«رساله الحقوق» یادگار چهارمین اختر برج امامت، حضرت على بن الحسین(علیه السلام)، ملقب به زین العابدین است که در سال سى و هشت قمرى در مدینه دیده به جهان گشود و در سال ۹۴ ویا ۹۵ به فرمان ولید بن عبدالملک مسموم گشت، و دار فانى را با شهادت وداع نمود.
حضرت آیت الله العظمی سبحانی در ابتدای اثر خود که به شرح رساله حقوق امام سجاد(ع) اختصاص دارد، آورده است: «رساله الحقوق» یادگار چهارمین اختر برج امامت، حضرت على بن الحسین(علیه السلام)، ملقب به زین العابدین است که در سال سى و هشت قمرى در مدینه دیده به جهان گشود و در سال ۹۴ ویا ۹۵ به فرمان ولید بن عبدالملک مسموم گشت، و دار فانى را با شهادت وداع نمود.
دوران امامت سیدالساجدین که از سال ۶۱ هجرى یعنى پس از شهادت پدر بزرگوارش(حضرت حسین بن على(علیهما السلام)) آغاز شد، پراختناق ترین دوره هاى پس از درگذشت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) بود، بالأخص عصر خلافت عبدالملک بن مروان(۶۵ـ۸۶) و فرزند او ولید بن عبدالملک(۸۶ـ۹۶) زیرا کسى را توان مخالفت با اندیشه و روش هاى ظالمانه آنان نبود، و لذا حضرتش در این دوران به نوعى به رهبرى پرداخت که مستمسکى به دست جباران روزگار ندهد، مانند:
- تبیین معارف اسلامى از طریق دعا و مناجات (که به صورت صحیفه سجادیه) منتشر شده است.
۲.نشر احکام و آثار تربیتى و اخلاقى با نگارش «رساله الحقوق» و امام طى آن وظایف گوناگون انسان را در پیشگاه خدا، و نسبت به خویشتن و دیگران بیان نموده است.
رساله یاد شده را صدوق در کتاب خصال در بخش (ابواب الخمسین وما فوقه) به صورت مسند، و در کتاب دیگرش مانند «من لایحضره الفقیه»، ج۲، ص ۶۱۸، به صورت مرسل نقل کرده است و حسن بن على بن شعبه در کتاب «تحف العقول» آن را بدون سند آورده است، طبق نقل صدوق تعداد حقوق پنجاه و یک ولى به نقل ابن شعبه پنجاه تا است، اینک فهرست این حقوق طبق نقل ابن شعبه حرّانى([۱]):
- حق خدا، ۲. حق نفس انسان(حق خویشتن)، ۳. حق زبان، ۴. حق گوش، ۵. حق چشم، ۶.حق پا، ۷. حق دست، ۸. حق شکم، ۹. حق دامن، ۱۰. حق نماز، ۱۱. حق روزه، ۱۲. حق صـدقـه، ۱۳. حق حج، ۱۴. حق قربانى، ۱۵. حق فرمانروا، ۱۶. حق معلم، ۱۷. حق مالک برده، ۱۸. حق رعیـت، ۱۹. حق شاگردان، ۲۰. حـق زن(همسر)، ۲۱. حـق برده، ۲۲. حق مادر، ۲۳. حق پدر، ۲۴. حـق فـرزنـد، ۲۵. حــق بـرادر، ۲۶. حــق آزاد کننده برده، ۲۷. حـق بنـده آزاد شده، ۲۸. حق نیکوکار، ۲۹. حـق مؤذن، ۳۰.حق امام جماعت، ۳۱. حق همنشین، ۳۲. حـق همسـایه، ۳۳. حـق رفیـق، ۳۴. حـق شـریـک، ۳۵. حـق مـال، ۳۶. حق طلبکار، ۳۷. حق معاشر، ۳۸. حق خصم(طرف دعوا) بر انسان ۳۹. حق انسان بر طرف دعوا، ۴۰. حق مشورت خواهنده، ۴۱. حق مشورت دهنده ۴۲. حق نصیحت خــواهنده، ۴۳. حق نصیحت کننده، ۴۴. حق بزرگ سال، ۴۵. حق خردسال، ۴۶. حق درخواست کننده، ۴۷. حق کسى که از او درخواست شده، ۴۸. حق شاد کننده انسان، ۴۹. حق آزار دهنده انسان، ۵۰. حق عموم هم کیشان، ۵۱. حق اهل ذمّه.
اگر شماره حقوق از پنجاه تجاوز کرد در حالى که در آخر رساله، خود حضرت آن را پنجاه حق شمرده است، به خاطر این است که حق حج، و حق قربانى دو حق جداگانه شمرده شده است. اگر این دو حق یک حق شمرده شود، شماره حقوق از پنجاه تجاوز نمى کند. توضیح بیشتر در حق سیزده و چهاردهم خواهد آمد.
سند رساله
«رساله حقوق» را على بن حسین بن شعبه که از علما و محدّثان قرن چهارم اسلامى است، و با شیخ صدوق متوفاى ۳۸۱، معاصر مى باشد، به صورت مرسل نقل کرده است و اصولاً مؤلف «تحف العقول» همه احادیث را با حذف سند مى آورد، و اگر این رساله در آن کتاب فاقد سند است به خاطر همان روش او در مجموع کتاب است، ولى صدوق در کتاب «الخصال»، رساله را با این سند نقل کرده است:
حدثنا علی بن أحمد بن موسى(رضی الله عنه) قال: حدثنا محمد بن أبی عبد الله الکوفی، قال حدّثنا جعفر بن محمد بن مالک الفزاری. قال حدّثنا خیران بن داحر قال: حدثنی أحمد بن علی بن سلیمان الجبلی عن أبیه عن محد بن علی عن محمد بن فضیل عن أبی حمزه الثمالی.([۲])
البته این سند به خاطر اشتمال بر یک رشته اسامى مشترک بین ثقه و غیر ثقه، قابل اعتماد نیست.
امّا رجالى محقق «نجاشى» در کتاب خود، رساله الحقوق را با دو سند از ابى حمزه ثمالى نقل کرده است که سند نخست بسیار صحیح است و سند دوم نیز مشکلى ندارد([۳])، جز محمد بن فضیل که متهم به غلوّ است ولى اتهام به غلوّ ضررى به وثاقت راوى نمى رساند، زیرا حدود غلوّ در میان قدما به صورت دقیق، اندازه گیرى نشده بود. و بسیارى از موضوعاتى که در میان قدما مایه غلو به شمار مى آمد، نزد متأخران سبب غلوّ نیست.
ضمناً ابوحمزه ثمالى ثابت بن دینار است و ابى صفیّه کنیه پدر اوست.
این رساله در عصرى نگارش یافته که حجاج بن یوسف ثقفى از طرف عبدالملک بر حجاز، سپس بر عراق حکومت مى کرد. مسعودى مى نویسد: حجاج بیست سال تمام فرمانروایى کرد و شماره کسانى که به وسیله دژخیمان او جان سپردند صد و بیست هزار بود، هنگام مرگ وى پنجاه هزار مرد و سى هزار زن زندانى بودند که شانزده هزار نفر آن ها عریان و برهنه بودند، و زندان آنها فاقد سقف بود و از گرما و سرما حفاظى نداشتند.([۴])
در هر حال این رساله مورد توجه دانشمندان قرار گرفته و شروحى بر آن نوشته اند، آنگاه که اینجانب در شب هاى ماه رمضان براى سخنرانى در تلویزیون، کانال سراسرى دعوت شدم، فرصت را مغتنم شمردم و عنوان سخن را رساله الحقوق برگزیدم، و هر شب یکى از حقوق را براى بینندگان تشریح مى نمودم، اینک مجموع سخنرانى ها با ویرایش، تقدیم علاقمندان مى شود.
و در پایان یادآور مى شویم که سخنان امام سجاد(علیه السلام) در بالاترین درجه از نظر فصاحت و بلاغت است و چون پیش از اینجانب برخى از عزیزان به ترجمه آنها پرداخته اند، از این جهت از مواردى از ترجمه هاى موجود همراه با تصرّف بهره گرفته ام و اعتراف مى کنم که ترجمه حاضر در شأن و همسنگ کلام امام نیست و فاقد زیبایى متن است ولى در عین حال، مقصود امام را به نحوى مى رساند.
[۱]. منابع یاد شده در بیان ترتیب حقوق، اندکى اختلاف دارند و ما در اینجا غالباً ترتیب موجود در کتاب «تحف العقول» را برگزیدیم.
[۲]. الخصال، ج۲، ص ۳۶۰.
[۳]. رجال نجاشى، ترجمه ثابت بن أبى صفیّه، شماره ۲۹۴.
[۴]. مروج الذهب ومعادن الجوهر:۳/۱۶۶ـ ۱۶۷.
منبع: شفقنا