غریب ترین غریب

flower 12    

    

 

نویسنده: مسعود بسیطی (کارشناس علوم تربیتی و ادیان و فرق ؛ این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )

 

  هشتمین هدایتگر پس از رسول خاتم بود و وارث همه‌ی خوبی های همه‌ی خوبان. نامش «علی» بود تا یادآور عظمت و مظلومیت جدّش امیر مومنان علی بن ابیطالب باشد. فرزند امام موسی کاظم و زنی پاکدامن به نام نجمه. لقبش «رضا» بود، چراکه نه تنها دوستان و موافقانش از او راضی بودند؛ بلکه دشمنان و مخالفانش هم از ایشان رضایت داشتند.[1] و به «غریب الغربا» شُهره شد چون از هر غریبی غریب تر بود.

  هوش و ذکاوت ویژه ای نیاز نیست تا بفهمی در پسِ واژه‌ی «غریب ترین غریب» اندوهی بس سترگ نهفته است.

  همه‌ی ما سنگینی و تلخی «غربت» را ولو برای لحظاتی کوتاه وجدان کرده‌ایم. گاهی در شهر و دیاری به دور از خانواده و هم زبانان‌مان طعم غربت را چشیده‌ایم؛ گاه در میان عدّه‌ای که شأن و جایگاه‌مان را نمی‌شناختند، مورد بی محلی قرار گرفته‌ایم و احساس غربت کرده‌ایم؛ گاهی با فرد یا افرادی ظالم مواجه شده‌ایم که نتوانسته‌ایم حق مان را بگیریم و حس غربت نموده‌ایم؛ ...

  در این میان، هرچه جایگاه و موقعیت فرد، بالاتر و مهم تر باشد غربتش عمیق تر و غمش سنگین تر خواهد بود. پزشکی حاذق که مردم او را نمی‌شناسند و به توصیه‌هایش درباره‌ی بیماری که از درد به خود می‌پیچد، توجه نمی‌کنند، بسیار بیشتر از فردی عادی که در همین شرایط قرار گرفته، احساس غربت می‌کند؛ فردی که دارای جلال و جبروت و خَدَم و حَشَم بوده، هنگامی که توسط عدّه‌ای به اسارت و بیگاری گرفته می‌شود، بسیار بیشتر از خدمتگزارانش که آنها هم در همان شرایط به سر می‌برند، حس غربت خواهد داشت.

  حال، چگونه خواهد بود حالِ بزرگ‌مردی که داناترین و والاترین و دلسوزترین خلق خدا در میان مردمان بود اما همگان از دوست و دشمن، از غریبه و آشنا قدرش ندانستند و به غربتش کشاندند؟ مردی از نسل پاکانی همچون ابراهیم خلیل الرحمان و محمد رحمت عالمیان که دوست و دشمن به شأن و جایگاهش واقف بودند اما حرمتش را پاس نمی‌داشتند؟ آیاشایسته‌ی صفت «غریب» بلکه «غریب‌ترین غریب» نیست؟

  آن چه غربت علی بن موسی را دردناک‌تر و سخت‌تر از غربت پدرانش می‌نمود، تبعید از شهر و دیارش نبود. چراکه شش تن دیگر از جانشینان رسول خاتم نیز در غربت و دور از زادگاهِ خویش به شهادت رسیدند.

  رضا، غریب‌ترین غریب بود چون نزدیک‌ترین کسانش نیز حُرمتش را پاس نداشتند و ایشان را درباره‌ی وصیت نامه‌ی پدرشان، امام موسی کاظم، به محکمه‌ی قاضی کشاندند.[2]

  رضا، غریب‌ترین غریب بود چون باید حتی به برادرانش نیز ثابت می‌کرد که حضرت جواد، پسر شخص ایشان است![3]

  رضا، غریب‌ترین غریب بود چون مأمون جهنمی در کاخ، برای امام ساخته بود، که هارون در زندان بغداد نتوانسته بود برای امام کاظم بسازد! جهنمی که حجت خدا را وا می‌داشت حرام زاده‌‌ی پلیدی همچون مأمون را با لقب امیرالمؤمنین خطاب نماید![4]

  رضا، غریب‌ترین غریب بود چون کسی نمی‌داند آن سه سالی که در طوس بود، چه بر سر رضای مرتضی آمد که مُدام مرگ خویشتن را از خدا طلب می‌کرد.[5]

  و امروز غریب‌تر از علی بن موسی الرضا فرزندش مهدی است که سالیانِ سال در غربت غیبت روزگار می‌گذرانَد بی آنکه آدمیان به وجودش توجه کنند، شأنش را پاس بدارند و ظهورش را خواستار شوند.

  همو که پدرانش او را غریب، وحید، طرید و شرید توصیف نموده‌اند.[6]

  پس ای صَاحِبَ كُلِّ غَرِیب؛ یا مُونِسَ كُلِّ وَحِید؛ یا مَلْجَأَ كُلِّ طَرِید؛ یا مَأْوَى كُلِّ شَرِید؛[7] به غربت غریب‌ترین غریب - علی بن موسی الرضا - غیبت آخرین جانشین از نسل رسول خاتم – مهدی موعود – را به پایان رسان و با ظهورش غربت از سینه‌ی همه‌ی غریبان عالم بزدا. 

       

منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)

    


[1]- امام جواد می فرماید: "اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سَمَّاهُ الرِّضَا لِأَنَّهُ كَانَ رِضًى لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي سَمَائِهِ وَ رِضًى لِرَسُولِهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ فِي أَرْضِهِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ أَ لَمْ يَكُنْ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْ آبَائِكَ الْمَاضِينَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ رِضًى لِلَّهِ تَعَالَى وَ لِرَسُولِهِ وَ الْأَئِمَّةِ ع فَقَالَ بَلَى فَقُلْتُ فَلِمَ سُمِّيَ أَبُوكَ مِنْ بَيْنِهِمْ الرِّضَا قَالَ لِأَنَّهُ رَضِيَ بِهِ الْمُخَالِفُونَ مِنْ أَعْدَائِهِ كَمَا رَضِيَ بِهِ الْمُوَافِقُونَ مِنْ أَوْلِيَائِهِ وَ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ لِأَحَدٍ مِنْ آبَائِهِ ع فَلِذَلِكَ سُمِّيَ مِنْ بَيْنِهِمْ الرِّضَا ع‏": عیون الاخبار، ج 1، ص 13.

[2]- کافی، ج 1، باب الاشاره والنص علی ابی الحسن الرضا، ح 15، ص 316 تا 319.

[3]- کافی، ج 1، باب الاشاره والنص علی ابی جعفر الثانی، ح 14، ص 322.

[4]- بحارالانوار، ج 59، صص 309 و 310.

[5]- "پروردگارا اگر گشایش كارم از‌ آنچه در آن قرار دارم، مرگ است، هر چه زودتر مرگم را برسان": بحارالانوار، ج 49، ص 140.

[6]- امام کاظم علیه السلام درباره ی امام زمان فرموده‌اند: "هُوَ الطَّرِیدُ الْوَحِیدُ الْغَرِیب": بحارالانوار، ج 51، ص 151. ؛ و امیر مومنان نیز فرموده‌اند: "صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ": بحارالانوار، ج 51، ص 120.

[7]- بخشی از دعای مشلول: بلدالامین، ص 338. متن این دعا در کتاب مفاتیح الجنان موجود است.

 

logo test

ارتباط با ما