از امیرمومنان(ع) پرسیدند: آخرین وصی پیش از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) چه کسی بود؟ فرمود” پدرم”
«آخرین وصی پدر اولین وصی»
نوشتاری از مجتبی فیضی کلاسی به مناسبت وفات حضرت ابوطالب :
دوران فترت، به دوره زمانی گفته می شود که پیامبری برانگیخته نشده است. براساس این دیدگاه در فاصله زمانی حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) پیامبری مبعوث نشده است. از طرفی طبق عقاید شیعی زمان هیچ گاه از حجت الهی خالی نبوده است؛ چنان که در کمال الدین، شیخ صدوق 65 حدیث در این رابطه نقل نموده است. شیخ صدوق با استناد به روایاتی که از اوصیاء این دوره نام می برد، فترت را به معنای پنهان بودن و آشکار نبودن دعوت می داند نه نبود حجت؛ شیخ طوسی نیز با استناد به خالی نبودن زمین از حجت معتقد است حجت های الهی در این مقطع به دلیل ترس و تقیه ظاهر نبودند. علامه طباطبایی، دوره فترت را به نبود انبیای صاحب شریعت تفسیر می کند نه نبود مطلق انبیاء، آیت الله جوادی آملی در یک احتمال، دوره فترت میان حضرت عیسی و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) را به نبود انبیای بنی اسرائیل تفسیر می کند. برخی مفسرین معقدند، حجت الهی اعم از انبیاء و اوصیاء بوده و حجت صرفا به معنی پیامبر یا صاحب شریعت نیست.
در دوان میان حضرت عیسی(ع) و پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله)، پیامبر صاحب شریعت وجود نداشت، ولی همواره اوصیای حضرت عیسی(ع)در میان بنی اسرائیل و اوصیای حضرت ابراهیم(ع) در سرزمین حجاز حضور داشتند.
ابوطالب(ع) که پیش از بعثت به شیخ الاباطح و سید البطحاء مشهور بود، به سبب سیادتش بر قریش به نوعی از روسای مکه هم محسوب می شد. از آن جایی که تاریخ تولد ابوطالب سال 35 قبل عام الفیل گزارش شده است، با این حساب ایشان هنگام تولد پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله) 35 ساله بود. پدر ایشان عبدالمطلب(ع)، بزرگ قبیله قریش بوده که شهر مکه را سیادت می کرده است، پس از وفات عبدالمطلب، ابوطالب(ع) عهده دار تمام مسئولیت های سیاسی و اجتماعی پدرش شد. برپایه حدیثی از امیرالمومنین(ع)، ابوطالب در عین تهی دستی سرور قریش بود و پیش از او هرگز تهیدستی بر قریش ریاست نکرده بود. بزرگ منشی او زبانزد اهل قریش بود به دلیل درایت و نفوذ کلامش در میان قریش تیره های مختلف هنگام مجادلات، او را داور میان خود قرار می داند. او شاعری برجسته و توانا بوده به ویژه قصیده لامیه او شهرت بسیاری دارد و بر اساس گزارش های تاریخی بر آیین حنیف ابراهیم و احکام آن بود. اصبغ بن نباته می گوید: از امیرالمؤمنین شنیدم که می فرمود: به خدا سوگند! پدر و جدّم عبدالمطّلب و هاشم و عبد مناف هیچگاه بتى را نپرستیدند. آنها بر دین حضرت ابراهیم بودند و به سوی خانه کعبه نماز می خواندند
پس از حضرت ابراهیم (ع) به عنوان پیامبری که در حجاز رسالت داشت، اوصیای آن حضرت در حجاز تا زمان بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) حضور داشتند. اما آخرین وصی حضرت ابراهیم (ع) چه کسی بود؟
علامه امینی از کتاب ضیاءالعالمین که کتابی ارزشمند در باب امامت است نقل کرده که از امیرمومنان(ع) پرسیدند: آخرین وصی پیش از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) چه کسی بود؟ فرمود” پدرم” (علامه امینی، الغدیر،ج7، ص536و 539) آری بالاترین مقام جناب ابوطالب، مقام وصایت آن حضرت بوده که کمتر آن را می شناسیم. شیخ صدوق می گوید: ” روایت شده است که عبدالمطلب (پیش از تولد پیامبر) حجت بود و ابوطالب (پس از وفات عبدالمطلب) وصی او بود”(شیخ صدوق، الاعتقادات، ص357)
یکی از دلایل حجت بودن حضرت ابوطالب(ع) بشارات غیبی ایشان است که در کافی به عنوان یکی از کتب معتبر روایی با سلسله اسناد نقل شده است.
امام صادق(ع) می فرماید: هنگامی که حضرت فاطمه بنت اسد بشارت میلاد مسعود پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) به محضر ابوطالب(ع) تقدیم کرد، حضرت ابوطالب(ع) فرمود: “ اِصْبِرِی سَبْتاً أُبَشِّرْکِ بِمِثْلِهِ إِلاَّ اَلنُّبُوَّهَ ” ؛ سی سال صبرکن، تو را به همانند او بشارت می دهم به جز نبوت. (کلینی، الکافی، ج1، ص452)
در این جمله کوتاه چند خبر غیبی هست:
- حضرت ابوطالب(ع) می دانست که فرزندش علی (علیه السلام) دقیقا سی سال بعد متولد می شوند.
- ایشان می دانستند که امیرمومنان(ع) در ویژگی ها به جز نبوت همانند پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) خواهد بود.
- او می دانست که مولود مسعودی که خانم فاطمه بنت اسد بشارت او را آورده، پیامبر(صلی الله علیه و آله) خواهد بود.
نمونه دیگر: امام صادق(ع) فرمود: روز تولد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، سرزمین فارس و کاخ های شام برای حضرت آمنه آشکار شد، حضرت فاطمه بنت اسد آن را به محضر ابوطالب(ع) نقل کرد، حضرت ابوطالب(ع) – که خود آخرین وصی حضرت ابراهیم(ع) بودند – فرمودند:” آیا از این مطلب تعجب می کنی؟ تو نیز وصی و وزیر او را به دنیا خواهی آورد. (کلینی، الکافی، ج1، ص454) این موارد جدای از سیمای حضرت ابوطالب در احادیث قدسی، احادیث پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین(ع) در شان ایشان است. مولای متقیان محور مظلومیت هاست، هرکس به هر مقدار به آن حضرت نزدیک باشد، به همان میزان در معرض ستم، ظلم و مظلومیت قرار می گیرد. شایسته است به بهانه سالروز وفات ایشان بیشتر پیرامون این شخصیت برجسته جهان اسلام مطالعه و صحبت کنیم.
بخشی از مطالب مذکور، از مقاله آخرین وصی حضرت ابراهیم(ع) نوشته آقای علی اکبر مهدی پور، انتشار یافته در شماره48 فصلنامه تخصصی مطالعات قرآن و حدیث سفینه می باشد. علاقه مندان جهت مطالعه بیشتر می توانند از مطالب سایت همایش بین المللی حضرت ابوطالب(ع) نیز بهره مند شوند.
منبع: شفقنا