بسم الله الرحمن الرحیم
اصول دین برای کودکان
با اهتمام: زهرا و سارا انتظارخیر؛ زهرا مرادی
دورهی «اصول دین» با هدف آشنایی فرزندانمان با مبانی اعتقادی شیعی برای گروه سنّی 8 تا 12 سال، توسط کارشناسان و مربیان خانهی کودک و نوجوانانِ بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص) تدوین گردیده است.
بدیهی است ادبیاتی که برای کودکانِ هشت ساله به کار برده میشود، با ادبیاتی که برای یک دانش آموز 12 ساله به کار میرود، متفاوت است و مربی ناگزیر است بسته به شرایط مخاطب، بدون تغییر چارچوب محتوا، کمی ادبیاتش را تغییر دهد.
از آنجا که درسهای این دوره، کوتاه هستند، این قابلیت را دارند که بدون لطمه رساندن به بودجه بندی محتوای درسیِ مدارس، در کلاسهای متفاوتی مانند زنگ قرآن، پرورشی، مهارتهای زندگی و حتی دروس دیگر ارائه گردند. با این وجود، به صورت مشخص به دانش آموزان تاکید گردد که این بخش از کلاس (مثلا یک ربعِ ابتدای کلاس) به «اصول دین» اختصاص دارد تا متوجه اهمیت آن و تمایزش از سایر مطالب باشند.
تذکر تربیتی: یادآوری اهمیت اصول دین و باورداشت آن
متن محتوا:
{در صورت امکان، برای این جلسه زمان بیشتری اختصاص داده شود و یک کیک هم با نوشتهی «جشن مسلمانی» تهیه گردد. در غیر این صورت شکلات یا شیرینی تهیه شود و به مناسبت پایان این دوره و آشنایی بچهها با اصول دین بین دانش آموزان توزیع گردد.}
خب امروز جشن داریم. جشن مسلمانی! یادتان است گفتیم دین اسلام مثل درخت است؟ گفتیم همانطور که درخت بدون ریشه زنده نمیماند، اسلام هم بدون ریشههایش به درد نمیخورد. آن ریشهها کدام بود؟ آفرین. توحید؛ عدل؛ نبوت؛ امامت؛ قیامت. اگر کسی به این پنج اصل ایمان نداشته باشد، مسلمان واقعی نیست. امروز هم برای همین جشن گرفتهایم که با این پنج اصل آشنا شدهایم. خب یک مروری بکنیم ببینیم این چند جلسه چه چیزهایی یاد گرفتیم؟
- اصل اول چه بود؟ توحید.
توحید یعنی آفریننده ی ما و همه ی موجودات دیگر یکی است و هیچ شریک و شبیهی ندارد. هم یگانه است و هم بی مانند. گفتیم خداوند اسمهایی دارد که هر کدام از آن اسمها به یکی از صفات و ویژگیهای خداوند اشاره میکند. به مهمترینِ این اسمها که 100 تا هستند، «اسماء الحسنی» میگوییم. چند اسم از اسماءالحسنی را هم با هم یاد گرفتیم.
مثل «رب». رب یعنی سرپرست دلسوز و مراقب توانمندی که برای رشد و حیاتمان نعمتهای مختلفی در اختیارمان گذاشته و صاحب اختیار ماست.
مثل «صمد». صمد یعنی کسی که هیچ عیب و نقص و ضعف و بیماری و خستگی و مرگ و ... به او راه ندارد.
مثل «قدیر». یعنی قدرتمندترین. کسی که همهی قدرتها از اوست و هر کاری بخواهد انجام دهد، کسی نمی تواند مانعش شود.
مثل «بصیر». یعنی کسی که از همه چیز حتی چیزی که به آن فکر میکنیم، با خبر است.
- اصل دوم چه بود؟ عدل.
یاد گرفتیم خدا عادل و با انصاف است و به کسی ظلم نمیکند.
- اصل سوم چه بود؟ نبوت.
گفتیم خداوند مهربان 124 هزار نفر از بهترین و عاقلترین و دلسوزترین بندههای خودش را به عنوان پیامبر برای راهنمایی و خوشبختی مردم فرستاد. این پیامبران از طرف خدا «دین» یعنی راه و روش و برنامهی درست زندگی کردن را برای انسانها آوردند. آخرین پیامبر، حضرت محمد بود که دین اسلام را آورد.
- اصل چهارم چه بود؟ امامت.
خداوند مهربان بعد از حضرت محمد (ص)، دوازده امام مهربان را برای هدایت و خوشبختی مردم فرستاد. امام زمان ما - حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف - آخرین امام هستند که الان در غیبتند. یعنی به صورت ناشناس در بین مردم زندگی میکنند و اگر مردم ایشان را ببینند نمیشناسند. ما میتوانیم با دعای دسته جمعی و از ته قلب، مدت زمان غیبت را کم کنیم و ظهور را جلو بیندازیم.
- اصل پنجم چه بود؟ قیامت.
گفتیم اعتقاد به قیامت یا معاد یعنی اینکه ما انسانها بعد از مرگ دوباره زنده میشویم تا به رفتار و کارهامان در دنیا حسابرسی شود. آنهایی که در دنیا به حرف پیامبران و امامان گوش داده باشند و عاقلانه زندگی کرده باشند، پاداش میگیرند و به بهشت میروند. اما افرادی که کارهای بد انجام داده باشند، جریمه میشوند.
همانطور که جلسهی اول گفتم، این پنج اصل، حکم ریشه را برای دین ما دارند. اگر کسی به این پنج اصل اعتقاد نداشته باشد یا اعتقادش ضعیف باشد، کم کم شاخهها و میوههای دینش هم خشک میشود. پس تا وقتی اصول دین را درست نشناسیم و به آن معتقد نباشیم، مسلمان واقعی محسوب نمیشویم؛ حتی اگر نماز بخوانیم، روزه بگیریم، چادر سر کنیم، ...
از طرف دیگر، اگر به ریشههای دینمان خوب برسیم، درخت دین ما میوههای خوبی میدهد. میوههای دین چه بودند؟ آفرین. اخلاق خوب. مثل چی؟ مثل راستگویی، مثل مهربانی، مثل اینکه وقتی از کسی چیزی امانت گرفتیم، مراقب باشیم تا آن را صحیح و سالم برگردانیم، یا وقتی به مامان و بابا قولی میدهیم، سر قولمان بمانیم، وسایل کسی را بی اجازه دست نزنیم و به زور برای خود برنداریم، ...
چرا درخت دین ما اگر ریشههایش سالم باشد، این میوهها را میدهد؟
چون اصول دین مثلا به ما میگوید خدای مهربان و یگانهای که ما را خلق کرده و بهترین راه و روش زندگی یعنی دین را توسط پیامبران و امامان به ما رسانده، همیشه و در همه حال از کارها و رفتارهای ما آگاه است. بعد از این دنیا هم قرار است کسانی که به حرف او و پیامبر و امامها گوش دادهاند و راه دین را رفتهاند، جایزه بگیرند و آنهایی که به حرف شیطان گوش کردهاند و کارهای بد انجام دادهاند، جریمه شوند. پس من باید مراقب رفتارم باشم تا کارهای خوب انجام دهم.
یا مثلا اگر به قیامت اعتقاد نداشتم، خیلی جاها بی خیالِ انجام کار درست میشدم و با خودم میگفتم «چرا به خودم انقدر سختی و دردسر بدهم که مثلا روی قولم بمانم؟ یا راستش را بگویم که آخرش هم دعوا بشوم؟ یا فلان وسیلهی دوستم را به او برگردانم؟ زندگی ما به همین دنیا ختم میشود و تا میتوانم باید از فرصتهای این دنیا استفاده کنم و خوش بگذرانم ...»
یا مثلا اگر به خدایی که از همه چیز آگاه است، معتقد نباشم، ممکن است خیلی کارهای بد را قایمکی از مردم انجام دهم و پیش خودم بگویم کسی که نمیبیند من آن بچه را میزنم؛ یا فلان چیز را که مال خودم نیست، بر میدارم ...
پس کسی که اصول دین را بلد است و به آن اعتقاد دارد، همیشه مراقب رفتار و کردارش است؛ دروغ نمی گوید؛ کسی را اذیت نمی کند؛ از امانتی که دستش سپرده شده خوب مراقبت میکند؛ به پدر و مادرش احترام میگذارد؛ ... ما میتوانیم به روش زندگی پیامبر و امامهای مهربانمان نگاه کنیم و از آنها الگو بگیریم. یعنی سعی کنیم مثل آنها با بقیه مهربان باشیم، راستگو باشیم، کارهای خوب انجام دهیم، ...
خب امروز که آخرین جلسهی اصول دین است و ما هم جشن مسلمانی گرفتهایم، بیایید یک کاردستیِ قشنگ درست کنیم تا هر وقت آن را دیدیم یاد این دوره و حرفهایی که دربارهی اصول دین با هم زدیم بیفتیم.
{کاردستی این جلسه، ساخت یک درخت با 5 ریشه است که بسته به سن کودکان و توانایی آنها میتواند ساده یا دشوار باشد. نمونهای که تصویرش را مشاهده میکنید، توسط کودکان 8 ساله ساخته شده است. بچههای بزرگتر میتوانند مدلهای دشوارتری را بسازند. به عنوان مثال می توانند با کمک یونولیت، نمد و مقوا روی در کلاس، درختی بزرگ درست کنند و اسامی اصول دین را روی ریشه های آن بنویسند، روی تنه ی درخت، نام اسلام را بنویسند و میوههایی با نامهای راستگویی، مهربانی، امانتداری، قدردانی، احترام، ... روی برگهای درخت بچسبانند.}