آیا ابراهیم علیه السلام درباره‌ی معاد شک داشت؟

 

flower 12

    

نویسنده: هادی عسگری  (کارشناس ارشد مهندسی مواد؛    این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید)

استاد راهنما: مسعود بسیطی  (کارشناس علوم تربیتی و ادیان و فرق؛   این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید)

     

صورت مسئله:

آیا با استناد به این آیه از قرآن که می‌فرماید: « وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی كَیفَ تُحْیـی الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَـكِن لِّیطْمَئِنَّ قَلْبِی»[1]به این نتیجه می‌رسیم که: ابراهیم علیه السلام نسبت به معاد شک داشته است؟!

     

پاسخ اجمالی:

با مراجعه به مفسّران و تبیین کنندگان حقیقیِ قرآن - رسول خدا و دوازده هدایت‌گر پس از ایشان - در می‌یابیم موضوع مطرح شده در آیه‌ی مورد بحث، اشتباه برداشت شده است. بنا بر سخن مبیِّن قرآن خداوند به حضرت ابراهیم فرمود: «من در میان بندگانم خلیلی اتخاذ کرده‌ام که اگر از من چگونگی زنده شدن مردگان را سوال کند، درخواستش را اجابت خواهم نمود». ابراهیم علیه السلام برای آنکه مطمئن شود اوست که خلیل خدا خوانده شده، از خداوند چگونگی زنده شدن مردگان را درخواست نمود و هنگامی که خدای تعالی خواسته‌اش را پاسخ گفت، اطمینان یافت که به مقام خلیل اللهی رسیده است. بنابراین، آنچه حضرت ابراهیم می‌خواست درباره‌اش به اطمینان برسد موضوع معاد یا کیفیت زنده شدن مردگان نبوده؛ بلکه حصول اطمینان از مقام خلیل اللهیِ خویش بوده است.

     

شرح مسئله:

برخی معتقدند حضرت ابراهیم، نسبت به زنده شدن مردگان توسط خداوند شک داشته و لذا از خداوند درخواست نموده این امر را به او نشان دهد تا برایش اطمینان حاصل شود. این عده، در اثبات ادعای خود، به این آیه از قرآن کریم استناد می‌کنند که می‌فرماید:

"وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی كَیفَ تُحْیـی الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَـكِن لِّیطْمَئِنَّ قَلْبِی"[2]

و هنگامی که ابراهیم گفت پروردگارا به من نشان بده که چگونه مردگان را زنده می‌کنی؟ [خداوند] فرمود مگر ایمان نداری؟ [ابراهیم] عرض کرد چرا؛ ولی می‌خواهم تا قلبم مطمئن شود.

     

پاسخ تفصیلی:

بهترین راه برای درک هر پیام، مراجعه به گوینده‌ی پیام و یا افرادی است که مورد تایید وی هستند. قرآن هم از این امر مستثنی نیست. خصوصا اینکه کلام خدا به صورت ایجاز و به اختصار بیان شده و معنای ظاهری آیات، لزوما نشان دهنده‌ی مقصود حقیقی خدا نیست.[3] از این رو خداوند متعال علم قرآن و تفسیر و تبیین آن را به رسول خاتم و دوازده جانشین پس از او عطا فرموده و مردمان را برای فهم کلامش به این تبیین کنندگان ضمانت شده ارجاع داده است.[4] اگر بدون مراجعه به تبیین کنندگان و مفسران حقیقی قرآن سراغ این کتاب برویم، نه تنها متوجه مقصود اصلی خدا نخواهیم شد؛ بلکه چنان که خدا در قرآن فرموده ممکن است به جای هدایت، دچار گمراهی شویم.[5]

در آیه‌ی مذکور نیز اگر به جای مراجعه به مبیِّن قرآن، بر مبنای درک و سلیقه‌ی شخصی خود، کلام خدا را تفسیر و تأویل نماییم، کاری غیر عاقلانه و غیر علمی انجام داده‌ایم؛ و نتیجه این می‌شود که گمان می‌کنیم پیامبر بزرگ و برگزیده‌ی خدا – حضرت ابراهیم علیه السلام – در فعل خدا و معاد دچار شَک شده است و از خدا نشانه ای درخواست می‌کند تا شَکّش از بین برود! اما توضیح مبیِّن حقیق قرآن نشان می‌دهد که ماجرا چیز دیگری بوده است.

همین شُبهه را مأمون از علی بن موسی الرضا – هشتمین مبیِّن و جانشین پس از رسول خاتم – می‌پرسد. مأمون که به شأن و جایگاه امام رضا واقف است و می‌داند علم قرآن در سینه‌ی حجت خداست خطاب به امام رضا می‌گوید:

"ای فرزند رسول خدا؛ مگر نه اینکه می‌گویید پیامبران معصوم هستند؟ پس چگونه است که حضرت ابراهیم می‌گوید «پروردگارا؛ نشانم بده که چگونه مردگان را زنده می‌کنی؟» و خداوند می‌فرماید «مگر ایمان نداری؟» آنگاه ابراهیم علیه السلام می‌گوید «چرا. ولی می‌خواهم دلم آرام گیرد.»؟ [در حالی که چنین رفتاری نشانه‌ی شک به فعل خداوند و عدم عصمت حضرت ابراهیم است]"

امام رضا علیه السلام به عنوان مفسّر و مبیّن حقیقی قرآن اینچنین پاسخ می‌دهد:

"خداوند به حضرت ابراهیم فرمود: «من در میان بندگانم خلیلی اتخاذ کرده‌ام که اگر از من چگونگی زنده شدن مرذگان را سوال کند، درخواستش را اجابت خواهم نمود». سپس در دل ابراهیم افتاد که او همان خلیل الله است. پس چنین گفت: «رَبِّ أَرِنِی كَیفَ تُحْیـی الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَـكِن لِّیطْمَئِنَّ قَلْبِی علی الخله»[6]

یعنی ابراهیم علیه السلام نسبت به زنده شدن مردگان توسط خداوند ایمان کامل داشت، او فقط می‌خواست اطمینان حاصل کند که آیا به مقام خلیل اللهی رسیده است یا خیر؟

مشاهده می‌شود که با مراجعه به مبیِّن قرآن، استنباط ظاهری از کلام خدا کاملا تغییر می‌کند. حضرت ابراهیم هیچ شکی در معاد نداشته و درخواستش برای اطمینان قلبی هیچ ربطی به معاد و کیفیت زنده شدن مردگان نداشته است. بلکه او می‌خواسته مطمئن شود که خلیل الله شده است.

    

نتیجه‌گیری :

در صورت عدم مراجعه به مفسّران و تبیین کنندگان حقیقی قرآن – پیامبر خدا و دوازده هدایت‌گر پس از ایشان – احتمال خطا و اشتباه در معنی و مفهوم آیات قرآن بسیار زیاد است. در مورد شبهه‌ی مورد بحث نیز مشاهده شد که با مراجعه به کلام مبیِّن قرآن، حضرت ابراهیم نسبت به زنده شدن مردگان توسط خداوند، شک نداشته است. بلکه از آنجا که به او گفته شده بود کسی که خلیل خدا باشد اگر درخواست زنده کردن مردگان را هم نماید خداوند اجابتش خواهد نمود، برای اطمینان از اینکه به مقام خلیل اللهی رسیده چنین درخواستی می‌کند و منتظر اجابت خواسته‌اش می‌ماند. بنابراین، این آیه نه تنها به عصمت و ایمان حضرت ابراهیم – جدّ برزرگ پیامبر اسلام – خدشه ای وارد نمی‌کند؛ بلکه نشانگر جایگاه والای ایشان نزد خداوند متعال است.

      

منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)

   


کتاب‌شناسی:

قرآن کریم .

بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیرالقرآن، ج 1. تهران: انتشارات بنیاد بعثت، 1416 ق.

بروجردی، سید محمد ابراهیم، تفسیر جامع، ج 1. تهران: انتشارات صدر، چاپ ششم، 1366 ش.

حر عاملى، محمد. وسایل الشیعه، ج 27. قم: مؤسسة آل البیت، 1409 ق‏.

شریف لاهیجی، محمدبن علی، تفسیر شریف لاهیجی، ج 1. تهران: نشر راد، 1373 ش.

طبرسی، فضل‌بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2. تهران: انتشارات ناصرخسرو، چاپ سوم، 1372 ش.

فیض کاشانی، ملا محسن، الصافی، ج 1. تهران: انتشارات صدر، چاپ دوم، 1415 ق.

كلینى، محمد. كافی، ج 1 و 8. تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1365 ش‏.



[1] . قرآن کریم، سوره بقره، آیه 260.

[2] . همان.

[3] . خداوند می‌فرماید این قرآن دارای آیات محکم و متشابه است که فقط خدا و راسخون علم تاویل آن را می‌دانند (هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیكَ الْكِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِهِ وَ ما یعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ: سوره آل عمران، آیه 5). ؛ بسیاری از آیات قرآن نیز به صورت مجمل بیان شده تا مردم برای فهم آن به مبیِّن قرآن مراجعه کنند. به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرموده‌اند: "دستور اقامه نماز بر پیامبر (ص) نازل شد؛ ولى خداوند این مطلب را که سه یا چهار ركعت بخوانند (كیفیت اقامه آن) بیان نکرد، تا اینكه پیامبر خود این فرمان را براى مردم تشریح كرد": اصول کافی، ج 1، ص 286 و 287.

[4] . علاقمندان به موضوع مبیِّن حقیقی قرآن می‌توانند به درسنامه «تبیین قرآن » در بخش درسنامه‌های سایت محمد (ص) و همچنین «راه بهره مندی از هدایت قرآن» در بخش آثار و مقالات مراجعه نمایند.

[5] . "یُضِلُّ بِهِ كَثِیراً وَیهْدِی بِهِ كَثِیراً" یعنی: (خداوند) بسیاری را با آن (قرآن) گمراه و بسیاری را هدایت می‌کند: قرآن کریم، سوره بقره، آیه 26. ؛ مبیِّن قرآن - امام صادق علیه السلام - در توضیح این آیه فرموده آنانی که گمراه می‌شوند کسانی هستند که قرآن و تأویل آن را از مبیِّن قرآن نگرفته‌اند؛ از این رو معنای حقیقی کلام خدا را متوجه نشدند و خود و دیگران را به گمراهی کشیدند: وسائل الشیعه، ج 27، ح 33593، ص 201.

[6] . "حضرت مجلس المأمون و عنده الرضا علی بن موسى علیه السلام فقال له المأمون: یا ابن رسول الله، ألیس من قولك أن الأنبیاء معصومون؟ قال: «بلى». فسأله عن آیات من القرآن، فكان فیما سأله أن قال له: فأخبرنی عن قول الله: رَبِّ أَرِنِی كَیفَ تُحْی الْمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لكِنْ لِیطْمَئِنَّ قَلْبِی. قال الرضا علیه السلام: «إن الله تبارك و تعالى كان أوحى إلى إبراهیم علیه السلام: أنی متخذ من عبادی خلیلا، إن سألنی إحیاء الموتى أجبته، فوقع فی نفس إبراهیم علیه السلام أنه ذلك الخلیل، فقال: رَبِّ أَرِنِی كَیفَ تُحْی الْمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لكِنْ لِیطْمَئِنَّ قَلْبِی على الخلة قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى‏ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یأْتِینَكَ سَعْیاً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَكِیم": البرهان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 535، ح 1445، به نقل از عیون اخبار الرضا / همین حدیث در تفسیر الصافی فیض کاشانی، ج 1، ص 293 و 294 / همین حدیث در تفسیر جامع بروجردی، ج 1، ص 381 / همین حدیث در تفسیر لاهیجی، ج 1، ص 263 و 264 / "ما روی عن ابن عباس و سعید بن جبیر و السدی أن الملك بشر إبراهیم (ع) بأن الله قد اتخذه خلیلا و أنه یجیب دعوته و یحیی الموتى بدعائه فسأل الله تعالى أن یفعل ذلك لیطمئن قلبه بأنه قد أجاب دعوته و اتخذه خلیلا" یعنی: فرشته ای به ابراهیم علیه السلام بشارت داد که خداوند خلیلی را برای خود در نظر گرفته است که دعایش را مستجاب می‌کند و مردگان را به واسطه‌ی درخواستش زنده می‌کند. پس ابراهیم علیه السلام از خدا درخواست [زنده کردن مردگان] را نمود تا قلبش مطمئن شود که خداوند خواسته‌اش را مستجاب می‌کند و او همان خلیل است: مجمع البیان فی تفسیر القرآن طبرسی، ج 2، ص 644.

logo test

ارتباط با ما