اجساد این مادر و کودکانش، بدون غسل و کفن، در دل کوه و در نهایت غربت، به خاک سپرده میشود.
اکنون جنگ در شهرستان بلخاب استان سرپل متوقف است، اما هنوز پایان نیافته است. روایتهای دردناک زیادی از برخورد ظالمانه و کینتوزانه نیروهای طالبان با غیرنظامیان، زنان و کودکان این شهرستان منتشر شده است؛ روایتهای که هرکدام از آنها، ابعاد بیشتری از یک فاجعه بشری دردناک در این ولسوالی را، آشکار میکنند.
مشخص نیست که وضعیت بلخاب چه زمانی به حالت عادی باز میگردد، چه زمانی آوارگان میتوانند بدون ترس و هراس از توحش نیروهای طالبان، به خانههای شان بازگردند، اما آنچه که تاکنون مشخص شده است این است که روزی در تاریخ خواهند نوشت که جهان شرمنده آوارگان و هزارههای بلخاب است.
این درحالی است که به تازهگی دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد (اوچا) نیز اعلام کرده که جنگ اخیر طالبان و افراد مولوی مهدی، تنها فرمانده شیعه هزارهتبار و ناراضی این گروه در منطقه شیعهنشین بلخاب، منجر به آوارهگی دستکم ۲۷ هزار نفر شده است.
از سوی هم، برخی منابع محلی در این مدت از کشتار غیرنظامیان، بازداشتهای خودسرانه افراد به ظن ارتباط با مولوی مهدی و خشونت علیه زنان و اطفال از سوی طالبان در این منطقه گزارش دادهاند.
در همین حال، ج. رحیمی (اسم مستعار)، عضو پیشین شورای استانی استان سرپل افغانستان در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شفقنا افغانستان گفت: «بعد از شکست خط اول جنگ، مردم بلخاب کوچ کردن را شروع کردند. مردم مرکز ولسوالی/شهرستان بلخاب مکمل کوچ کرده و هرکدام به کوهها و درههای اطراف پناه بردهاند. تمام مردم بلخاب که در مسیر خیابان عمومی بودند نیز از ترس نیروهای مهاجم طالبان منطقه را ترک کردند.»
مردم از ترس طالبان هنوز هم در کوهها به سر میبرند
رحیمی در ادامه گفت: «فعلا یک تعداد مردم آمدهاند و یک تعداد دیگر هنوز هم میترسند و از ترس اینکه طالبان ممکن در برابر آنها به جنایات و فجایع دست بزنند هنوز هم در کوهها به سر میبرند. مردم هنوز در وحشت و نگرانی به سر میبرند و اعتماد میان مردم و نیروهای طالبان که در آنجا هستند به وجود نیامده است.»
این عضو شورای استانی پیشین سرپل همچنین ضمن تایید کشته شدن شماری از ساکنان بلخاب در روزهای اول هجوم طالبان به این منطقه تایید میکند و میافزاید که نیروهای این گروه به شهروندان محل خسارات جانی و مالی زیاد وارد کرده است.
او افزود که یک تعداد از مردم بلخاب مجبور شدهاند به شهرستان یکاولنگ استان بامیان، استان سمنگان و سایر استانهای دور و نزدیک پناه ببرند.
وضعیت آوارهگان بلخاب نگرانکننده است
این عضو پیشین شورای استانی سرپل خواستار کمکهای بشردوستانه ملی و بینالمللی به آوارهگان بلخاب شده و وضعیت آنها را نگرانکننده میداند: «به جز یک تعداد کمکهای اندکی که در ولایتهای بامیان به آوارهگان بلخاب صورت گرفته به متباقی آوارهگان کمکی هنوز صورت نگرفته؛ درحالی که آوارهگان فقط با همان یک دست لباس از خانه بیرون شدهاند. شما میدانید که شب در کوههای بلخاب چقدر سرد است و حتی در بسیاری از کوههای بلخاب آب را یخ میزند. در چنین وضعیت آوارهگان و آسیب دیدگان جنگ بلخاب به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند.»
این عضو شورای استانی پیشین سرپل همچنین ضمن تایید کشته شدن شماری از ساکنان بلخاب در روزهای اول هجوم طالبان به این منطقه تایید میکند و میافزاید که نیروهای این گروه به شهروندان محل خسارات جانی و مالی زیاد وارد کرده است.
او افزود که یک تعداد از مردم بلخاب مجبور شدهاند به شهرستان یکاولنگ استان بامیان، استان سمنگان و سایر استانهای دور و نزدیک پناه ببرند.
وضعیت آوارهگان بلخاب نگرانکننده است
این عضو پیشین شورای استانی سرپل خواستار کمکهای بشردوستانه ملی و بینالمللی به آوارهگان بلخاب شده و وضعیت آنها را نگرانکننده میداند: «به جز یک تعداد کمکهای اندکی که در ولایتهای بامیان به آوارهگان بلخاب صورت گرفته به متباقی آوارهگان کمکی هنوز صورت نگرفته؛ درحالی که آوارهگان فقط با همان یک دست لباس از خانه بیرون شدهاند. شما میدانید که شب در کوههای بلخاب چقدر سرد است و حتی در بسیاری از کوههای بلخاب آب را یخ میزند. در چنین وضعیت آوارهگان و آسیب دیدگان جنگ بلخاب به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند.»
مردم مرکز شهرستان بلخاب بیشترین آسیب را دیدهاند
رحیمی در ادامه میگوید که مردم مرکز شهرستان بلخاب بیشترین آسیب را متحمل شده و افرادی که در این جنگ جان باختهاند هم بیشتر از همین منطقه بودهاند.
وی همچنین گزارشها در مورد «هتک حرمت» مساجد و زیارتگاههای شیعیان در بلخاب از سوی نیروی طالبان را تایید کرده افزود که نیروی این گروه به حریم زیارت مهدیه و یکی از مساجد در این شهرستان «بی احترامی» کردهاند.
نبرد میان جنگجویان طالبان با مولوی مهدی، فرمانده ناراضی این گروه در شهرستان بلخاب ولایت سرپل در شمال افغانستان بهتازهگی پایان یافته است اما شهروندان این محل میگویند که همزمان با پایان این نبرد، نگونبختی آنان آغاز شده است. به گفته آنان، جنگجویان گروه طالبان در کنار تحقیر ساکنان این شهرستان، به زنان و دختران جوان این محل نیز چشم دوختهاند.
به گزارش خبرگزاری شفقناافغانستان به نقل از 8 صبح؛ با آغاز لشکرکشی طالبان برای بازداشت مولوی مهدی در ولایت سرپل، هزاران نفر از ساکنان بلخاب این ولایت وادار به ترک خانههایشان شدهاند. شماری از این خانوادهها، با تحمل دشواری زیادی، به شهر مزارشریف آواره شدهاند. این آوارهگان روز و حال خوبی ندارند. به دیدار این بیجا شدهگان رفتم تا از مشکلات آنها اطلاعرسانی کنم. به محلهای در اطراف شهر رسیدم؛ جایی که شماری از این خانوادهها به خانه یکی از آشنایانشان پناه آوردهاند. خستهگی از جنگ و خشونت در سیمای این زنان، مردان و کودکان نقش بسته است.
در میان حدود ۱۰ زنی که زیر درختی نشستهاند، خانمی جوان بیش از همه افسرده و نگران است. سر سخن را با او باز کردم. خواستم در مورد آوارهگیاش بگوید. هرچند برای روایت آنچه بر او گذشته، علاقه نداشت، اما پس از لحظهای از جایش برخاست و نزدیکتر آمد. از جریان سفر اجباریاش از بلخاب تا بلخ گفت. خشونتهای طالبان چنان تاثیری بر این زن گذاشته که حتی حاضر نیست با نام مستعار صحبت کند. بدون گرفتن نامی، صحبت را شروع میکند. خود را ساکن یکی از قریههای بلخاب معرفی میکند. میگوید در کنار ظلم، شکنجه، تحقیر و توهین مردم محل، جنگجویان طالب به زنان و دختران جوان بلخاب چشم دوختهاند.
زنان دیگر نیز میگویند که طالبان به زنان جوان بلخاب چشم دوختهاند و زنان این شهرستان از بیم بیعزتی آواره میشوند.
به گفته این خانم جوان، در خود شهرستان که ترخوج نام دارد، قتل هم صورت گرفته است. او میگوید: «شنیدیم که یکی از آشنایان ما، یک پیرمرد با دو نوه خود را بدون، گناه آنجا کشته شدند. از یک خانواده هشت نفر کشته شدند. این را یقین داریم. در شهرستان بلخاب حرفهای دیگری هم زده شده که من شرمم میآید بگویم. اصلا این حرف را نمیتوانم به زبان بیاورم. این گپها خیلی از بی اخلاقی است. من چه قسم این گپها را به شما بزنم؟ مردم را تهدید کردند که چنین چیزی… یکی از… خدایا نی، نی، چه بگویم؟ من چنین گپی زده نمیتوانم. گفتم که این سخنان از عفت به دور است.»
در همین زمان زنی کهنسال که در میان این آوارهها نشسته بود، صدایش را بلند کرد و گفت تو مانند اولادم هستی، من برایت میگویم. با آغاز سخن اشکها نیز از چشمان این زن پیر جاری شد. او گفت: «جوانان ما را بردند، زندانی کردند، لتوکوب کردند. بعد به آنها گفتند که در قریههایتان باید از هر ۱۰ زن جوان یکی را به مجاهدین که در بلخاب به جنگ آمدهاند، بیاورید. آه خدایا این چه روزی است که سر ما آمده است؟»
دوباره آن خانم جوان به صحبتش ادامه داد: «بیشتر که ما آواره شدیم و آمدیم، زیادترخانوادهها همی خانمها و دخترها را روان کردند. زیاد مردهایشان به همان منطقه مانده و خانمها را که در معرض خطر بودند، روان کردند. همین حالا که خودم همراه چهار اولادم آمدم، شوهرم هنوز در بلخاب است و من نگرانش هستم. دیگر قریهای که مولوی مهدی از همان قریه است، در آنجا هم قتل صورت گرفته و خیلی هم وحشتناک. ما هم از وحشت همین که در طول تاریخ طالبان نشان دادهاند، به همین خاطر سر اینها باور نتوانستیم و نیمهشب از خانه راه افتادیم و آمدیم. مردم مالدار هستند، تمام گاو شیری و گوسفندان خود را رها کرده و فقط جان خود را کشیدهاند. وقتی به کوه رفتیم، با طفلهای ما در یک هفته با سه دانه نان خشک گذاره کردیم. نانی به خوردن نداشتیم. آب نبود. در جریان بالا شدن به کوه بسیار مشکلات بود؛ حتا یک خانم طفل خود را سقط کرد و یک زن دیگر که بچهاش در پشتش بود و خودش هم حامله بود، از کوه افتاد پایین. همینطور یکی دیگر هم طفلش به دنیا آمد و مرد. در همان کوه دفن کردند. »
این خانم که حالا فرسنگها از بلخاب دور شده، اما بازهم ترس در چهرهاش پیدا است و از حرف زدن میهراسد. با ترس گاه نهان و گاه آشکار، ادامه میدهد: «بعدا طالبان قریه گلورز را گرفتند. در این قریه هفت یا هشت نفر از بلخابیهای ما کشته شدند و مردههایشان چند روز در میدان افتاده بود، تا اینکه طالبان آمدند و گفتند بیایید جسدهای خود را دفن کنید. باز چند نفر با ترس و لرز رفتند و شهیدها را دفن کردند. حالا این مردم تا دو ماه دیگر که گرم است، میتوانند در کوهها باشند، بعد از دو ماه چه کنند؟ جنگ در بلخاب بین خود طالبان است. ما از طالبان میخواهیم که به مردم عام کار نداشته باشند. حالا وقت کار است، وقت میوهها است، مردم ره بگذارند که به زندهگی خود برسند. »
پس از تسلط گروه طالبان در شهرستان بلخاب، هزاران خانواده از بیم خشونتها و قتل غیرنظامیان از سوی طالبان، به کوهها آواره شده و یا هم به ولایت بامیان، شهر سرپل ولایت سرپل و ولایت بلخ پناه بردهاند. این آوارهگان به کمکهای فوری نیازم دارند، اما طالبان نهادهای مددرسان را از کمک به آنها منع کردهاند.
در این مدت، حکومت طالبان به رسانهها و خبرنگاران اجازه سفر به منطقه و پوشش وقایع جنگ را ندادند و در سکوت و خاموشی و دور از انظار رسانهها و جامعه جهانی، فجایع وحشتناکی رخ داده است که هر روز زاویهها و گوشههای از آن، روشن میشود.
طالبان مردم محل را را تهدید کردهاند که با رسانهها صحبت نکنند و شماری که توانستهاند از ترس سلاخی و تیرباران شدن فرار کنند، با ترس و هراس با رسانهها صحبت میکنند.
بر اساس گزارش منابع محلی، نیروهای طالبان با ورود به شهرستان بلخاب ولایت سرپل، بازار جدید این شهرستان را به آتش کشیدند.
در تصاویری که از این بازار نشر شده، دیده میشود که دکانها به صورت کامل سوخته است و مقداری از اموال و اجناس، روی جاده افتاده است.
علاوه بر این، منابع محلی میگویند که طالبان چندین خانه مسکونی را در این شهرستان آتش زدهاند. این خانهها مربوط افراد غیرنظامی بوده است که هیچگونه ارتباطی با مولوی مهدی مجاهد نداشتهاند.
غارت اموال مردم
طالبان در شهرستان بلخاب ولایت سرپل، در کنار اینکه بازار جدید این شهرستان و شماری از خانههای مسکونی را آتش زدهاند، اموال مردم را نیز غارت کردهاند.
منابع محلی میگویند که نیروهای طالبان قبل از اینکه دکانهای بازار جدید شهرستان بلخاب را به آتش بکشند، اجناس گرانبها را غارت کردند و پس از آن این بازار را به آتش کشیدند.
منابع محلی همچنین گزارش دادهاند که نیروهای طالبان اموال خانههای آوارگان جنگ بلخاب را به غارت بردهاند، بخصوص اشیاء گران قیمت از قبیل موتر و موتور سایکل را باخود بردهاند.
بر اساس گزارش منابع محلی، طالبان همچنین در جستجویهای خانه به خانه که در این شهرستان راه اندازی کردند، اشیاء گران قیمت مردم محل را با خود بردهاند و مواد خوراکه از قبیل آرد و گندم را، روی زمینهای خاکی پاشیدهاند تا دیگر قابل جمع کردن و استفاده نباشد.
مطابق قوانین بینالمللی، آتش زدن منازل مسکونی غیرنظامیان و غارت اموال آنها در جریان جنگ، جنایت جنگی است و عاملان آن باید در محاکم بینالمللی، محاکمه شوند.
اما تاکنون هیچ نهاد بینالمللی برای بررسی جنایات جنگی که در شهرستان بلخاب ولایت سرپل اتفاق افتاده است، به این شهرستان سفر نکرده است و هیچ نهادی نیز آمادگی خود را برای بررسی این جنایات اعلام نکرده است.
عدم نظارت نهادهای بینالمللی از جریان جنگها و تهاجمات گروه طالبان در افغانستان، باعث شده است که این گروه در مناطق درگیر جنگ، جنایات بیشماری را علیه غیرنظامیان مرتکب شوند.
سپر انسانی قراردادن غیرنظامیان
در روزهای آغاز جنگ در شهرستان بلخاب ولایت سرپل، درگیری شدید بین افراد مولوی مهدی مجاهد و نیروهای طالبان جریان داشت.
بر اساس گفتههای منابع محلی، در جریان این درگیریها، نیروهای طالبان از خانههای غیرنظامیان به عنوان سنگر استفاده میکردند و آنها را به عنوان سپر دفاعی خود قرار میدادند.
این منابع میگویند که اکنون نیز طالبان از بسیاری از خانههای غیرنظامیان به عنوان پایگاه استفاده میکنند و نیروهای این گروه در خانههای مردم مستقر هستند و از اموال آنها استفاده میکنند.
طالبان علاوه بر اینکه شمار زیادی از غیرنظامیان را در شهرستان بلخاب تیرباران کردهاند و هزاران غیرنظامی از ترس تیرباران شدن توسط آنها فرار کرده و آواره شدهاند، با سپر انسانی قرار دادن غیرنظامیان، عملا مرتکب جنایت جنگی در بلخاب شدهاند، اما هنوز هیچ نهاد حقوق بشری بینالمللی، این جنایات را محکوم و بررسی نکرده است.
اکنون جنگ در بلخاب متوقف است، اما فشار طالبان بر غیرنظامیان همچنان ادامه دارد و نیروهای طالبان در خانههای مردم مستقر هستند و از آن به عنوان پایگان نظامی استفاده میکنند.
طالبان علاوه بر این، به مردم محل اجازه جمعآوری کشت و فراوردههای زراعتی شان را ندادهاند و عمدا باعث شدهاند که این فراوردهها قبل از جمعآوری، از بین برود و مردم این شهرستان با کمبود شدید مواد غذایی مواجه شوند.