برگرفته از: کتاب «امام علی (ع) صدای عدالت انسانی» نوشتهی جرج جرداق
گردآوری و تحقیق: زهرا مرادی (کارشناس ارشد MBA؛ این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید)
جرج جرداق[1] - ادیب و اندیشمند مشهور مسیحی - در کتاب خود با عنوان «امام علی (ع) صدای عدالت انسانی» دربارهی شخصیت امیر مؤمنان به تفصیل سخن گفته است.
وی دربارهی درخشش امیر مؤمنان در ظلمت تاریخ اینچنین مینویسد:
«صفحات سیاه تاریخ ورق خورد و آن گمراهیها و نادانیها که دیده و بینش انسان را تنگ و محدود ساخته بود، برخود گریستند ... ولی ناگهان میدان باز شد و جهان آنچنان وسعت یافت که همه خلق را در دل خود جای داد و آن گاه بود که دیگر یک شخصیت بزرگ واقعی، که نمیتوان او را به یک طائفه و یک گروه و یک ملت اختصاص داد، از آنِ همه تودهها شد ... و این چنین بود که ناگهان علی بن ابیطالب، بزرگ مرد شرق به همه جهانیان تعلق گرفت. و وجود او ... مانند خورشید است که بر سراسر زمین، کوهها و بیابانها، درهها و جلگهها،پستیها و بلندیها، دریاها و خشکیها، به طور یکسان روشنایی و حرارت میدهد و بر انسان است که از پرتو نور آن بهره مند شود و در برابرش دیوار و مانعی برپا ننماید و در آن حال که سرما وی را فرا گرفته است، از حرارت آن گرم شود و این گرمای جانبخش را از خود دریغ ندارد.» [2]
نوشتار زیر، با موضوع « شجاعت امیر مؤمنان»، گزیدهای از این کتاب[3] است:
شجاعت در چهارچوب عقل، یک کار بدنی و جسمانی نیست، بلکه خصلتی از خصایل نفس و مزیتی از مزایای ایمان است. شجاعت امام [علی]، به مثابه بیان طرز فکر و به منزله عمل ناشی از اراده است، زیرا محور شجاعت، دفاع از حق و ایمان به نیکی است. [4]
پرچم علی در هر جنگ و پیکار برای پیامبر به اهتزاز درمیآمد. شجاعت و قهرمانی او، به همراهی خون و زبان و قلب او ... فقط وقف پسرعمویش، پیامبر و پیروزی و پیشرفت رسالت او بود و در خلال قهرمانیها و رزمهای صمیمانه خود، بر ضد دشمنان بزرگ محمد، آن را به خوبی نشان داد. در واقعه «خندق» که در آن یاران پیامبر دچار ترس گشته و دلهایشان متزلزل شده بود، تنها علی بود که چون کوه استوار در برابر بزرگان قریش ایستاد و توانست مسلمانان را به پیروزی قطعی امیدوار سازد و سرانجام قریش و قهرمانهایش را شکست بدهد. [5]
باید جهاد علی را، در روزی که دژهای «خیبر» به دست او فتح شد، بسیار بزرگ شمرد ... علی ... روانه میدان شد و وقتی به نزدیکی قلعه رسید و قلعه نشینان ... همگی به سوی او حمله بردند. یکی از مردان ضربتی زد که سپر علی از دستش افتاد، ولی علی یکی از درهای بزرگ قلعه را از جای کند و به جای سپر، در دست خود گرفت و آن را همچنان در دست داشت تا قلعه ناگشودنی! را فتح کرد. [6]
مشهور است که هیچ قهرمان دلاوری در میدان به سراغ علی نیامد که پابرجا بماند و هیچ اسب سواری در برابر او نتوانست استقامت ورزد. او چون از مرگ نمیترسید، از هیچ جنگجوی و قهرمان مشهور در قدرت و زور، واهمه و باکی نداشت، و بلکه ترس از مرگ اصولا به ذهن امام هم در هیچ میدانی خطور نمیکرد. او به مبارزه هر قهرمانی که میرفت نخست او را نصیحت میکرد تا هدایت شود. و مشهور است که او در نوجوانی بر دلاور جزیرۀ العرب و قهرمان خطرناک مشرکان برضد مسلمانان «عمروبن عبدود» غلبه یافت و او را از پای درآورد و این پیروزی عجیب، بر این قهرمان، پیروزی هدایت و راستی بر غرور و خودپسندی و فخرفروشی بود. [7]
علی با همه نیروی شگرف و شجاعت فوق العادهای که داشت، در هیچ موقعیتی به ظلم دست نیالود. همه راویان و تاریخ نویسان در این امر متفق القولند که علی تا مجبور نمیگشت وارد کارزار نمیشد. او تا میتوانست سعی میکرد که از راههای مسالمت آمیز اختلافات را با دشمنان خود برطرف سازد و از خونریزی و جنگ جلوگیری به عمل آورد ... از نبرد، جز در صورت اضطرار و ناچاری، پرهیز میکرد. و از اینجا بود که وقتی که سربازان خوارج، نیروهای خود را آماده جنگ با او نموده بودند، و یکی از یاران از علی خواست که جنگ را شروع کند، چنین پاسخ داد: «تا آنان شروع به جنگ نکنند، من آغاز نمیکنم». [8]
مردانگی، شهامت، ایمان او به نیکی و جوشش انسانیت در روح او، امام را وادار میساخت که با آنها به مذاکره بپردازد، شاید که قانع شوند. [9]
[در] جنگ جمل: هنگامی که دشمنانش جمع شدند، میکوشیدند که به سوی وی آیند، به یاران خود دستور داد که صفوف خود را آماده سازند، و چون آماده شدند، به آنها فرمود: «تیری نیفکنید، با نیزه مزنید و شمشیر نکشید مگر اینکه معذور باشید».
او بدین ترتیب میخواست که از جنگ جلوگیری کند و مسائل را به طور مسالمت آمیز حل کند تا خونها ریخته نشود و مردم کشته نشوند. [10]
آیا از تاریخ درباره رزمنده دلاور و شجاعی نشان گرفتهای که دشمنان میدان کارزار را هم - به خاطر آن که انسان هستند - دوست بدارد و تا آن جا در این مهرورزی پیش برود که به یاران خود آنها را توصیه کند؟[11]
[1] - متولد 1926 میلادی.
[2] - امام علی و صدای عدالت انسانی، ج 1، ص 70 و 71.
[3] - جرداق، جرج. امام علی و صدای عدالت انسانی. ج 1، تهران: کلبه شروق، چاپ دهم، 1379 ش.
[4] - امام علی و صدای عدالت انسانی، ج 1، ص 152.
[5] - همان، ص 134.
[6] - همان، ص 134 و 135.
[7] - همان، ص 152 و 153.
[8] - همان، ص 154 و 155.
[9] - همان، ص 155.
[10] - همان، ص 156.
[11] - همان، ص 108.