نوشتهی زیر خلاصهی متن مصاحبهی پایگاه خبری شفقنا با مسعود بسیطی – مدیر مسئول پایگاه علمی فرهنگی محمّد (ص) - با موضوع «چرایی هتّاکی به ساحت نورانی رسول خاتم و راهکار تقابل با آن» است.
شفقنا: متاسفانه طی چند سال اخیر بارها شاهد هتاکی رسانههای غربی به ساحت نورانی پیامبر اکرم بودهایم؛ ممکن است دربارهی چراییِ این رفتار توضیحاتی را ارائه بفرمایید؟
بسیطی:
قبل از هر چیز باید به ریشهیابی این موضوع مهم پرداخت. به عقیدهی بنده، چراییِ چنین رفتارهای اهانت آمیز و جاهلانهای را در دو عامل کلیدی و ریشهای میتوان یافت:
عامل نخست: حسادت و کینهای که از دیرباز و حتی سالها پیش از تولد پیامبر آخرالزمان نسبت به ایشان وجود داشته و همچنان نیز ادامه دارد.
عامل دوم: رفتارهای ناشایستِ برخی مسلماننماها که سبب شده بسیاری از غیر مسلمانان به اشتباه این رفتارها را ناشی از شخصیت، باور و شیوهی تفکر پیامبر اسلام بدانند.
شفقنا: ممکن است در مورد هر کدام از این دلایلِ ریشهای به تفکیک توضیح دهید؟
بسیطی:
به تعبیر امیر مومنان علی ابن ابی طالب(ع)، خدایی که همهی خلقت در برابر عظمت او خُرد و حقیر است از خُلق و خوی رحمت عالمیان به خُلق عظیم یاد کرده است. (وَ اِنّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم: سوره قلم، آیه 4)
بدیهی است این عظمت در طول تاریخ با حسادت عدّهای روبرو گردد. حسودان نمیخواهند و نمیتوانند این عظمت نور خدا را ببینند. پس پیوسته برای خاموش کردن این نور میکوشند. (یُریدونَ لِیُطفِئوا نو رَ الله بِافواهِهِم وَاللهُ مُتّمُ نورِهِ وَ لَو کَرِهَ الکافِرون: سوره صف، آیه 8)
همانطور که عرض کردم کینه و حسادت نسبت به حق و حقیقت، سابقهای بس طولانی در طول خلقت دارد. بر اساس پیشگوییهای کتب مقدس و بشارات انبیاء، مردم میدانستند در آخرالزمان برجسته ترین پیامبر الهی با شخصیت و ویژگیهای ممتاز از نسل اسماعیل فرزند ابراهیم علیهماالسلام به دنیا خواهد آمد. از آنجا که ظهور پیامبر آخرالزمان اتفاقی بسیار مهم و حساس بود، ویژگیهای نَسَبی، خُلقی و حتی چهرهایِ ایشان با جزییات کامل برای مردم شرح داده شده بود. به گونهای که علمای ادیان به خوبی میدانستند این پیامبر ستوده شده (احمد) از چه خانواده و نسل و نَسبی و در چه منطقهای به دنیا خواهد آمد. به تعبیر خداوند در قرآن، اهل کتاب پیامبر را چون فرزندان خود به خوبی می شناختند! (یَعرِفوُنَهُ کَما یَعرِفونَ اَبنائَهُم: سوره بقره، آیه 146)
برخی از پیروان موسی و عیسی علیهماالسلام به شوق دیدار این گل سر سبد خلقت، موطن سرسبز و حاصل خیز خود دربیت المقدس را رها کردند و به سرزمین بد آب و هوای حجاز کوچ نمودند. حضور چشمگیر یهودیان در مکه و مدینه و شهرهای اطراف در عصر رسول خاتم ناشی از همین امر بود. آنها به این امید به آنجا نقل مکان کرده بودند که خود و یا فرزندانشان در جوار پیامبر رحمت باشند. اما در میان کوچندگان، افرادی بودند که با قصد و هدف دیگری پای به سرزمین عربستان گذاشته بودند. آنها آمده بودند تا نگذارند محمد مصطفی به دنیا بیاید! اگر محمد به دنیا میآمد، بسیاری از اهل کتاب به وی ایمان میآوردند؛ چراکه به فرمودهی پیامبران شان همگی در انتظار آمدن او و بهره مندی از نَفَس حیات بخشش بودند. برخی از منحرف شدگان از صراط مستقیم الهی از ترس آنکه با ظهور پیامبر آخرالزمان، اعتبار و جایگاه خویش را در میان قومشان از دست بدهند تصمیم گرفتند مانع تولد ایشان شوند.
ترورهای متعددی که دربارهی اجداد پیامبر در تاریخ دیده میشود، مؤیّد همین مطلب است. اما از آنجا که ارادهی الهی بر تولد رحمت عالمیان قرار داشت، آنها هر بار وقتی موفق به ترور اجداد پیامبر میشدند که کار از کار گذشته بود و نور پیامبر اکرم از صلبی به صلب دیگر وارد شده بود.
مرگ هاشم پدر عبدالمطلب در جوانی، ترور عبدالمطلب در کودکی که بی نتیجه ماند، مرگ مشکوک عبدالله و حمله ور شدن به آمنه که به رسول خاتم باردار بود و با امداد غیبی نجات یافت، همه و همه بخشی از آن نقشهی شوم بود که عدهای حسود و معاند با حق عملی ساختند. حتی هنگامی که رسول خاتم به دنیا آمد از شرّ این خبیثان در امان نبود. اینکه نور چشمان عبدالمطلب پنج سال را در صحرا و به دور از دامان پر مهر خانوادهاش گذراند نیز به دلیل حفظ جانش از دست این حسودان بود. (بحارالانوار، ج 15.)
وقتی معاندان نور خدا نتوانستند پیامبر خاتم را پیش از ابلاغ ماموریتش از بین ببرند، تصمیم گرفتند به ترور شخصیت ایشان بپردازند. از این رو به شخصیتی که حتی دشمنانش او را دارای محاسن اخلاقی میشناختند و هنگام سفر، مال و ناموس خود را به او که وی را محمد امین میخواندند میسپردند، نسبتهای ناروا وارد کردند. این کینهها و حسادتها در نگارش تاریخ هم راه یافت. امروزه منابع تحقیقی و مطالعاتی بسیاری از غربیان دربارهی سیرهی رفتاری پیام آور رحمت، کتب و آثاری است که در آنها شخصیت پیامبر اکرم عمدا و به دروغ شخصیتی خشن و غیر انسانی ترسیم شده است.
شفقنا: دربارهی دلیل دوم یعنی رفتار مسلماننماها هم توضیح میدهید؟
بسیطی:
همان کینه و حسدی که در دل برخی از اهل کتاب با شعار برتریِ بنی اسراییل بر بنی اسماعیل و سایرین آغاز شد، کم کم به شکل گیری صهیونیست انجامید. به گونهای که امروز صهیونیست با همان آرمانها و شعارها، ترور شخصیتی پیامبر اسلام را عهده دار شده است.
یکی از خدعههای صهیونیست برای لجن مال کردن ساحت مقدس رسول خاتم و زیر سوال بردن دین مبین اسلام عَلَم نمودن گروههایی است که هیچ نشانی از رسول رحمت و هیچ بویی از اسلام نبردهاند؛ اما توسط غولهای رسانهایِ صهیونیست، این گروههای افراطی به عنوان اسلام به جهانیان معرفی میشوند. نمونهی بارز این گروهها «وهابیت» است. وهابیت یا تفکر تکفیری اصولا همه مسلمین از هر فرقه و مذهب اسلامی غیر خود را کافر میشمارد. شیعه و سنی هم برایشان تفاوتی ندارند. پس تقویت این دُمَل چرکین که خود زاییدهی استعمار پیر بود، هدف اختلاف افکنی میان مسلمانان را محقق میکرد. این تفکر و اعمال وحشیانه و خشونتبارش نماینده و معرف اسلام به مردم جهان شد و اسلام هراسی را در اذهان مردم جهان ایجاد نمود.
شفقنا: به نظر شما راه تقابل با خدعهها و نیرنگهای صهیونیست در این حوزه چیست؟
بسیطی:
امروز اولین و مهم ترین وظیفهی همهی مسلمانان – اعم از شیعه و سنی – آن است که با یکدیگر متحد باشند و به صهیونیست و غولهای رسانهایاَش اجازهی تفرقه افکنی و سوء استفاده از اختلافات میان مذاهب اسلامی را ندهند. خواهران و برادران شیعه و سنّی باید بر نقاط مشترک تکیه کنند و از هر گونه اختلافی که باعث شعله ور شدن آتش کینه و جنگ و خونریزی بین مسلمانان شود، پرهیز نمایند.
ما باید هوشیار باشیم چرا که داعش و امثال داعش، ابزاری ساخته و پرداختهی صهیونست هستند تا شیعه و سنّی را به جان هم بیاندازند. در این فتنه از هر طرف کشته شوند استکبار جهانی از فرط خوشحالی در پوست خود نمیگنجند!
شفقنا: پیش از آنکه به مابقی راهکارهای تقابل با برنامهی تخریبی صهیونیست در ارتباط با اسلام و رسول خاتم بپردازید، لطفا چند نمونه از نقاط اشتراک بین مذاهب مختلف اسلامی را که میتوان به آنها تکیه داشت، معرفی نمایید:
بسیطی:
مهمترین نکتهی اشتراک بین تشیّع و اهل سنّت که ظرفیت بسیار بالایی برای ایجاد اتحاد و همدلی دارد، منشور جاوید وصیت رسول الله، یعنی پیام و مفهوم «حدیث ثقلین» است.
حدیث ثقلین از روایات متواتر بین همهی فرق و مذاهب شیعه و سنی است:
"إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمْ ثَقَلَینِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی أَحَدُهُمَا ... كِتَابُ اللَّهِ ... وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیتِی لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّى یرِدَا عَلَی الْحَوْض" (سنن ترمذی، ج 12، ص 258. ؛ شبیه همین مضمون در منابع دیگر اهل تسنن دیده میشود. مانند: حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 110. ؛ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج 7، ص 123. از منابع شیعی هم به ذکر یک سند بسنده میکنیم: الاحتجاج للطبرسی، ج 1، ص 150.)
در طول تاریخ علیرغم همهی اختلافات و گاهی فتنهگریهایی که دشمنان دانا یا دوستان نادان در راستای اختلاف بین مسلمانان ایجاد کردهاند، شیعه و سنی روی دو اصلِ اصیل همواره اشتراک داشتهاند.
اصل اول: محبّت و مودّت به پیامبر و اهل بیت ایشان به عنوان فرزندان رسول رحمت. همانانی که خداوند در قرآن کریم، مزد رسالت پیامبرش را هم مودّت، مهرورزی و همراهی ایشان معرفی فرموده است. (قُل لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى: سوره شوری، آیه 23.)
اصل دوم: اعتقاد به جایگاه ویژهی علمی اهل بیت به عنوان وارثان علمی پیامبر اکرم. این موضوع نیز در طول تاریخ مورد اتفاق همهی مذاهب اسلامی بوده و هست. قرنهاست که شیعه و سنی علیرغم اختلافات فقهی و علمی هر دو با ابراز محبّت به اهل بیت پیامبر و اعتقاد به جایگاه علمی ممتاز اهل بیت، در کنار هم بصورت مسالمت آمیز زندگی میکنند، با یکدیگر ازدواج میکنند، مشارکت و همکاری داشتهاند و ...
حتی در دهههای قبل با همّت و پی گیری مرحوم آیت الله بروجردی و شیخ اعظم الازهر مرحوم شیخ محمود شلتوت، مذهب اهل بیت در میان اهل سنت به عنوان پنجمین مذهب رسمی اسلام معرفی و همهی مسلمین از هر فرقهی اسلامی برای انتخاب فقه اهل بیت و عمل به آن مختار و آزاد معرفی شدند.
در طول تاریخ هر جا این دو اصل بین شیعه و سنی جاری گشته مایهی محبت و همدلی و اتحاد بوده و هرگاه با تحرکات شیاطین جنّی و انسی از این دو اصل اصیل رویگردان شدهایم، کار به تکفیر و جنگ و قتال کشیده شده است.
و چه حکیمانه امام خمینی به این موضوع مهم در وصیت نامهی خویش پرداختهاند. ایشان، در وصیتنامهی سیاسی الهی خویش، بودن بر سر خوان و سفرهی ثقلین را از افتخارات خود و ملت ایران برشمردهاند. سپس هشدار دادهاند همهی مصیبتها و انحرافها در امت اسلامی که باعث تضعیف اسلام و مسلمین گشته و میگردد، نتیجهی روی گردانی از وصیت جاوید رسول الله و پشت کردن به ثقلین است.
راهکار و نقشهی راه هدایت و سعادت امت اسلام و همهی مردم جهان، توسط پیامبر رحمت توجه و تمسّک واقعی به ثقلین معرفی شده است. در عصر حاضر نیز شخصیتی چون امام راحل مروّج این تفکر برای سربلندی مسلمین بودهاند. رهبر معظم نظام اسلامیمان هم سالهاست در همین مسیر و با همین نقشهی راه مشغول هدایت و رهبری جامعه هستند. اگر شیعه و سنّی بر همین نقشهی راه وفادار بمانند و به این نقطهی اشتراک متمسّک باشند، صهیونیست نمیتواند تفرقه بیاندازد و حکومت کند.
شفقنا: آیا راهکار دیگری نیز برای جلوگیری از اهانت به شخصیت رسول خاتم بیان میفرمایید؟
بسیطی:
یکی دیگر از اقدامات تاثیرگذار برای تغییر این فضای توهین آمیز، معرفی صحیح پیام آور رحمت و سیرهی رفتاری و اخلاقیِ نورانی ایشان به مردم جهان است. این معرفی باید با استناد به روایات اهل بیت به عنوان مستندترین تاریخ سیرهی نبوی صورت بگیرد؛ نه منابعی که مالامال از اخبار برخی یهودیان معاند همچون کعب الاحبار هاست. امثال کعب الاحبار برای لجن مال کردن شخصیت مهروز پیامبر از هیچ کوششی فروگزار نکردهاند. بنابراین تعجبی ندارد اگر ببینیم کسی که پیامبر را از روی چنین منابع غیر معتبر و سراسر از عناد شناخته باشد، ایشان را به جای شخصیتی دوست داشتنی، مهربان، دلسوز، صلح جو، راستگو، امین، طرفدار حق و ... شخصیتی منفور، خشن، جنگ طلب، فاسد و ... بداند.
به عنوان سومین راهکار هم پیشنهاد میکنم مسلمانان در رفتارهای خود خصوصا با غیر مسلمانان از سیرهی رفتاری و اخلاقی پیامبر مهربانی الگوبرداری کنند. به تعبیر مقام معظم رهبری، در مقابل این هجمه فرهنگی غرب ما باید به ارزشهای والای خود باز گردیم. سبک زندگی اسلامی که همان سبک زندگی رسول الله و اهل بیت گرامیشان است را در خود احیا کنیم.
همچنانکه امام صادق علیه السلام به ما گوشزد فرمودهاند، باید زینت رسول خاتم و اهل بیت پاکشان باشیم؛ نه آنکه رفتار ناشایستمان مایهی شرمساری ایشان گردد (كُونُوا لَنَا زَیناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَینَا شَینا: بحارالانوار، ج 65، ص 152.) چراکه مردم جهان، ما مسلمانان را منتسب به پیامبرمان میدانند و رفتارهای ناپسند ما را به ایشان و شیوهی تربیتیشان نسبت میدهند.
شفقنا: در راستای رهایی از فتنههای اخیر برای خوانندگان چه توصیهای دارید؟
بسیطی:
وظیفهی همهی ماست که ضمن حفظ اصول و ارزشهای دینی و مذهبی خود، راه هر گونه اختلاف افکنی و تفرقه را ببندیم. عصر حاضر عصر انفجار اطلاعات است. پس در رفتار و گفتار خود باید مراقب باشیم. امروز حق نداریم هر کلام نسنجیده ای را بر زبان برانیم؛ چرا که احتمالا به فاصلهی اندکی از طریق شبکههای اجتماعی آن کلام نسنجیده پخش میشود و ممکن است برای فرد یا گروهی از مسلمانان فتنه و خطر ایجاد کند. ممکن است خدای ناخواسته ما باعث ریختن خون مسلمانی یا هتک حرمت و آبروی یک مومن که اهمیتش از کعبه نیز بالاتر است شویم.
به سیرهی رفتاری اهل بیت با اهل سنت و حتی مخالفان اهل بیت توجه کنید. اهل بیت نه تنها هیچگاه در میان مردم به اهل سنت یا بزرگانشان توهین نمیکردند، بلکه به شیعیان توصیهی اکید مینمودند تا همدلانه و برادرانه در مقابل فتنه گران و دشمنان اسلام متحد باشند، به عیادت بیمارانشان بروند، به تشییع جنازهشان روند و با کرامات اخلاقی فرهنگ غنی اخلاق اهل بیت را به ایشان معرفی کنند ...
اما متاسفانه بعضی از ما امروز خلاف سیره رفتاری اهل بیت و دستوراتشان عمل میکنیم!
وقتی کسی در یک شبکهی ماهوارهای که از هر نقطهی جهان قابل مشاهده است بزرگان اهل سنت را مورد هتک قرار میدهد و خود را غرق در ولایت اهل بیت معرفی میکند دانسته یا نادانسته، با ایجاد فتنه، خون و آبروی شیعیان اهل بیت را در معرض خطر قرار میدهد. یا وقتی کسی در شبکه های اجتماعی، رهبری نظام که امروز پرچمدار اتحاد مسلمین و دلسوز آحاد ایشان است را مورد اهانت قرار میدهد، آب به آسیاب دشمنان اهل بیت میریزد و ایجاد تفرقه در میان مسلمین می نماید.
از این رفتارهای غلط، با مهندسی و برنامه ریزی سرویسهای جاسوسی غرب، داعش سر بر میآورد و جوانان پاک دل اهل سنت را شستشوی مغزی داده، شیعیان را دشمنان خدا و رسول معرفی میکند. آن جوان ساده دل، قربه الی الله به خود بمب بسته و برای تقرب به خدا خود را در میان شیعیان منفجر میسازد! شیطان صفتانی دیگر هم از این نمد به دنبال کلاهی برای هرزگی خود هستند و نوامیس شیعیان و دیگر فرق اسلامی را بر خود حلال می سازند!
اینجاست که مقام معظم رهبری با عقلودرایت کامل همگان را متذکر فرمودند که: دشمنان امت اسلامی به خوبی متوجه شدهاند که درگیری مذاهب اسلامی به نفع رژیم غاصب صهیونیستی است و بر همین اساس با راه اندازی گروههای تکفیری از یک طرف و با ایجاد رسانههای به ظاهر اسلامی و حتی شیعی برای دامن زدن به اختلافات از طرف دیگر، به دنبال درگیر کردن مسلمانان با یکدیگر هستند.
در عراق هم آیت الله سیستانی با فتوای مدبرانه خویش که اهل سنّت را نه برادران خویش بلکه نفس خود خوانده اند؛ راه را بر هر گونه عوام فریبی و فتنهی مذهبی مسدود ساختند.
خلاصه آنکه: راهکار برون رفت جهان اسلام از فتنههای اینچنینی تبعیت تام از فرمایشات رهبری و علمای بصیر و حفظ وحدت و اتحاد در مقابل سپاه شیطان است.
امید است همهی مسلمانان یکپارچه و متحد با اجرای وصیّت پیامبر رحمت، یعنی تمسک به قرآن و عترت، موجبات سعادت مسلمین را ایجاد کرده و زمینهی ظهور مهدی موعود، آن مصلح جهانی و موعود همهی ادیان آسمانی را مهیا سازند.
منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)