علی نامه منظومه ارزشمند شیعی از قرن پنجم
کتاب علینامه کهنترین منظومه حماسی شیعی اولین بار به تصحیح محمدرضا شفعی کدکنی و محمد امید سالار از سوی انتشارات میراث مکتوب منتشر شده است.
علی نامه، کهنترین منظومه حماسی شیعی شناخته شده از نیمه دوم قرن پنجم هجری است و موضوع آن جنگ های جمل و صفین و مناقب و معجزات و کرامات حضرت علی علیه السلام است که شاعری شیعه اثنی عشری به نام ربیع، آن را در بیش از یازده هزار بیت در بحر متقارب مثمن محذوف (مقصور) سروده و در ماه ذی حجه سال 482 هجری به پایان آورده است.
دستنویس منحصر به فرد علی نامه متعلق به کتابخانه موزه قونیّه(ترکیه) است. کتابت این نسخه در اواخر قرن ششم و یا هفتم و هشتم حدس زده شده است. چاپ عکسی منظومه علی نامه با مقدمه دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و محمود امیدسالار به همت مرکز پژوهشی میراث مکتوب با همکاری نهادهای دیگر به نحوی مطلوب در سال 1388 انتشار یافت.
علینامه چیست؟
«علی نامه» نخستین تجربه شعر حماسی شیعه اثنیعشری است که هم از نظر قدمت تاریخی حماسههای شیعی و هم از نظر دربرداشتن نوادر لغات و ترکیبات فارسی کهن، در کمال اهمیت است. اما این اثر ارزشمند، تاکنون گمنام مانده و در کتب تاریخ ادبیات فارسی به آن اشارهای نشده است. این کتاب حماسی، منظومهای است بازمانده از قرن پنجم که تنها 60 سال پس از خلق نام دارد، «ربیع» شاهنامه به مقابله با آن برخاسته، و یا به تعبیر بهتر به استقبال شاهنامه رفته است. شاعر این منظومه 11 هزار بیتی که «ربیع» نام دارد ضمن احترام به فردوسی و اثر هنریاش، شاهنامه را غیر واقعی میداند و در مقابل آن « حماسهای راستین ». آن هم در قالب جنگهای امام علی بن ابیطالب علیه السلام را ارائه میکند.
مآخذ تاریخی علی نامه
مأخذ تاریخی ربیع روایات«ابومخنف لوط بن یحیی» است که دو کتاب درباره جنگهای«جمل» و «صفین» داشته است. با این، که این کتابها به ما نرسیده است، از دیگر روایات و قرائن مختلف میتوان دانست که شاعر علینامه تا حدودی به متن تاریخ وفادار بوده است و به این لحاظ شعر او در باب تاریخ جنگهای جمل و صفین کتابی ارزشمند به حساب میآید.
به اعتقاد کارشناسان، زبان شعر در این منظومه نیز بسیار کهن است و گنجینهای است از واژگانی که امروز مهجور و فراموش شدهاند و حتی در کتب همان عصر هم به سختی میتوان مشابهتی برای آنها یافت. این کتاب به لحاظ دستوری و شیوهای بیانی نیز نکاتی در خور توجه در این منظومه یافت میشود.
وزن و عروض و قافیه علی نامه
ربیع این منظومه را در بحر متقارب یعنی همان وزن حماسی زبان فارسی سروده است؛ لذا وزن منظومه علینامه دقیقا همان وزن است. شاعر عروض را در حد عصر خود می شناسد و به آن پایبند است؛ اما «فعولن فعولن فعولن فعل » شاهنامه فردوسی یعنی برخی ویژگیهای سبکی از یکسو و اشتباهات کاتب نسخهنویس از سویی دیگر سبب شده تا در برخی صفحات منظومه خطای فاحش عروضی دیده شود و برخی ابیات نیز کاملا موزون نباشد.
اهمیت تاریخی ادبی علی نامه
خود شاعر میگوید، علینامه را به تقلید و در جواب شاهنامه سروده است و با توجه به فاصله زمانی اندکش با فردوسی و این که اولین کسی است که شاهنامه را استقبال کرده و جواب داده در اوج اهمیت است. فردوسی در سال 420 رحلت کرده است و علینامه در سال 482 سروده شده است.[1]
علىنامه منظومهاى شيعى و بازمانده از سده پنجم هجرى است كه شاعرى به نام يا تخلّص «ربيع» آن را در سال ۴۸۲ ه. سروده است. از سراينده آگاهى زيادى در دست نيست. اين اثر هم از نظر تاريخ شعر فارسى و حماسى و هم از نظر تاريخ شعر شيعى و حماسههاى شيعى و تاريخى ارزش و اهميت زيادى دارد و مىتواند از جنبههاى گوناگون مورد توجه پژوهشگران قرار گيرد. معرفی و انتشار علینامه پیشینه سُرایش منظومههای فارسی حماسی شیعی را چهار قرن بهعقب برده است. «علینامه» با تصحیح رضا بیات و ابوالفضل غلامی، نخستین بار در سال ۱۳۸۹ از سوی مؤسسۀ میراث مکتوب به چاپ رسید.
علینامه بیش از آن که حماسی باشد، کلامی است؛ یعنی به مباحث اعتقادی و تاریخی توجه دارد. بخشهای توحید و نعت رسول از آغاز منظومه افتاده است. آنچه که موجود است، از ابتدای سقیفه و خلافت ابوبکر است. سراینده داستان خلافت دو خلیفۀ نخست را به اجمال مطرح میکند. خلافت و بدعتهای خلیفۀ سوم را کمی مفصلتر باز میکند و بعد، به شکل کاملا مبسوط، به خلافت امیرالمؤمنین(ع) میپردازد.
ابیاتی که میخوانیم، مربوط به زمانی است که مردم عثمان را کشتهاند و حال به دنبال تعیین خلیفۀ بعدیاند. پس از مطرح شدن یکی دو نام و رد شدن آنها، یکی از جمع مردم، ویژگیهای خلیفۀ مطلوب را این چنین بر میشمرد:
اَبَر دین تقی و نقی به امام
که تا کار دین از وی آید تمام
سخی باید و عالم و چیرهدست
امام وفاپیشه و دینپرست
3 دگر آن که ز آل پیمبر بود
به فضل از همه خلق برتر بود
چنین آمد از قوم یکسر جواب
که این است بیشک طریق صواب
ولیکن چنین کس به عالم درون
بهجز مرتضی نیست ایدر کنون
6 امام انام است و جفت بتول
مر او را وصی کرده بر دین رسول
به علم و وفا آدم دیگر است
به گوهر اَبا مصطفی همسر است
خدای جهاندار او را «ولی»
«اسد» خواند مادرش و احمد «علی»
9 چو لشکر بدانسان برآشفته بود
علی خود ز یثرب برون رفته بود
برآن رای بر خلق گرد آمدند
ز هر در نکو داستانها زدند
از این دین تازی که رونق ببرد؟
از آن پس که مختار تازی بمرد؟
12 که بشکست پیمان و بیدین که بود؟
که ورزید ایمان؟ حنیفی کی بود؟
یکی گفت بودست این مرتضی
بر این قتل عثمان بهحکم و رضا
بگفت آن دگر کین سخن منکر است
گر ایدون بود، کشته پس کافر است
15 که ایدون شنیدم من از مصطفی
که کافر بود دشمن مرتضی
ره مصطفی چو ره مرتضاست
رضاشان رضای خدای سماست
از این در سخن بیکران گفته شد
که تا دیگ اومیدشان پخته شد
18 به عمار گفتند اهل حجاز
که: یا سید، این کار ما را بساز
تو ما را ببر نزد حیدر کنون
که تا ما بدانیم کین کار چون؟
که تا ما به نزدیک حیدر شویم
بگوییم و گفتار وی بشنویم
21 چنین گفت عمار شیرینسخن
بدان نامداران آن انجمن
کنون پیشتر ز آسمان این زمان
شوم نزد شیر خدای جهان
بگویم بدو حالها دربهدر
بر آهستگی پیش فخرالبشر ...
شرح ابیات:
واژگان:
بیت1: ابر: بر. تقی: پرهیزگار. نقی: پاک.
بیت2: سخی: بخشنده.
بیت4: صواب: درست.
بیت5: ایدر: اینجا.
بیت6: انام: مردمان. مر: نشانۀ مفعول است؛ مثل «را». معنای مستقل ندارد.
بیت7: گوهر: نژاد.
بیت8: بیت کمی پیچش دستوری دارد. خدا او را «ولی» نامید؛ مادرش او را «اسد» نامید؛ پیامبر او را «علی» نامید.
بیت10: داستان زدن: بحث کردن، حرف زدن.
بیت11: تازی: عربی. مختار: برگزیده، لقب پیامبر.
بیت12: حنیفی: معتقد به دین حنیف و پاک اسلام، مؤمن.
بیت13: به حکم بود: حکم داده بود.
بیت14: ایدون: اینچنین.
بیت17: اومید: امید، آرزو. دیگ اومیدشان پخته شد: آرزوها و علایق و آرمانهایشان مطرح شد، حرفشان مرتب و پخته و سنجیده شد.
بیت19: کین کار چون؟ : این کار چطور میشود؟ فعل حذف شده است.
بیت22: پیشتر ز آسمان: در علینامه «آسمان» و «دود» مظهر سرعت حرکت هستند. مثل آسمان و مثل دود، یعنی سریع.
بیت23: دربهدر: جزء به جزء. فخر البشر: افتخار آدمیان، کنایه از امیرالمؤمنین(ع).
شرح محتوا:
بیات 1- 3: این ویژگیهای تعیین خلیفه در فضای ذهنی اهل سنت است؛ لذا به نص (آیه و حدیث) اشارهای نشده است.
ابیات 6-8: این ویژگیها بیشتر بر اساس نص است. «امام» در ابیات 1 و 2 مفهوم عمومی پیشوا و خلیفه داشت؛ چنان که در مباحث کلامی دربارۀ «امامت ابوبکر» صحبت میشود؛ یعنی خلافت و ریاست او. اما «امام» بیت 6 مفهوم شیعی آن را در نظر دارد؛ یعنی پیشوای دینی منصوب از جانب خداوند؛ لذا دربارۀ علی(ع) که هنوز خلیفه نشده، میگوید: او شایستۀ خلافت است؛ چون امام است. یعنی حال که پیشوای دین است، بهتر است که پیشوای دنیا هم بشود.
بیت6: «همسر فاطمه» بودن، یکی از فضایل اختصاصی امیرالمؤمنین(ع) است. یکی از راهکارهای پیامبر(ص) برای ذکر فضایل امیرالمؤمنین(ع)، نشان دادن شاخصهایی در وجود اصحاب و اطرافیانی بود که احتمال نمیرفت خلیفه شوند؛ چنان که در ستایش عمار و سلمان و ابوذر و حذیفه، نکاتی را فرموده بود و شهرت عمومی یافته بود و با توجه به این که این اصحاب محل توجه ویژه نبودند، فضایلشان کتمان نشده بود و از تحریف دور مانده بود. بعد همین افراد وقتی به عنوان «شیعۀ علی» شناخته شدند، عملا دلایلی بر اثبات حقانیت امیرالمؤمنین(ع) محسوب شدند. در صدر این نوع دلایل، حضرت فاطمه(س) است که رضا و غضبش رضا و غضب الهی است و حسنین(ع) هستند که قیام بکنند یا نکنند، «امام» هستند.
بیت7: پیامبر(ص) در احادیث متعددی امیرالمؤمنین(ع) را با انبیای پیشین مقایسه کرده است و ایشان را جامع تمام فضایل پیامبران بزرگ الهی دانسته است. نمونه: «مَنْ أَرَادَ أَنْ ینْظُرَ إِلَی آدَمَ فِی عِلْمِهِ، وَ... إِلَی إِبْرَاهِیمَ فِی حِلْمِهِ، فَلْینْظُرْ إِلَی عَلِی بْنِ أَبِیطَالِب» (الأمالی للطّوسی: 41)؛ هرکس میخواهد به آدم در علمش و به ابراهیم در حلمش بنگرد، پس به علی بن ابیطالب نگاه کند.
بیت9: در اواخر حکومت عثمان و خصوصا در شورش منتهی به قتل او، عثمان چند بار دستور به تبعید امیرالمؤمنین(ع) از مدینه داد و ایشان به اجبار مدینه را ترک کرد. عثمان گمان میکرد که شورشیان با دیدن علی(ع) بهتر و واضحتر رفتار عثمان را نادرست مییابند و فرصت مقایسه پیدا میکنند. جالب آنکه سردستۀ شورشیان، طلحه، مدعی خونخواهی عثمان شد و از کسی خون عثمان را خواست که در آن زمان از مدینه اخراج شده بود و کلا نمیتوانست در واقعه حضور داشته باشد!
ابیات 11-12: نقدی است به ساختار خلافت؛ چنان که در ابیات آغازین منظومه نیز به تصریح خلافت را شکستن پیمان غدیر میداند:
شکسته ز بن عهد روز غدیر
شکفته سقیفه ز برنا و پیر
علینامه اولین متن ادبیات فارسی است که به سقیفه پرداخته است.
ابیات 13-16: در طول منظومه، شاعر چند بار این استدلال را مطرح میکند که «کافر بود دشمن مرتضی»؛ لذا اگر معتقدید که عثمان به امر علی(ع) کشته شده، به ضرر خودتان میشود؛ چون در این صورت به کفر عثمان حکم کردهاید!
ابیات 18-23: پیامبر(ص) دربارۀ عمار فرموده بود که «عمار با حق است و حق با عمار است»؛ علاوه بر این، عمار بین مردم مقبولیت و وجاهت ویژه داشت. طبق نقل تاریخ،اگر تلاشها و روشنگریهای او نبود، مردم پس از عثمان، سراغ امیرالمؤمنین(ع) نمیرفتند. سخنان او و نیز مالک اشتر، سیل مردم را به در خانۀ امیرالمؤمنین(ع) هدایت کرد. [2]
[1] https://www.adyannet.com/fa/book/17027
[2] برگرفته از یادداشتهای رضا بیات، مصحح کتاب علی نامه

