نویسنده: هادی عسگری (کارشناس ارشد مهندسی مواد؛ این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )
استاد راهنما: مسعود بسیطی (کارشناس علوم تربیتی و ادیان و فرق؛ این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )
صورت مسئله: آیا با استناد به این آیه از قرآن که میفرماید: « لِّيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ»[1] به این نتیجه میرسیم که: حضرت محمد صلی الله علیه و آله گناهکار بوده و خداوند در این آیه، وعدهی بخشش گناهان گذشته و آیندهی ایشان را میدهد؟! |
پاسخ اجمالی:
با مراجعه به مفسّران و تبیین کنندگان حقیقیِ قرآن - رسول خدا و دوازده هدایتگر پس از ایشان - در مییابیم موضوع مطرح شده در آیهی مورد بحث، اشتباه برداشت شده است. بنا بر سخن مبیِّن قرآن خداوند به حضرت محمد فرمود: «تا خداوند گناهان گذشته و آیندهی [امت] تو را ]به خاطر تو[ ببخشد». در این آیه، مراد از «ذَنبِكَ» گناهان پیامبر خدا نیست. بلکه منظور، گناهان امت پیامبر است که به واسطهی تسلیم در برابر خداوند متعال و پذیرش نبوت محمد مصطفی، مورد بخشش و آمرزش الهی قرار میگیرد.
شرح مساله:
برخی معتقدند که پیامبر خدا، همچون مردم عادی گناهکار بودهاند. این عده در اثبات ادعای خود به این آیه از قرآن کریم استناد میکنند که میفرماید:
"لِّيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ"[2]
تا خداوند گناهان گذشته و آیندهی تو را ببخشد.
پاسخ تفصیلی:
بهترین راه برای درک هر پیام، مراجعه به گویندهی پیام و یا افرادی است که مورد تایید وی هستند. قرآن هم از این امر مستثنی نیست. خصوصا اینکه کلام خدا به صورت ایجاز و به اختصار بیان شده و معنای ظاهری آیات، لزوما نشان دهندهی مقصود حقیقی خدا نیست.[3] از این رو خداوند متعال علم قرآن و تفسیر و تبیین آن را به رسول خاتم و دوازده جانشین پس از او عطا فرموده و مردمان را برای فهم کلامش به این تبیین کنندگان ضمانت شده ارجاع داده است.[4] اگر بدون مراجعه به تبیین کنندگان و مفسران حقیقی قرآن سراغ این کتاب برویم، نه تنها متوجه مقصود اصلی خدا نخواهیم شد؛ بلکه چنان که خدا در قرآن فرموده ممکن است به جای هدایت، دچار گمراهی شویم.[5]
در آیهی مذکور نیز اگر به جای مراجعه به مبیِّن قرآن، بر مبنای درک و سلیقهی شخصی خود، کلام خدا را تفسیر و تأویل نماییم، کاری غیر عاقلانه و غیر علمی انجام دادهایم؛ و نتیجه این میشود که عصمت رسول خدا زیر سوال می رود و گمان میکنیم رسول برگزیدهی خدا – محمد مصطفی صلی الله علیه و آله – گناهکار بوده و خداوند وعدهی بخشش گناهان گذشته و آیندهی ایشان را داده است.
دربارهی این آیه از امام صادق علیه السلام - ششمین مبیِّن و جانشین پس از رسول خاتم- سوال شد. ایشان پاسخ دادند:
"ما كان له ذنب، و لا هَمَّ بذنب، و لكن الله حمله ذنوب شيعته ثم غفرها له"[6]
"]پیامبر[ نه تنها هیچ گناهی نکرده بود، بلکه عزم و هَمّ گناه نیز نداشت، اما خداوند که گناهان یاران و پیروانش را بر دوش ایشان قرار داده بود آنها را [به دلیل شأن و جایگاه والای پیامبر] بخشید."
این تبیین، به طور مشابهی از خود حضرت محمد صلی الله علیه و آله، امام رضا علیه السلام - هشتمین مبیِّن و جانشین پس از رسول خاتم- و امام هادی علیه السلام - دهمین مبیِّن و جانشین پس از رسول خاتم- نیز آمده است.[7]
مشاهده میشود که با مراجعه به مبیِّن قرآن، استنباط ظاهری از کلام خدا کاملا تغییر میکند. در این آیه مراد از گناهان، گناهان پیامبر خدا نیست، بلکه گناهان امت پیامبر است. خداوند به خاطر شأن و جایگاه والای رسول خاتم – محمد مصطفی - وعده داده که گناهان پیروان ایشان در گذشته و آینده را خواهد بخشید.
نتیجهگیری :
در صورت عدم مراجعه به مفسّران و تبیین کنندگان حقیقی قرآن – پیامبر خدا و دوازده هدایتگر پس از ایشان – احتمال خطا و اشتباه در معنی و مفهوم آیات قرآن بسیار زیاد است. در مورد شبههی مورد بحث نیز مشاهده شد که با مراجعه به کلام مبیِّن قرآن، حضرت محمد صلی الله علیه و آله گناهکار نبوده است. بلکه موضوع آیه درباره آمرزش گناهان امت پیامبر در گذشته و آینده است. بنابراین، این آیه نه تنها به عصمت و ایمان حضرت محمد صلی الله علیه و آله خدشه ای وارد نمیکند؛ بلکه نشانگر جایگاه والای ایشان نزد خداوند متعال است که به برکت و عزّت ایشان، گناهان پیروان او – چه آنها که در گذشتهاند و چه آنها که در آینده به جمع پیروان میپیوندند - بخشیده خواهد شد.
منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)
کتابشناسی:
قرآن کریم .
ابن بابویه، محمدبن علی، علل الشرایع، ج 1. قم: کتاب فروشی داوری، 1385 ش.
بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیرالقرآن، ج 5. تهران: انتشارات بنیاد بعثت، 1416 ق.
بروجردی، سید محمد ابراهیم، تفسیر جامع، ج 6. تهران: انتشارات صدر، چاپ ششم، 1366 ش.
حر عاملى، محمد. وسایل الشیعه، ج 27. قم: مؤسسة آل البیت، 1409 ق.
حسینی شاه عبد العظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنی عشری، ج 12. تهران: انتشارات میقات، 1363 ش.
شریف لاهیجی، محمدبن علی، تفسیر شریف لاهیجی، ج 4. تهران: نشر راد، 1373 ش.
طبرسی، فضلبن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9. تهران: انتشارات ناصرخسرو، چاپ سوم، 1372 ش.
فیض کاشانی، ملا محسن، الصافی، ج 5. تهران: انتشارات صدر، چاپ دوم، 1415 ق.
قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج 2. قم: دار الکتاب، چاپ چهارم، 1367 ش.
قمی مشهدی، محمدبن محمدرضا، تفسیر کنزالدقائق و بحر الغرائب، ج 12. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، 1368 ش.
كلینى، محمد. الكافی، ج 1. تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1365 ش.
[1] - قرآن کریم، سورهی فتح، آیه 2.
[2] - همان.
[3] - خداوند میفرماید این قرآن دارای آیات محکم و متشابه است که فقط خدا و راسخون علم تاویل آن را میدانند (هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیكَ الْكِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِهِ وَ ما یعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ: سوره آل عمران، آیه 5). ؛ بسیاری از آیات قرآن نیز به صورت مجمل بیان شده تا مردم برای فهم آن به مبیِّن قرآن مراجعه کنند. به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرمودهاند: "دستور اقامه نماز بر پیامبر (ص) نازل شد؛ ولى خداوند این مطلب را که سه یا چهار ركعت بخوانند (كیفیت اقامه آن) بیان نکرد، تا اینكه پیامبر خود این فرمان را براى مردم تشریح كرد": اصول کافی، ج 1، ص 286 و 287.
[4] - علاقمندان به موضوع مبیِّن حقیقی قرآن میتوانند به درسنامه «تبیین قرآن » در بخش درسنامههای سایت محمد (ص) و همچنین «راه بهره مندی از هدایت قرآن» در بخش آثار و مقالات مراجعه نمایند.
[5] - "یُضِلُّ بِهِ كَثِیراً وَیهْدِی بِهِ كَثِیراً" یعنی: (خداوند) بسیاری را با آن (قرآن) گمراه و بسیاری را هدایت میکند: قرآن کریم، سوره بقره، آیه 26. ؛ مبیِّن قرآن - امام صادق علیه السلام - در توضیح این آیه فرموده آنانی که گمراه میشوند کسانی هستند که قرآن و تأویل آن را از مبیِّن قرآن نگرفتهاند؛ از این رو معنای حقیقی کلام خدا را متوجه نشدند و خود و دیگران را به گمراهی کشیدند: وسائل الشیعه، ج 27، ح 33593، ص 201.
[6] - "عن عمر بن يزيد بياع السابري، قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: قول الله في كتابه: لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ، قال: «ما كان له ذنب، و لا هم بذنب، و لكن الله حمله ذنوب شيعته ثم غفرها له»": تفسیر قمی، ج 2، ص 314؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 85، ح 9895؛ تفسیر الصافی، ج 5، ص 37؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 168.
[7] - "قد قال النبي صلى الله عليه و آله لعلي عليه السلام: يا علي، إن الله تبارك و تعالى حملني ذنوب شيعتك ثم غفرها لي، و ذلك قوله عز و جل: لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ ": البرهان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 85، ح 9894؛ علل الشرایع، ج 1، ص 175؛ تفسیر جامع، ج 6، ص 367.
از امام صادق علیه السلام: "و الله ما كان له ذنب، و لكن الله سبحانه ضمن له أن يغفر ذنوب شيعة علي عليه السلام ما تقدم من ذنبهم و ما تأخر": مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 168؛ تفسیر الصافی، ج 5، ص 38؛ تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج 12، ص 269؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 86، ح 9898
"از حضرت رضا عليه السّلام سؤال شد از اين آيه، فرمود: "اى ذنب كان لرسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله متقدما او متأخرا و انما حمله اللّه ذنوب شيعة على عليه السّلام من مضى منهم و من بقى منهم ثم غفرها له": يعنى: چه گناه براى رسول خدا بود متقدم يا متأخر، و جز اين نيست خدا تحميل نمود گناهان شيعه على عليه السّلام را كسانى كه گذشته و كسانى كه باقى هستند از ايشان، پس آمرزيد آن را"، تفسیر اثنی عشری، ج 12، ص 142، ح 3.
"عن أبي الحسن الثالث ] امام هادی عليه السلام [: أنه سئل عن قول الله عز و جل: لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ، فقال عليه السلام: و أي ذنب كان لرسول الله صلى الله عليه و آله متقدما أو متأخرا؟ و إنما حمله الله ذنوب شيعة علي عليه السلام، من مضى منهم و من بقي، ثم غفرها له»": البرهان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 86، ح 9897.