دعویدار قمی و ارادت به اهل بیت (ع)
گردآوری: فاطمه طالعی
قاضی رکن الدین دعویدار قمی، شاعر ذواللسانین، فقیه و دانشمند شیعی در قرن ششم و هفتم هجری است. وی در بیشتر سروده هایش، تحت تاثیر فرهنگ و شعر عربی قرار گرفته است.
رکن الدین در قم به دنیا آمد. در مورد تاریخ تولد و وفات او چندان سخنی در تذکره ها گفته نشده است. اما با توجه به تاریخ زندگی ممدوحان وی، سال تولد و وفات او حدود ۶۰۷-۵۴۰ یا ۶۱۰ برآورد می شود.
او از خاندان های معروف ایران در سده ششم هجری یعنی خاندان دعویدار قمی می باشد که از خاندان های بزرگ شیعه به شمار آمده و در قم از اعتبار فراوانی برخوردار بوده اند. این خاندان به دانش، زهد و تقوی مشهور بوده و پیشه قضاوت داشته اند.
رکن الدین دعویدار، شاعر ذواللسانین، در دربار ممدوحان به سبب جایگاه والای ادبی شاعر حکیم نام گرفت و مقام امیرالشعرایی یافت. او را نیز به عنوان شاعر مدح نیز می شناسند زیرا بخش اعظم دیوان وی، شامل مدح بزرگان دین است. او همانند دیگر شاعران در انتخاب تخلص و نام شعری اقدام می ورزد و «داعی» به معنی انگیزه را برای خویش برمی گزیند.
این فقیه و دانشمند فرزانه شیعی در بیشتر سروده هایش، تحت تاثیر فرهنگ و شعر عربی قرار گرفته است. وی را تألیفات ارزشمندی بوده که از میان آنها می توان به دیوانش اشاره نمود که آن را به فرمان حاکم زمانه اش «عزالدین یحیی»، گردآوری کرده است. دیوانش، آکنده از اشعار فارسی و عربی است. این شاعر ذواللسانین چنان در سرودن اشعار عربی تواناست که بخش عظیمی از دیوانش به قصاید عربی وی اختصاص دارد.
ویژگی بارز شعر او تقلید است که در دیوانش جلوه گری می نماید؛ به طوری که قصاید عربی و فارسی را به سبک شعری شاعران عراق و دیگر پیشگامان شعر عربی و فارسی به نیکویی سروده و همین مساله سبب شده که اندکی شعر وی از نوآوری و ابتکار بی بهره بماند.
نمونه شعر داعی:
وی در مدح امام علی علیه السلام و درایت و تدبیر آن حضرت می سراید:
کم مِن معضَل أعیا البرایا غداً یدعو أبا الحسن علیاً
ترجمه: چه بسیار مشکلات و مصائبی که مردم را خسته و درمانده کرده و برای حل آن باید از اباالحسن علی بن ابی طالب علیه السلام کمک بگیریم.
و در جای دیگر از شجاعت و دلاوری آن حضرت سخن گفته است:
گر خود نباشد الّا، بیش از قضاش هیبت ور خود ندارد الّا، بیش از ستاره لشکر1
اشعار:
مناقب حضرت علی (ع):
دافع حادثه ها رای مصیبش دائم قوّت بازوی حیدر، دَرِ خیبر شکند
...
قضا و تیغ تو هم پشت همچو احمد و حیدر سخا و دست تو هم روی همچو موسی و هارون
...
قطبی شکسته شد ز سپهر پیمبری رکنی خراب شد ز شبستان حیدری
...
از تو یابند اهل معنی تربیت یاری دین، حیدر غازی کند
بلبل نزد که باقی بگذارد از نوحه به سوگ باقی آل عبا
ز دودگان نبوت، جز از دوازده کس جز او که بود که خورشید دودگان آمد2
منابع:
1- دانشنامه اسلامی
2- کتاب جلوه های ولایت در شعر فارسی، ص 146، 165 و 180