نجوای خورشید؛ دعایی از هدایتگر عصر

 

flower 12

    

نویسنده: منیره زارعان؛ بخشی از کتاب «روح بهار»[1]

    

در گوشه‌ای از این گستره‌ی خاکی، سحرگاهان دستهایی به آسمان بلند می‌شود و خدا را می‌خواند. دستهایی بارانی از جنس نور و از تبار یاس، به رنگ گل نرگس و بوی گل محمّدی؛ و فیض خدا از میان آن دستهای آسمانی، آبشاری می‌شود و وجود را فرا می‌گیرد، همه‌ی ذرات وجود را، همه‌ی آن وجودی را که به تیرگی مادیات آمیخته است و گاه دلبسته شده است؛ و رحمت خدا تا شب از سرانگشت آن دستهای آسمانی فرو می‌چکد و دوباره سحرگاهی دیگر و دعایی دیگر.

این کدامین غایب است که هر لحظه‌اَش هزار بار از تمام بودن ما آشکارتر است؟ این چه خورشید پنهانی است که انوارش عمق تاریکی‌ها را نور می‌بخشد؟

رحمت لبریز از وجود امام ما از پس پرده‌ی غیبت هر آن، همه جا را فرا می‌گیرد. نکوکار و بدکار به یُمن رحمت او برجایند و بر سفره‌ی حجّیت او روزی می‌خورند چه رسد به ما که بر خوان کرمش نشسته‌ایم و دل به مهرش بسته‌ایم و او که از رحمت سرشته شده و با مهر آفریده شده، دست به آسمان، دعامان می‌گوید:

«خدایا بیماران اسلام (آنها که در فرمان‌بَری از تو تسلیم هستند) را سلامت و آسایش عنایت فرما، بر درگذشتگان آنها رحمت و مهر جاری کن. پیران ما را وقار و متانت بخش و جوانان‌مان را توبه و انابت؛ زنان‌مان را حیا و عفت بخش، ثروتمندان ما را تواضع و گشاده دستی ده و فقیران ما را صبر و قناعت؛ به سپاهیان ما فتح و پیروزی عنایت کن و به اسیران‌مان آزادی و آسودگی. به اُمرا و فرمانداران‌مان عدالت و مهربانی عطا کن و به زیردستان ما انصاف و نکورفتاری».[2]

و آنگاه است که ملائک دسته دسته خوشه‌های اجابت از گل بوته‌ی دعایش می‌چینند.

سینه‌اَش لبریز از خوبی‌هاست و به وسعت همه وجود. او نکویی و سعادت را برای همه می‌خواهد. باز هم نسیم دعا از لبانش ترنم می‌کند:

«خدایا توفیق اطاعت از تو و دوری از گناه‌مان ده، نیت‌هامان را صادق دار و حرمتها را به ما بشناسان. به هدایت رهنمون‌مان باش و در راهش پایدارمان دار. زبان‌مان را به سخن درست و حکیمانه گویادار و قلب‌مان را از علم و معرفت لبریز کن، شکم‌هامان را از حرام و شِبه حرام پاک دار، دست‌هامان را از ظلم و بدکاری باز دار، چشم‌هامان را از زشت کاری و خیانت بر بند و گوش‌هامان را از بیهودگی و غیبت بسته دار».[3]

آری دعای او بارانی می‌شود و می‌بارد و از هر قطره‌ای خیری می‌روید. دریغ اگر قطره قطره بارانش را فرو گذاریم و به زیر چتر تجاهل برویم؛ دریغ اگر از نسیم دعایش به گوشه‌ی عافیت طلبی پناه بریم و حیات جاودانه را از دست بدهیم. غنیمت است تا اگر نه همیشه دست کم گاهی دل به باران صبح گاهی دعایش دهیم و خود را در آینه‌ی دعایش بسنجیم.

به نیّت‌مان بنگریم که تا چه حد به راه است،

به حرمت‌ها که تا کجا می‌شناسیم‌شان،

به شکم‌هامان که مباد از لقمه‌ای پر شود که چشم گرسنه‌ای به آن دوخته شده باشد.

به دست‌هامان که مباد به سوی مالی دراز شود که بی رنج به کیسه‌ی دارایی‌مان فرو افتاده باشد.

به چشم‌هامان که مباد به سمت سرانگشت شیطان خیره شود

و به گوش‌هامان که مباد از تیرگی لهویات پر شود.

ما که دل به مِهر امام‌مان بسته‌ایم و چشم به راهش منتظر داریم، ما که دلش را راضی و خرسند می‌خواهیم، مباد که غبار اندوه بر دلش بنشانیم. او چنان‌مان می‌خواهد که دعای‌مان می‌گوید. پاک و پاکیزه به دور از هر شبهه‌ای، سرشار از خوبی‌ها، آسمانی و نورانی و نه تیره و غرق در مادیات و آسودگی‌ها. پیران‌مان را متین می‌خواهد و جوانان‌مان را توبه گذار و زنان‌مان را حیامند و عفیف.

پس بیا از وقار و متانت، از توبه و انابت، از حیامندی و عفت لبریز شویم و گشاده دستی و تواضع و صبر و قناعت را زینت عمل‌مان گردانیم. بیا چنان باشیم که او می‌خواهد که خواست او باران رحمت است؛ ریسمان سعادت است. بیا از رضایت لبریزش کنیم و از جام فوز و رستگاری بنوشیم. بگذار در آینه‌ی دلمان «سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم»[4] را بخواند و در قاب عمل‌مان «مُطیع لَکُم»[5] را بنگرد. بگذار از پنجره‌ی چشمان‌مان «منتظرٌ لاَمرکُم»[6] را دریابد تا شاید بیاید.

      

منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)

   


[1] - این متن تلخیصی است از نوشته‌ی «ما و کلام نور» از کتاب «روح بهار - امام زمان (عج) در آیینه دعا ...» نوشته‌ی منیره زارعان؛ ناشر: مركز پژوهش های اسلامی صدا و سیما. لینک این بخش از کتاب عبارت است از:

http://pajuhesh.irc.ir/Product/book/show/id/476/book_keyword//occasion//index/1/indexId/1388

[2] - دعایی از امام زمان علیه السلام: "اللّهُمَّ ... تَفَضَّلْ ... عَلَى مَرْضَى الْمُسْلِمِینَ بِالشِّفَاءِ وَ الرَّاحَةِ وَ عَلَى‏ مَوْتَاهُمْ‏ بِالرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ عَلَى مَشَایخِنَا بِالْوَقَارِ وَ السَّكِینَةِ وَ عَلَى‏ الشَّبَابِ بِالْإِنَابَةِ وَ التَّوْبَةِ وَ عَلَى النِّسَاءِ بِالْحَیاءِ وَ الْعِفَّةِ وَ عَلَى الْأَغْنِیاءِ بِالتَّوَاضُعِ وَ السَّعَةِ وَ عَلَى الْفُقَرَاءِ بِالصَّبْرِ وَ الْقَنَاعَةِ وَ عَلَى الْغُزَاةِ بِالنَّصْرِ وَ الْغَلَبَةِ وَ عَلَى الْأُسَرَاءِ بِالْخَلَاصِ وَ الرَّاحَةِ وَ عَلَى الْأُمَرَاءِ بِالْعَدْلِ وَ الشَّفَقَةِ وَ عَلَى الرَّعِیةِ بِالْإِنْصَافِ وَ حُسْنِ السِّیرَةِ": ‏البلد الأمین و الدرع الحصین، ص 349 و 350. متن این دعا در مفاتیح موجود است.

[3] - دعایی از امام زمان علیه السلام: "اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیةِ وَ صِدْقَ النِّیةِ وَ عِرْفَانَ الْحُرْمَةِ وَ أَكْرِمْنَا بِالْهُدَى وَ الِاسْتِقَامَةِ وَ سَدِّدْ أَلْسِنَتَنَا بِالصَّوَابِ وَ الْحِكْمَةِ وَ امْلَأْ قُلُوبَنَا بِالْعِلْمِ وَ الْمَعْرِفَةِ وَ طَهِّرْ بُطُونَنَا مِنَ الْحَرَامِ وَ الشُّبْهَةِ وَ اكْفُفْ أَیدِینَا عَنِ الظُّلْمِ وَ السَّرِقَةِ وَ اغْضُضْ أَبْصَارَنَا عَنِ الْفُجُورِ وَ الْخِیانَةِ وَ اسْدُدْ أَسْمَاعَنَا عَنِ اللَّغْوِ وَ الْغِیبَةِ": همان.

[4] - "با آن که با شما در صلح و دوستی است، من هم در صلح و دوستی هستم": فرازی از زیارت جامعه کبیره: بحارالانوار، ج 99، ص 131. متن این دعا در مفاتیح موجود است.

[5] - "مطیع امر شمایم": همان.

[6] - "منتظر امر ظهورم": همان.

     

logo test

ارتباط با ما