با اهتمام: زهرا فرخی
استاد راهنما: مسعود بسیطی
پیش از پاسخ به این سوال که «آیا می توان خدا را تصور و توصیف نمود» دربارهی دو سوال زیر فکر کنید:
سؤال اول: آیا میتوانید آب موجود در یک مخزن 200 لیتری را در فنجانی با حجم 50 سیسی جای دهید؟ آب یک اقیانوس را چطور؟ ...
واضح است که نه من و نه شما نمیتوانیم محتوای یک مخزن بزرگ را در فنجانی کوچک جای دهیم.
سؤال دوم: من سازندهی یک ساعت هستم. آیا ساعت میتواند بر من احاطه پیدا کند و حقیقت مرا بشناسد؟ یک رایانه چطور؟ آیا یک رایانه میتواند بر سازندهی خود احاطه پیدا کند و او را دقیقا آنگونه که هست با تمامی ویژگی هایش بشناسد و وصف کند؟
مسلما ساعت و رایانهکه ساخته شدهی دست انسان هستند، نمیتوانند به سازندهی خود - که البته او هم مصنوع و مخلوق است - تسلط پیدا کنند و او را بشناسند. البته این امکان وجود دارد که ما اطلاعات یا شناختی از خود را در حافظهی دستگاهی وارد کنیم و آن وسیله از آن به بعد بر اساس اطلاعاتی که خودمان به او دادهایم، شناختی جزیی و محدود از ما داشته باشد؛ اما باز هم چون بر ما احاطهی کامل ندارد، شناختش نیز ناقص خواهد بود.
با این اوصاف، انسانی که محدود، مصنوع و مخلوق است چگونه میتواند خالق بینهایت را در فنجان ذهن خود جای دهد؟ چگونه میتواند بر او تسلط یابد و سپس او را تصور، تصدیق و توصیف نماید؟
حقیقت این است که فکر و تصوّرات انسان هیچگونه تسلطی بر خدا ندارد. دقیقترین فکرها، تصورات و توهمات انسان نسبت به خدا، ساختهی ذهن انسان است و خدای واقعی نیست.[1] خدای واقعی بزرگتر از آن است که وصف شود. (اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَف)[2].
اگر خدای ذهنی را پرستش کنیم:
- برای حل بسیاری از مشکلاتمان از این خدا ناامید هستیم؛ چون خدای ذهنی تنها ساخته مغز ماست، پسدستش بسته و محدود است.
- ما نیز بهنوعی بتپرست هستیم؛ با این تفاوت که بت ما در طاقچهی ذهنمان است و بتِ بتپرستان در طاقچهی اتاقشان.
- بزرگترین گناه را مرتکب شدهایم چون خدا را تشبیه کردهایم و خدای واقعی را پرستش نکردیم.[3]
خدای واقعی تجسّم نمیشود، با حواس پنجگانه درک نمیشود و توسط بشر قابل وصف نخواهد بود.[4] شناخت خداوند، تنها در صورتی امکان دارد که خالق متعال خودش، خود را به ما بشناساند.[5] مانند اینکه رایانه یا هر دستگاه دیگری بهخودی خود بر سازندهاش احاطه و شناخت ندارد؛ مگر اینکه سازندهی آن، برنامه و اطلاعاتی راجع به شناخت خود در آن قرار داده باشد.
ما نیز هیچ احاطهای بر خالق خویش نداریم[6] و به خودیِ خود نمیتوانیم او را بشناسیم. در واقع خداوند مهربان، بخشی از معرفت خود را در درون ما قرار داده و ما را قادر ساخته تا اندازهای خالق خویش را بشناسیم.[7] پس اگر میگوییم خدا یکتا و بی همتاست، اگر مییابیم بر هر کاری تواناست، اگر میدانیم بر احوال ما آگاه است، ... همه و همه بخشی از شناختی است که خود در وجود ما قرار داده است.
منبع: خانه کودک و نوجوان بنیاد محمد(ص)
[1] امام باقر علیه السلام فرمودند: "کُلَّمَا مَيَّزْتُمُوهُ بِأَوْهَامِکُمْ فِي أَدَقِّ الْمَعَانِي فَهُوَ مَخْلُوقٌ مَصْنُوعٌ مِثْلُکُمْ مَرْدُودٌ إِلَيْکُمْ" یعنی: هر چه [از ذات خدا] در ذهن شما بیاید (آن را تصور کنید) در دقیق ترین جلوهها و مفهومهایش، [خدا نیست، بلکه] آن (تصور و پندار) هم مخلوقی مثل شماست که [در وجودش محتاج است و] برگشت وجود او به شما است: بحارالانوار، ج 110، ص 34. ؛ همچنین بنگرید به پاورقی شماره 4.
[2] امام صادق علیه السلام فرموده اند: "خدا بزرگتر از آن است که وصف شود": بحارالانوار، ج 81، ص 366.
[3] از امام صادق علیه السلام سؤال شد: «کدام عمل بهترین عمل است؟» امام فرمودند «تَوْحِیدُكَ لِرَبِّك» (پروردگار خود را به توحید (بی همتایی) قبول داشتن). سپس پرسیده شد «بزرگترین گناهان چیست؟» امام فرمودند: «تَشْبِیهُكَ لِخَالِقِك» (خالقت را شبیه چیزی بدانی، خالق را به مخلوق تشبیه کنی): بحارالانوار، ج 3، ص 287.
[4] امام صادق علیه السلام در توصیف خدای تعالی میفرمایند: "لَا يُحَسُّ وَ لَا يُجَسُّ وَ لَا يُدْرَكُ بِالْحَوَاسِّ الْخَمْسِ لَا تُدْرِكُهُ الْأَوْهَام": به حس در نمی آید، قابل جستجو نیست، با حواس پنجگانه درک نمیشود، اوهام (تصورات) درکش نمیکنند، بحارالانوار، ج 3، ص 291.
[5] امام سجاد علیه السلام میفرمایند: "اِلهیِ ... بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ ... وَ لَوْ لَا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْت": خدایا به تو، تو را شناختم و تو بر خود راهنماییاَم نمودی و اگر تو [با راهنمایی ها و معرفتی که از خود در من نهادی] نبودی هرگز تو را نمیشناختم: فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی، بحارالانوار، ج 95، ص 82. متن این دعا در کتاب مفاتیح الجنان موجود است.
[6] خداوند در قرآن کریم میفرماید: "یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً": آنچه پيش روى و آنچه پشت سرشان است (گذشته و آینده شان) را مىداند، و دانش آنان بر او احاطه نخواهد داشت: قرآن کریم، سوره طه، آیه 110. ؛ امیر مومنان در تفسیر آیهی فوق میفرمایند: "لَا يُحِيطُ الْخَلَائِقُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْما" یعنی: دانش مخلوقات بر [ذات] خداوند احاطه پیدا نمی کند: تفسیر برهان، ج 5، ص 850، ذیل آیهی فوق.
[7] بنگرید به پاورقی شماره 5.