نویسنده: زهرا مرادی (کارشناس ارشد MBA؛ این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید)
استاد راهنما: مسعود بسیطی (کارشناس علوم تربیتی و ادیان و فرق ؛ این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید)
صورت مسئله: آیا با استناد به آیه 74 سوره انعام و آیه 26 سوره زخرف، به این نتیجه میرسیم که: پدر حضرت ابراهیم – و در نتیجه یکی از اجداد رسول خاتم - مشرک بوده است؟
|
چکیده:
خیر. تمامی اجداد رسول خاتم، از حضرت آدم علیه السلام تا پدر بزرگوارشان جناب عبدالله، همگی موحّد و به دور از هرگونه شرکی بودهاند. فرد بت پرستی که با نام «آزر» در قرآن به عنوان «أب» برای حضرت ابراهیم یاد شده، عموی حضرت ابراهیم بوده، نه پدر ایشان. نام پدر ابراهیم علیه السلام «تارخ» بوده است.
شرح مسئله:
با توجه به برخی آیات قرآن کریم[1] برخی گمان میکنند پدر حضرت ابراهیم بت پرست بوده است.
از طرفی، رسول خاتم از نسل حضرت ابراهیم است و اگر پدر ابراهیم مشرک بوده باشد، بدین معنی است که یکی از اجداد پیامبر رحمت، یکتاپرست نبوده است. حال آنکه بنا بر اعتقاد جمیع شیعیان[2] و اکثریت اهل تسنن،[3] همهی اجداد پیامبر، موحّد و به دور از شرک بوده اند. ببینیم پاسخ این شبهه چیست؟
پاسخ به اشکال:
در قرآن کریم از شخصی به نام «آزر» نام برده شده که حضرت ابراهیم او را با لفظ «أب» مورد خطاب قرار میداده است.[4] با آنکه یکی از معانی رایج «أب»، پدر است، اما در زبان عربی به جز پدر واقعی و صُلبیِ شخص، به افراد دیگری – از جمله جدّ، عمو، مربّی - نیز «أب» اطلاق میگردد.[5]
همچنانکه در خود قرآن هم معانیِ مختلفی دربارهی «أب» قابل مشاهده است. به عنوان نمونه در آیهی 133 از سوره بقره،[6] نسبت حضرت اسماعیل با حضرت یعقوب «أب» ذکر شده؛ در حالی که ایشان عموی حضرت یعقوب هستند:
"... إِلَاهَ ءَابَائكَ إِبْرَاهِمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ ..."
خداى پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق.
همانطور که مشاهده میفرمایید، در این آیه، هم به پدر (اسحاق)، هم به پدربزرگ (ابراهیم) و هم به عمو (اسماعیل) «أب» اطلاق شده است.
پس تا اینجا به این نتیجه میرسیم که «آزر» میتواند پدر واقعی و صُلبیِ حضرت ابراهیم نباشد، بلکه مثلا عموی ایشان باشد. اما این دلیل به تنهایی برای اثبات اینکه وی قطعا پدر ابراهیم علیه السلام نبوده، کفایت نمیکند.
شاهد دیگری در قرآن کریم وجود دارد که این موضوع را ثابت میکند:
در قرآن کریم میخوانیم ابراهیم علیه السلام برای هدایت «آزر» بسیار تلاش میکند و برای آنکه به پرستش خدای یگانه راغب شود، به آزر وعده میدهد که در درگاه الهی برای آمرزش وی دعا کند. اما آزر دست از بت پرستی بر نمیدارد و زمانی که برای ابراهیم آشکار میشود که او دشمن خداست، از وی بیزاری و تبرّی میجوید و رهایش میکند.[7]
از طرفی، قرآن ماجرای دیگری را تعریف میکند که دهها سال بعد رخ میدهد. بر اساس این آیات، ابراهیم علیه السلام در اواخر عمر شریف شان، به همراه فرزند برومند خویش، اسماعیل علیه السلام، خانهی کعبه را بازسازی میکند و پس از آنکه این کار به پایان میرسد، در درگاه الهی چنین دعا میکند:
"رَبَّنَا اغْفِرْ لی وَ لِوالِدَی وَ لِلْمُؤْمِنینَ یوْمَ یقُومُ الْحِساب"[8]
پروردگارا؛ مرا و پدر و مادر مرا و مومنان را در روزی که حساب بر پا میشود بیامرز.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که سالها پیش، ابراهیم از آزر، تبرّی و بیزاری جسته بود. [9] بنابراین، مُراد ایشان از «والِد» در این آیه، نمیتواند «آزر»ی باشد که دشمن خدا بوده و ابراهیم از او تبرّی جسته.
نکتهی قابل توجه اینجاست که در زبان عربی «والد» فقط و فقط به پدر حقیقی و صُلبیِ شخص، گفته میشود. اما همانطور که پیشتر نیز اشاره شد واژهی «أب» که در قرآن کریم به «آزر» اطلاق شده، کلمه ای عام است و به افراد دیگری هم که نقشی در سرپرستیِ فرد داشته اند نیز گفته میشود.[10] با این حساب، در این آیه، ابراهیم علیه السلام برای پدر و مادری که او را به دنیا آورده اند دعا کرده؛ و نه برای آزر که دشمن خدا محسوب میشده و سالها پیش بیزاری خود را نسبت به او ابراز نموده است.
با مراجعه به مبیّن و مفسّر حقیقی قرآن یعنی اهل بیت علیهم السلام نیز همین نکته آشکار میگردد. به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرمودهاند «آزر» عموی ابراهیم علیه السلام بوده و نام پدر ایشان «تارخ» بوده است.[11] همچنین امّ سلمه به نقل از رسول خاتم «تارخ» را به عنوان پدر حضرت ابراهیم معرفی میکند: " ... قَیذَارِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ تَارَخَ بْنِ ناخور ..."[12]
پس بدین ترتیب به این نتیجه میرسیم که «آزر» پدر صُلبی و واقعی ابراهیم علیه السلام نبوده؛ بلکه ایشان عموی حضرت ابراهیم بوده است؛ چراکه:
1- در ادبیات عرب، وقتی از واژهی «والد» استفاده میشود، منظور فقط و فقط پدر واقعی و صُلبیِ انسان است؛ در حالیکه «أب» علاوه بر پدر، معنای جدّ، عمو، مربّی، ... نیز میدهد.
2- در قرآن کریم «أب» به معنای پدر، جدّ و عمو استفاده شده است.
3- آنجا که در قرآن کریم پدر واقعیِ ابراهیم علیه السلام مدّ نظر بوده، عبارت «والد» آمده و نه «أب»؛ و بر اساس آنچه در این نوشتار ذکر شد، «والد» قطعا با «آزر» همخوانی ندارد.
4- در روایات، «آزر» عموی حضرت ابراهیم معرفی شده و نام پدر ابراهیم علیه السلام «تارخ» بیان گردیده است.
بنابراین «آزر» جزو اجداد پیامبر محسوب نمیشود و این اعتقاد مسلمانان مبنی بر موحّد بودن همهی اجداد رسول خاتم بر قوت خود باقی میماند.
منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)
[1] . به عنوان نمونه بنگرید به:
"وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ ءَازَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْنَامًا ءَالِهَةً إِنّىِ أَرَئكَ وَ قَوْمَكَ فىِ ضَلَالٍ مُّبِین" یعنی: و [یاد كن] هنگامى كه ابراهیم به پدر خود آزر - عمویش كه به جاى پدر سرپرست او بود - گفت: آیا بتانى را به خدایى میگیرى؟! همانا تو و گروه تو را در گمراهی آشکار میبینم: قرآن کریم، سوره انعام، آیه 74.
"وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنىِ بَرَاءٌ مِّمَّا تَعْبُدُون" یعنی: و [یاد كن] آنگاه كه ابراهیم به پدر و قوم خود گفت: من از آنچه میپرستید بیزارم: قرآن کریم، سوره زخرف، آیه 26.
همچنین بنگرید به: "وَ اذْكُرْ فىِ الْكِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ كاَنَ صِدِّیقًا نَّبِیا * یأَبَتِ إِنّى قَدْ جَاءَنىِ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یأْتِكَ فَاتَّبِعْنىِ أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِیا * یأَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیطَانَ إِنَّ الشَّیطَانَ كاَنَ لِلرَّحْمَانِ عَصِیا * یأَبَتِ إِنّى أَخَافُ أَن یمَسَّكَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَانِ فَتَكُونَ لِلشَّیطَنِ وَلِیا": قرآن کریم، سوره مریم، آیات 41 تا 45.
[2] . اجماع علماى شیعه بر این است كه جمیع اجداد رسول اکرم تا آدم علیه السلام موّحد و خداپرست بودهاند و نور آن حضرت در صلب و رحم مشركى قرار نگرفته است. پیامبر فرمودهاند: "... قَذفنا فی صلب آدم ثم أخرَجنا اِلى اَصْلابِ الاباءِ و اَرْحامِ الأُمّهاتِ و لا یصیبنَا نَجسُ الشِركِ و لا سَفاحَ الكفر": یعنی: ... (خداوند ما را) در صلب آدم قرار داد. سپس ما را در پشتهاى پدران و ارحام مادران خارج ساخت. به ما پلیدى شرك و كفر نمى رسد: بحارالانوار، ج 15، ص 7.
[3] . گروه کثیری از اندیشمندان اهل تسنّن بر این عقیدهاند که اجداد رسول خدا همگی موحّد و به دور از هر گونه شرک بودهاند. به عنوان نمونه فخر رازی مفسر بزرگ اهل سنت چنین میگوید: "ومما یدل أیضا على أن أحدا من آباء محمد علیه السلام ما كان من المشركین قوله علیه السلام: «لم أزل أنقل من أصلاب الطاهرین إلى أرحام الطاهرات» وقال تعالى: * (إنما المشركون نجس) * (التوبة: 28) وذلك یوجب أن یقال : إن أحدا من أجداده ما كان من المشركین" و نیز از دلیل هایی که دلالت میکند هیچ یک از پدران رسول خدا مشرک نبوده، کلام خود ایشان است که فرمودند: «دائما از اصلاب مردان پاک به رحم زنان پاک منتقل میشدم»؛ و (از طرفی) خداوند فرموده «مشرکین نجس هستند» و این دلیل، لازم میکند که چنین گفت: که هیچ یک از اجداد رسول خدا مشرک نبوده است: تفسیر الرازی، ج 13، ص 39. علامه آلوسى از علمای به نامِ اهل تسنّن نیز شبیه همین دلیل را در اثبات موحّد بودن تمامی اجداد پیامبر بیان میکند: تفسیر الآلوسی ، ج 7 ، ص 195.
[4] . بنگرید به پاورقی شماره 1.
[5] . به عنوان مثال در مفردات راغب چنین آمده: "الْأَبُ: الوالد، و یسمّى كلّ من كان سببا فی إیجاد شیءٍ أو صلاحه أو ظهوره أبا" یعنی: پدر و والد، و هر كسی كه سبب پیدایش، اصلاح یا پیرایش و ظهور چیزى شود آنرا «أَب» گویند: مفردات راغب، ص 57، ذیل واژه «الأب».
[6] . "أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ یعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِى قَالُواْ نَعْبُدُ إِلَاهَكَ وَ إِلَاهَ ءَابَائكَ إِبْرَاهِمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ إِلَاهًا وَاحِدًا وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُون"یعنی: آیا هنگامى که مرگ یعقوب فرا رسید، شما حاضر بودید؟! در آن هنگام که به فرزندان خود گفت: پس از من، چه چیز را میپرستید؟ گفتند: خداى تو، و خداى پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما در برابر او تسلیم هستیم: قرآن کریم، سوره بقره، آیه 133.
[7] . "وَ مَا كاَنَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیاهُ فَلَمَّا تَبَینَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ ..." یعنی: و آمرزش خواهیِ ابراهیم براى «أبِ» خویش جز براى وعدهاى كه به او داده بود، نبود. و [لى] هنگامى كه براى او روشن شد وى دشمن خداست، از او بیزارى جست: قرآن کریم، سوره توبه، آیه 114.
[8] . قرآن کریم، سوره ابراهیم، آیه 41.
[9] . بنگرید به پاورقی شماره 7.
[10] . "والد پدر حقیقى و والده مادر حقیقى كه انسان از آندو بوجود آمده است بخلاف اب و امّ كه اعماند": قاموس قرآن، ج 7، ص 243، ذیل واژه «ولد».
[11] . "كَانَ آزَرُ عَمُّ إِبْرَاهِیمَ ع مُنَجِّماً لِنُمْرُودَ وَ كَانَ لَا یصْدُرُ إِلَّا عَنْ رَأْیهِ فَقَالَ لَقَدْ رَأَیتُ فِی لَیلَتِی عَجَباً فَقَالَ مَا هُوَ قَالَ إِنَّ مَوْلُوداً یولَدُ فِی أَرْضِنَا هَذِهِ یكُونُ هَلَاكُنَا عَلَى یدَیهِ فَحُجِبَتِ الرِّجَالُ عَنِ النِّسَاءِ وَ كَانَ تَارُخُ وَقَعَ عَلَى أُمِّ إِبْرَاهِیمَ فَحَمَلَت ...": بحارالانوار، ج 12، ص 42.
[12] . بحارالانوار، ج 15، ص 106.