با اهتمام: زهرا مرادی
استاد راهنما: مسعود بسیطی
دختر خوبم؛ پسر عزیزم؛ پیشنهاد میکنم قبل از مطالعهی این قسمت، مطلب «چرا خدا به شیطان دستور داد بر یک موجود گِلی، سجده کند؟» را بخوانی.
خداوند مهربان بعد از آنکه حضرت آدم را آفرید برای بزرگداشت مقام رسول خاتم و اهل بیت پاکش که قرار بود بعدها از نسل آدم علیه السلام به دنیا بیایند، به فرشتهها و شیطان که همراه فرشتهها به عبادت خدا مشغول بود امر فرمود تا بر حضرت آدم سجده کنند.[1] اما شیطان نسبت به آدم علیه السلام حسادت کرد و گستاخانه گفت:
«آیا كسى را سجده كنم كه از گِلى آفریدى؟![2]
[در حالی که] من از او بهترم. مرا از آتش آفریدهاى و او را از گِل خلق کردهای.[3]
پروردگارا؛ مرا از سجده بر آدم علیه السلام معاف کن، [قول میدهم] آنچنان تو را عبادت کنم که هیچ ملک مقربی و هیچ نبی مرسلی آنگونه عبادتت نکند.[4]»
خداوند خطاب به شیطان فرمود:
«من به عبادت تو نیازی ندارم. عبادت من آنگونه است که من میخواهم نه آنگونه که تو دوست میداری!»[5]
اما شیطان که غرور و حسادت همهی وجودش را فراگرفته بود، از فرمان خدا سرپیچی کرد و بی ادبانه گفت:
«من به بشرى كه او را از گِلى خشك برآمده از لجنی بویناک خلق کردهای سجده نمیكنم.»[6]
خداوند هم به دلیل این گستاخی و سرپیچی او را از جایگاه خود بیرون کرد و فرمود:
«از این [مقام] بیرون شو كه تو راندهشدهاى؛ و تا روز جزا بر تو لعنت باشد.»[7]
همانطور که دیدی از گفتگوی بین شیطان و خدا کاملا مشخص میشود دلیل سرپیچیِ شیطان از انجام دستور الهی، خودخواهی و حسادتِ او بوده است.[8]پس اینکه بعضیها میگویند شیطان به این دلیل بر آدم سجده نکرد که نمیخواست بر کسی غیر از خدا سجد کرده باشد و حتی حاضر شد در این راه تنبیه شود، افسانهای خیال پردازانه است که هیچ منبع موثقی ندارد. شیطان اگر واقعا خدا را به خدایی قبول داشت و به تعبیر بعضیها موحّد واقعی بود، باید همان کاری را انجام میداد که خدا از او خواسته بود؛ چراکه عبادت خدا همانطور که خودش فرمود آنگونه است که او میگوید نه آنطور که ما دوست میداریم.[9]اما شیطان نه تنها به حرف خالقش گوش نداد بلکه با بی ادبی و صراحت تمام اعلام کرد من به آدم سجده نمیکنم چراکه از او برترم![10]
پس شیطان به دلیل گستاخی و نافرمانی از امر خدای بزرگ بود که مجازات شد؛ نه از آن جهت که عاشقانه خدا را دوست داشت و حاضر نبود بر کسی غیر از خدا سجده کند!
منبع: خانه کودک و نوجوان بنیاد محمد(ص)
[1]بنگرید به مطلب «چرا خدا به شیطان دستور داد بر یک موجود گِلی، سجده کند؟» در همین سایت.
[2]"قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِینًا": قرآن کریم، سوره اسراء، آیه 61.
[3]"قَالَ أَنَا خَیرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ": قرآن کریم، سوره ص، آیه 76.
[4]امام صادق علیه السلام فرمودند: "فَقَالَ إِبْلِیسُ یا رَبِّ أَعْفِنِی مِنَ السُّجُودِ لآِدَمَ وَ أَنَا أَعْبُدُكَ عِبَادَةً لَمْ یعْبُدْكَهَا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِی مُرْسَلٌ ...": بحارالانوار، ج 11، ص 141.
[5]در ادامهی حدیث مذکور در پاورقی پیشین امام صادق فرمودند: "... فَقَالَ اللَّهُ لَا حَاجَةَ لِی إِلَى عِبَادَتِكَ إِنَّمَا أُرِیدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَیثُ أُرِیدُ لَا مِنْ حَیثُ تُرِیدُ فَأَبَى أَنْ یسْجُدَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِیمٌ وَ إِنَّ عَلَیكَ لَعْنَتِی إِلى یوْمِ الدِّین(سوره حجر، آیات 34 و 35.)": همان.
[6]"قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ": قرآن کریم، سوره حجر، آیه 33.
[7]"قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِیمٌ * وَإِنَّ عَلَیكَ اللَّعْنَةَ إِلَى یوْمِ الدِّینِ": قرآن کریم، سوره حجر، آیات 34 و 35.
[8]امیر مومنان میفرمایند: "فَاعْتَبِروا بِمَا كَانَ مِنْ فِعْلِ اللهِ بِإِبْلِیسَ، إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ، وَجَهْدَهُ الْجَهِیدَ، وَكَانَ قَدْ عَبَدَ اللهَ سِتَّةَ آلاَفِ سَنَة، لاَ یدْرَى أمِنْ سِنِی الدُّنْیا أَمْ مِنْ سِنِی الاْخِرَةِ، عَنْ كِبْرِ سَاعَة وَاحِدَة" یعنی: پس، از آنچه خداوند نسبت به ابلیس انجام داد، عبرت گیرید، زیرا اعمال فراوان و کوششهای مداومش را با تکبّر از بین برد. او شش هزار سال عبادت کرد که مشخص نیست که از سالهای دنیا یا آخرت است، اما با ساعتی تکبّر همه را نابود کرد: نهج البلاغه، خطبه 192 (قاصعه)، ص 287.
امام صادق علیه السلام میفرمایند: "فَلَمَّا أَمَرَ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ بِالسُّجُودِ لِآدَمَ أَخْرَجَ مَا كَانَ فِی قَلْبِ إِبْلِیسَ مِنَ الْحَسَدِ ..." یعنی: هنگامی که خداوند به ملائک امر فرمود بر آدم علیه السلام سجده کنند، آن حسدی که در دل ابلیس بود، آشکار گشت: تفسیر برهان، ج 1، ص 170، ذیل آیه 34 سورهی بقره. ؛ بحارالانوار، ج 60، ص 273.
[9]خداوند میفرماید: "من به عبادت تو نیازی ندارم. عبادت من آنگونه است که من میخواهم نه آنگونه که تو دوست میداری!": بنگرید به پاورقی شماره 5.
[10]بنگرید به پاورقی های شماره 3 و 6.