امیرشاهی سبزواری و ارادت به اهل بیت (ع)
گردآوری: فاطمه طالعی
اَمیرْ شاهیِ سَبزِواری متخلص به «شاهی» با نام و نسب کاملتر «آق ملک پسر ملک جمالالدین فیروزکوهی سبزواری» (زاده ۷۸۵ هجری قمری در سبزوار - درگذشته به ۸۵۷ قمری) از شاعران دورهٔ تیموری است که در خوشنویسی، نگارگری و موسیقی نیز مهارت داشته است. نسب وی به سربداران آن دیار میرسد و از خواهرزادگان خواجه علی مؤید امیر سربداری بوده است.
وی در سبزوار زاده شد و زمانی به هرات رفت و مصاحب و ندیم شاهزاده بایسنقر شد. اما این مصاحبت پایدار نبود. برخی سبب تیرگی روابط امیر شاهی و بایسنقر را، سخنان کنایهآمیز شاهزاده خطاب به امیر شاهی در شکارگاه دانسته، و گفتهاند که امیرشاهی از آن پس، از بایسنقر دوری گزید و سوگند یاد کرد که هیچ گاه خدمت سلاطین نکند. پس از آن به سبزوار بازگشت و به کشاورزی پرداخت.
چندی بعد ابوالقاسم بابر وی را برای نگارگری کوشک گل افشان به استرآباد فراخواند و هم در آنجا بود که زندگانیش به پایان رسید. پیکر او را به سبزوار آوردند و در خانقاه اجدادیش در بیرون شهر به خاک سپردند.
به نظر میرسد كه اشعار امیرشاهی در روزگار خود شاعر شهرت و محبوبیت فراوانی یافته، چه، بسیاری از شعرای معاصر و پس از او به تتبع اشعار وی پرداختهاند.(1)
اشعار(2)
مناقب حضرت علی (ع):
روز ازل خامۀ صورت گشا بهر على زد رقم انّما
حسنین(ع) :
جامهدران غنچۀ خونين كفن در غم تيمار حسين و حسَن
اهل بیت عصمت و طهارت:
موسى كاظم شهِ عاليجناب شمع هدى، خواجه يوم الحساب
اى كه به حج رفتنت آمد هوس روضۀ سلطان خراسانت بس
مهر تقى در دل و جان منست حبّ نقى قُوت روان منست
دوش بر اين طارم نيلوفرى زهره به صدگونه زبان آورى
گفت به روح حسن عسكرى صلّ على سيّدنا المصطفى
- سایت گنجور
- کتاب جلوه های ولایت در شعر فارسی ص 108، 189، 222، 229، 236 و 237