نوشته: هادی عسگری (کارشناس ارشد مهندسی مواد؛ این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید)
استاد راهنما: مسعود بسیطی (کارشناس علوم تربیتی و ادیان و فرق؛ این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید)
چکیده:
«مهدی»، مردی از تبار آخرین پیامبر خدا - محمد مصطفی - است. او آخرین هدایتگر برگزیدهی الهی و همان منجی وعده داده شده در ادیان است. در این مقاله، از دو زاویهی عقلی و نقلی، «عصمت مهدی» را مورد بررسی قرار خواهیم داد؛ و در نهایت به این نتیجه میرسیم که:
برخلاف ادعای برخی دانشنامهها مبنی بر معصوم نبودنِ مهدی، «مهدی» نیز همچون سایر هدایتگران الهی، از خطا و اشتباه، معصوم است.
کلید واژه: اسلام، مهدی، پیامبر، معصوم، عصمت، هدایتگر، اهل بیت، قرآن، حدیث، دانشنامه
1- مقدمه
ذیل کلمهی «مهدی» در دانشنامهها و لغتنامههای جهانی، مطالبی ذکر شده که برخی از آنها با توجه به مستندات اصیل و معتبر اسلامی، نادرست هستند. از جملهی این مطالب، موضوع «عدم عصمتِ مهدی» است. در برخی از دانشنامه ها ذیل معرفی «مهدی»، به این موضوع پرداخته شده که این شخصیت، فاقد عصمت است.[1] در این مقاله، سعی شده با استناد به منابع اسلامی، ثابت کنیم: "مهدی همچون جد بزرگوارش –رسول خدا – و سایر هدایتگران الهی، معصوم است". در این راستا، در ابتدا به اختصار، واژهی عصمت را تعریف کرده، سپس در مورد عصمت مهدی از دو منظر عقلی و نقلی به بحث و بررسی میپردازیم.
2- معنای عصمت
«عصمت»، از ریشهی (ع ص م) و به معنی امساک، حفظ و منع است.[2] این واژه، در مورد انبیای الهی، به معنای منع از خطا و اشتباه، به کار میرود.[3]
«معصوم»، اسم مفعول از باب عَصَمَ و به معنای «حفظ شده» و «ممتنع از تمام محارم خدا» است.[4]
بنابراین، کسی دارای عصمت است که از هرگونه خطا و اشتباهی حفظ شده باشد و مرتکب امر باطل و نادرستی نگردد.
3- عصمت مهدی
3-1- عصمت مهدی از جنبهی عقلی
بر اساس مستندات اسلامی:
- مهدی، از جمله افرادی است که خداوند، اطاعت از آنها را هم پایهی اطاعت از رسولش دانسته و پیروی از او را بر مردمان واجب اعلام کرده است.[5]
- مهدی، دوازدهمین جانشینِ آخرین پیامبر خدا – محمد مصطفی – است.[6]
- او مردی از عترت و اهل بیت[7] پیامبر اسلام است که زمین را از عدل و داد آکنده خواهد ساخت.[8]
- مهدی، همان منجی وعده داده شدهی ادیان است که سعادت و خوشبختی را برای آدمیان به ارمغان خواهد آورد. [9]
- رسول خدا، تنها راه هدایت مردمِ این عصر را تمسّک [10] و مراجعه به او و کتاب خدا اعلام کرده است.[11]
با این تفاصیل، آیا کسی که جانشین خدا و رسولش است؛ کسی که هدایت مردمان به دست اوست؛ کسی که مردم به اطاعت و مراجعهی به او امر شده اند؛ کسی که قرار است جهان را از عدل و داد پر کند، میتواند معصوم نباشد؟!
آیا عاقلانه است که خداوند زمام هدایت و سعادت مردم را در دستان فردی خطاپذیر قرار دهد؟
آیا پیامبر که خود، هدایتگری معصوم بوده، مردمانِ پس از خود را به فردی خطاپذیر و غیر قابل اعتماد ارجاع داده است؟ آیا این کار، با عصمت و خطاناپذیریِ پیامبر در تناقض نخواهد بود؟
از نظر عقل و دیدگاه اسلام، هدایتگر انسانها، باید از هرگونه خطا و اشتباهی معصوم باشد.[12] در غیر این صورت، با چه اطمینانی میتوان از فردی که خطاپذیر است، پیروی نمود و به سخنانش جامهی عمل پوشاند؟ چگونه میتوان از کسی که میتواند مرتکب خطا و اشتباه شود، انتظار هدایت، سعادت و برقراری عدل و دادِ جهانی داشت؟
از آنجا که خداوند، هدایتگران خود را الگو و راهنمای مردمان قرار داده و مردم را به اطاعت از آنها امر فرموده[13]؛ به حکم عقل، عصمت این افراد اجتناب ناپذیر است. چراکه در صورت وجود اشتباه در رفتار و گفتار هدایتگران الهی، پیروی از آنان، امری باطل و غیر عقلانی خواهد بود.
عصمت، لازمهی هدایتگری و سرپرستی مردم است. پیامبر خدا که خود، معصوم بود، پس از خویش امور مردم را به دستان هدایتگران دیگری سپرد که آنها نیز همگی معصوم بودند. آخرینِ این هدایتگرانِ معصوم، «مهدی» است. او که منجی موعود بشریت و جانشین رسول خداست، عقلا نمیتواند و نباید خطاپذیر باشد.
3-2- عصمت مهدی از جنبهی نقلی
خداوند متعال، در قرآن کریم چنین میفرماید:
"همانا خداوند چنین اراده فرموده كه هر گونه پلیدى را از شما اهل بیت دور نموده و شما را پاك و پاكیزه و از هر عیبى منزه گرداند."[14]
بر مبنای این کلامِ صریح خداوند، اهل بیت رسول خدا از هرگونه گناه، پلیدی، عیب و نقصی معصوم هستند. همچنین، این امر، به اراده و ضمانت خدای متعال، صورت گرفته است. لذا در عصمت ایشان خدشه و نقصانی راه نخواهد یافت.
اما نکته اینجاست که اهل بیت پیامبر - که خداوند ایشان را معصوم و به دور از هرگونه آلودگی معرفی فرموده -، چه کسانی هستند؟
بر اساس کلام رسول خدا - که مبیِّن قرآن هستند [15] – اهل بیت پیامبر، سیزده نفر خاص هستند: فاطمه زهرا (دختر پیامبر)، علی بن ابیطالب (امیر مومنان و جانشین پیامبر)، حسن بن علی (دومین جانشین پیامبر)، حسین بن علی (سومین جانشین پیامبر) و نُه هدایتگر معصوم از نسل حسین بن علی که آخرین آنها «مهدی» است.[16]
رسول رحمت، دربارهی «مهدی» به طور ویژه فرمودهاند: "مهدی از ما اهل بیت است".[17]
بنابراین، به فرمودهی خداوند متعال و رسولش، «مهدی»، معصوم و به دور از هرگونه خطا و آلودگی است.
4- نتیجهگیری
مهدی، از اهل بیت رسول خدا بوده و آخرین هدایتگری است که پیامبر، پس از خود، مردم را برای سعادتمندی دنیا و آخرتشان به آنها ارجاع داده است. در این تحقیق، از جنبه های عقلی و نقلی مشخص شد که مهدی نیز چونان محمد مصطفی معصوم از هر خطا و پلیدی است. لذا، مطالب نوشته شده در دانشنامههای مذکور در مقدمه، در مورد عدم عصمت مهدی، صحیح نیست.
کتابشناسی
قرآن کریم .
ابن ابی حاتم، عبدالله بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، ج 9، عربستان: مکتبه نزار مصطفی الباز، چاپ سوم، 1419 ق.
ابن ابی شیبه کوفی، عبدالله بن محمد، المصنف، ج 7 و 8، بیروت: دار الفكر، 1409 ق.
ابن بابویه، محمدبن علی (صدوق)، عیون اخبار الرضا، ج 1. تهران: نشر جهان، 1378 ق.
ابن بابویه، محمدبن علی (صدوق)، کمال الدین و تمام النعمه، ج 1. تهران: انتشارات الاسلامیه، چاپ دوم، 1395 ق.
ابن بابویه، محمدبن علی (صدوق)، الامالی، قم: مؤسسه البعثت، 1417 ق.
الوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 22، بیروت: دار الکتب العلمیه، 1410 ق.
ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، قم: موسسه النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، 1404 ق.
ابن عربی، محمدبن عبدالله، احکام القرآن، ج 3، از نرم افزار جامع التفاسیر
ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، ج 3، بیروت: دار الکتب العلمیه، 1419 ق.
ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بیروت: دار الفكر للطباعة و النشر و التوزیع- دار صادر، 1414 ق.
ابوداود سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابوداود، ج 2، بیروت: دارالفکر، 1410 ق.
أبو یعلى موصلی، مسند أبی یعلى، ج 7 و 12، بیروت: دار المأمون للتراث، 1407 ق.
احمد بن حنبل، مسند احمد، ج 4 و 6، بیروت: دار صادر.
أزدى، عبدالله بن محمد، کتاب الماء، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ پزشكی، طب اسلامی و مكمل- دانشگاه علوم پزشكی ایران، 1387 ش.
بخاری، محمدبن اسماعیل، التاریخ الكبیر، ج 1 و 2، ترکیه: مكتب الإسلامیه.
ترمذی، محمدبن عیسی، سنن ترمذی، ج 3 و 5، بیروت: دارالفکر، چاپ دوم، 1403 ق.
حاکم نیشابوری، ابی عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج 2، 3 و 4، بیروت: دارالمعرفه، 1418 ق.
حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج 2، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، 1411 ق.
خزاز رازی، علی بن محمد، كفایة الأثر فی النصّ على الأئمة الإثنی عشر، قم: انتشارات بیدار، 1401 ق.
دارمی، عبد الله بن بهرام، سنن دارمی، ج 2، دمشق: مطبعة الحدیثة، 1349 ق.
طبرسی، فضل بن حسن، الاحتجاج، ج 1 و 2، نجف: دار النعمان للطباعة والنشر، 1966 م.
طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 2 و 3، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1377 ش.
طبری، ابوجعفر محمدبن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 22، بیروت: دار المعرفه، 1412 ق.
طریخی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، تهران: انتشارات مرتضوی، چاپ سوم.
طوسی، محمدبن حسن، الغیبه، قم: مؤسسه المعارف الإسلامیة، 1411 ق.
طوسی، محمدبن حسن، الامالی، قم: دار الثقافه، 1414 ق.
عبد الله بن عدی، الكامل، ج 5، بیروت: دار الفكر، چاپ سوم، 1409 ق.
عیاشی، محمدبن مسعود، تفسیر عیاشی، ج 1، تهران: انتشارات العلمیه، 1380 ق.
فخرالدین رازی، ابوعبدالله، مفاتیح الغیب، ج 8، بیروت: دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420 ق.
فرات کوفی، ابوالقاسم، تفسیر فرات کوفی، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، 1410 ق.
فیض کاشانی، ملا محسن، الاصفی فی تفسیر القرآن، ج 2، قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1418 ق.
قزوینی، محمدبن یزید، سنن ابن ماجه، ج 2، بیروت: دارالفکر.
قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج 2، قم: دار الکتاب، چاپ چهارم، 1367 ش.
كلینی، محمدبن یعقوب، الكافی، ج 1 و 3، تهران: دار الكتب الإسلامیه، چاپ پنجم، 1405 ق.
مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج 36، 51 و 98، بیروت: دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق.
مفید، محمدبن محمد، الامالی، بیروت: دار المفید، چاپ دوم، 1414 ق.
نسائی، احمدبن شعیب، فضائل الصحابه، بیروت: دار الكتب العلمیه.
نعمانی، محمد بن إبراهیم، كتاب الغیبه، قم: أنوار الهدى، 1422 ق.
نووی، یحیی بن شرف، شرح مسلم، ج 15، بیروت: دار الکتاب العربی، 1407 ق.
نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج 7، بیروت: دارالفکر، چاپ دوم، 1398 ق.
- E. J. Brills, First Encyclopaedia of Islam, 1987, V5.
- H. A. R. Gibb & J. H. Kramers, Shorter Encyclopaedia of Islam, 1961.
[1] - “ the idea of protection against error and sin (‘isma; see article above, ii., p.543) seems to have been introduced into Sunnite Islam from the Mu’tazilite system by Fakhr al-Din al-Razi (d. 606=1209; see, further, Goldziher in Isl., iii. 238-245), but there it has been limited strictly to Prophets, No “Successor”(Khalifa) can enjoy it and the Mahdi …”, E. J. Brills, First Encyclopaedia of Islam, 1987, V5, Al-MAHDI, P113 and also H. A. R. Gibb & J. H. Kramers, Shorter Encyclopaedia of Islam, 1961, Al-MAHDI, P311.
[2] - لسان العرب، ج 12، ص 403.
[3] - کتاب الماء، ج 3، ص 902.
[4] - مجمع البحرین، ج 6، ص 116.
[5] - خداوند در قرآن میفرماید: "یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ" یعنی: ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را اطاعت کنید و از رسول و اولی الامر، اطاعت کنید: قرآن کریم، سوره نساء، آیه 59. پیامبر به عنوان مبیِّن قرآن، اولی الامر را دوازده هدایتگر پس از خود معرفی میکنند و میفرمایند: " آنها جانشینان من و ائمّه مسلمین پس از من هستند، اوّل ایشان علیّ بن أبى طالب است و بعد از او حسن و حسین و علیّ بن الحسین و محمّد بن علیّ- كه در تورات به باقر معروف است ... و پس از او جعفر بن محمّد صادق و موسى بن جعفر و علیّ بن موسى و محمّد بن علیّ و علیّ ابن محمّد و حسن بن علیّ و پس از او همنام و هم كنیه من حجّة اللَّه در زمینش و بقیّة اللَّه در بین عبادش، فرزند حسن بن علیّ ائمّه مسلمین خواهند بود، او كسى است كه خداى تعالى مشرق و مغرب زمین را به دست او بگشاید ...": کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 253، باب 23، ح 3.
[6] - بنگرید به پاورقی شماره 5.
[7] - بنابر روایات متواتر، اهل بیت پیامبر افرادی خاص هستند که توسط رسول خدا معرفی شدهاند. در بعضی احادیث، پیامبر مسقیما و به وضوح، اهل بیت را معرفی کرده و علی، فاطمه، حسن و حسین را اهل بیت خویش خوانده است. از جمله این احادیث میتوان به حدیث کساء اشاره کرد: "عن عائشة خرج النبی صلى الله علیه وسلم غداة وعلیه مرط مرحل من شعر اسود فجاء الحسن بن علی فادخله ثم جاء الحسین فدخل معه ثم جاءت فاطمة فأدخلها ثم جاء على فادخله ثم قال إنما یرید الله لیذهب عنكم الرجس أهل البیت و یطهركم تطهیرا": صحیح مسلم، ج 7، ص 130، حدیث کساء به طرق مختلف و به تواتر لفظی و معنوی در منابع متعدد آمده است که میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
از منابع اهل سنت: مسند احمد، ج 4، ص 107 و ج 6، ص 292، 298 و 304 / سنن ترمذی، ج 5، ص 30، ح 3258 و ص 328، ح 3875 و ص 360، ح 3963 / المستدرک حاکم نیشابوری، ج 2، ص 416 و ج 3، ص 147 (به سه طریق) / المصنف ابن ابی شیبه، ج 7، ص 501، ح 39 / مسند ابی یعلی، ج 12، ص 451، ح 7021 / تاریخ کبیر بخاری، ج 2، ص 69، ح 1719 / تفسیر جامع البیان طبری، ج 22، ص 9 الی 12، احادیث 21730، 21732، 21733، 21736، 21739 / شواهد التنزیل حاکم حسکانی، ج 2، ص 29، ح 648 / احکام القرآن ابن عربی، ج 3، ص 571 و 572 / تفسیر رازی، ج 8، ص 85 / تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 492 الی 494 به سه طریق / تفسیر آلوسی، ج 22، ص 14، 17 و 18 / تفسیر القرآن العظیم ابن ابی حاتم، ج 9، ص 3131، ح 17674 و ص 3132، ح 17678 و 17679.
از منابع شیعه: الکافی کلینی، ج 1، ص 286، ح 1 / الامالی صدوق، ص 559، ح 746/4 / کفایه الاثر خزاز قمی، ص 65 و 66 / کتاب الغیبه نعمانی، ص 77 / الامالی طوسی، ص 368، ح 783/34 / الاحتجاج طبرسی، ج 1، ص 215 / تفسیر عیاشی، ج 1، ص 249، ح 169 / تفسیر قمی، ج 2، ص 193 و 194 / تفسیر فرات کوفی، ص 331، ح 451-1 و ص 333، ح 453-8 / تفسیر جوامع الجامع طبرسی، ج 3، ص 63 / تفسیر الاصفی فیض کاشانی، ج 2، ص 992.
در حدیث دیگری چنین آمده: "أن رسول الله صلى الله علیه وسلم كان یمر بباب فاطمة ستة أشهر إذا خرج لصلاة الفجر یقول : الصلاة یا أهل البیت إنما یرید الله لیذهب عنكم الرجس أهل البیت ویطهركم تطهیرا"، ، در این حدیث، پیامبر، اهل خانه دخترش فاطمه را اهل بیت خطاب میکند. اهل خانه فاطمه نیز علیبن ابیطالب، فاطمه، حسن و حسین هستند. لذا، بر اساس این حدیث نیز اهل بیت رسول خدا همان اصحاب کساء هستند. این حدیث در منابع متعدد به تواتر لفظی و معنوی آمده است. از جمله میتوان به منابع ذیل اشاره کرد: از منابع اهل سنت: ترمذی، ج 5، ص 31، ح 3259 / المستدرک حاکم نیشابوری، ج 3، ص 158 / المصنف ابن ابی شیبه، ج 7، ص 527، ح 4 / مسند ابی یعلی، ج 7، ص 59، ح 3978 / الکامل ابن عدی، ج 5، ص 198 / تفسیر جامع البیان طبری، ج 22، ص 9 الی 10، ح 21729 و 21731 / شواهد التنزیل حاکم حسکانی، ج 2، ص 18 الی 22، ح 637، 638، 639، 640 و 641 / تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 492 و از منابع شیعه: الامالی صدوق، ص 208، ح 230/14 / الامالی مفید، ص 318، ح 4 / الامالی طوسی، ص 89، ح 138/47 / تفسیر قمی، ج 2، ص 67 / تفسیر جوامع الجامع طبرسی، ج 2، ص 510.
[8] - رسول اکرم فرموده اند: "قیامت برپا نمیشود تا زمانی که زمین پر از ظلم و جور و تعدی شود، سپس مردی از اهل بیتم خروج میکند که آنرا پر از قسط و عدل میکند، همانطور که پر از ظلم و تعدی شده است." المستدرک، ج 4، ص 557. این حدیث به طرق مختلف و به تواتر لفظی و معنوی در مراجع متعدد سنی و شیعی آمده است. به عنوان نمونه از مراجع سنی میتوان به این موارد اشاره کرد: التاریخ الكبیر، ج 1، ص 317، ح 994 / سنن ابن ماجه، ج 2، باب خروج مهدی، ص 1367، ح 4085 و ص 928 و 929، ح 2779 و ص 1366، ح 4082 / سنن ترمذی، ج 3، باب ما جاء فی المهدی، ص 343، ح 2331 و 2332. از مراجع شیعی هم به عنوان نمونه به منابع زیر مراجعه کنید: کمال الدین و تمام النعمه، ص 288، ح 1 و ص 317 و 318، ح 4 / كتاب الغیبه نعمانی، ص 68، ح 4 و ص 93، ح 23 / الاحتجاج، ج 1، ص 88 / بحار الانوار، ج 51، ص 117، ح 18 / الكافی، ج 1، ص 338، ح 7 / الغیبه طوسی، ص 164، ح 127 و ص 336، ح 282.
[9] - در دعاها و زیارات متعددی به این موضوع اشاره شده. به عنوان نمونه: "السلام علی المهدی الذی وعده الله تعالی به الامم ان یجمع به الکلم" یعنی: سلام بر مهدی. همو که خداوند تعالی وعدهی (آمدنش را) به امتها داد که با آمدنش تمام علوم الهی جمع میگردد- طبق روایات رسیده علم هفتاد و دو حرف است که تنها دو حرف آن تا قبل از ظهور حضرت مهدی در جهان پخش میشود و هفتاد حرف علم در عصر طلایی ظهور موعود الهی آشکار میشود- : بحارالانوار، ج 98، ص 264.
[10] - مسک به معنای پوست است. اما نه فقط رویهی پوست. بلکه ضخامتی از پوست که به گوشت میچسبد. از این روی هنگامی که میگوییم تمسک، منظورمان چسبیدنی است شبیه آنچه که پوست به گوشت میچسبد: برگرفته از: "المسک: الجلد ... و فی حدیث علی، رضی الله عنه: ما کان علی فراشی الا مسک کبش ای جلده" لسان العرب، ج 10، ص 486، ذیل واژهی «المسک».
[11] - پیامبر اسلام امت خود را در حدیث ثقلین به کتاب خدا و عترت (اهل بیت خویش) ارجاع داده است. این حدیث در منابع معتبر به طرق مختلف آمده است. برای نمونه در منابع اهل سنت: صحیح مسلم، ج 7، ص 123، متن حدیث: "من در میان شما دو ثقل گرانبها میگذارم: اول آنها کتاب خداست که در آن هدایت و نور است. کتاب خدا را بگیرید و به آن تمسک جویید. سپس گفت: و اهل بیت من. شما را سفارش میکنم در حق اهل بیتم. شما را سفارش میکنم در حق اهل بیتم. شما را سفارش میکنم در حق اهل بیتم." مضمون این حدیث در منابع ذیل نیز آمده است: مسند احمد، ج 4، ص 367 / سنن الدارمی، ج 2، ص 431 / نسائی، فضائل الصحابه، ص 15 / سنن ترمذی، ج 5، ص 328 و 329، ح 3876 / مستدرک حاکم نیسابوری، ج 3، ص 109 / ابن ابی شیبه کوفی، المصنف، ج 7، ص 418 / النووی، شرح مسلم، ج 15، ص 180 و در منابع شیعه با این مضمون آمده که رسول اکرم فرمودند: "من دو ثقل عظیم در میان شما به یادگار (امانت) میگذارم. کتاب خدا و عترتم. مادامی که به این دو متمسک باشید هرگز گمراه نخواهید شد": طبرسی، الاحتجاج، ج 1، ص 90، 216، 391 و ج 2، ص 147، 252 / تحف العقول، ص 426 و 458 / طوسی، امالی، ص 121، ح 188/1 و ص 161، ح 268/20 و ص 255، ح 460/52 / کلینی، الکافی، ج 1، ص 293، ح 3 و ج 3، ص 422، ح 6 / صدوق، امالی، ص 500، ح 686/15 / خزار قمی، کفایه الاثر، ص 87، 92، 128، 137، 163، 210، 265 / مفید، امالی، ص 134، ح 3 و ص 348، ح 4.
[12] - در دیدگاه تشیّع و برخی علمای اهل سنت، پیامبران الهی همگی معصوم بودهاند. از امام رضا علیه السلام – هشتمین جانشین رسول خدا – در این مورد سئوال شده و ایشان میفرمایند: بلی تمام پیامبران معصوم هستند: عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 192، ب 14، ح 1 و ص 195، ب 15، ح 1، اثبات عصمت پیامبران، مسالهای است که خارج از موضوع تحقیق این مقاله بوده و برای مطالعه در این مورد میتوان به کتاب "العصمه الانبیاء" فخر رازی (606 ق)، کتاب "تنزیه الانبیاء" شریف المرتضی (436 ق)، کتاب "تنزیه الانبیاء عن تسفیه الاغبیاء" جلال الدین سیوطی (911 ق)، و کتاب "تنزیه الانبیاء عما نسب الیهم حثاله الاغبیاء" اب الحسن علی بن احمد السبتی الاموی مراجعه کرد.
[13] - سوره آل عمران، آیه 32: " قُلْ أَطیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْكافِرینَ" و آیه 132: " وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ" / سوره نساء، آیه 59: " یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ ..." / سوره مائده، آیه 92: " وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُول ..." / سوره انفال، آیه 1: "... وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنینَ" و آیه 20: " یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ أَنْتُمْ تَسْمَعُونَ" و آیه 46: " وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ..." / سوره نور، آیه 54: " قُلْ أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَیْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطیعُوهُ تَهْتَدُوا وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبینُ" و آیه 56: " وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ" / سوره محمد، آیه 33: " یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ" / سوره مجادله، آیه 13: " ... وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ اللَّهُ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ" / سوره تغابن، آیه 13: " وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَإِنَّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبین".
[14] - قرآن کریم، سوره احزاب، آیه 33، "إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً"
[15] - طبق آیات متعددی در قرآن کریم، مبیّن قرآن، رسول خدا معرفی شده است. مانند این آیات: "وَأَنزَلْنَا إِلَیْكَ الذِّكْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ ..." یعنی: ما این ذكر (قرآن) را بر تو نازل كردیم تا آنچه به سوى مردم نازل شده را براى آنها تبیین كنى: قرآن کریم، سوره نحل، آیه 44. و "وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فیهِ ..." یعنی: و ما این کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر برای این که آنچه را در آن اختلاف دارند برای ایشان تبیین کنی: قرآن کریم، سوره نحل، آیه 64.
[16] - وقتی آیه ی تطهیر در منزل ام سلمه نازل شد، پیامبر حسن و حسین و فاطمه و علی را فراخواند و آنها را نزدیک خود نشاند و فرمود: "خداوندا اینها اهل بیت من هستند. پس از ایشان رجس و ناپاکی را دور کن و آنها را پاک و پاکیزه گردان. ام سلمه گفت «ای رسول خدا، آیا من هم جزو ایشان (اهل بیت شما) هستم؟» فرمود تو بر خیری (ولی از اهل بیت من نیستی) ... همانا ایشان (اهل بیتم) از گوشت و خون من هستند و برادرم سرور اوصیاست و پسرانم برترین اسباط و دخترم سرور بانوان است و مهدی از ماست. جابر سوال کرد «مهدی کیست؟» فرمود نهمین از صلب حسین، پیشوای ابرار که قیام کننده به امر خداست او که جهان را از عدل و داد پر خواهد کرد ...": بحارالانوار، ج 36، ص 309.
وقتی آیه ی تطهیر نازل شد، پیامبر خطاب به علی فرمود: "ای علی این آیه درباره ی تو و سبط من و امامان از فرزندان تو نازل شده ... (امامان پس از من اینها هستند): تو یا علی؛ سپس پسرانت حسن و حسین؛ و بعد از حسین، پسرش علی؛ و بعد از علی، پسرش محمد؛ و بعد از محمد، پسرش جعفر؛ و بعد از جعفر، پسرش موسی؛ و بعد از موسی، پسرش علی؛ و بعد از علی، پسرش محمد؛ و بعد از محمد، پسرش علی؛ و بعد از علیف پسرش حسن؛ و بعد از حسن، پسرش حجت ...": بحارالانوار، ج 36، ص 337.
[17] - "المهدی منا اهل البیت": التاریخ الكبیر بخاری، ج 1، ص 317، ح 994 / "المهدى منا أهل البیت یصلحه الله فی لیله": سنن ابن ماجه، ج 2، باب خروج مهدی، ص 1367، ح 4085 و المصنف ابن ابی شیبه، ج 8، ص 678 / "المهدی منی ...": سنن ابوداود، ج 2، کتاب المهدی، ص 310، ح 4285 / "إن المهدی من عترتی من أهل بیتی ...": الغیبه طوسی، ص 180، ح 138 / "المهدی من عترتی من ولد فاطمة": بحار الانوار، ج 51، ص 75، ح 30.