رفتار آموزنده و بی نظیر امیر المونین (ع) با مرد یهودی که مدعی زره ایشان شده بود به روایت های مختلف بیان شده است.
، آیت الله العظمی وحید خراسانی درباره این رخداد تاریخی بیانی دارند که به شرح ذیل است:
دانشگاهی ها تأمل کنند، علمای مملکت دقت کنند و بفهمند، چه خبر است؟! چه غوغاست؟! کسی که ایران امروز، یک ایالت او بوده، تا برسد به بقیهی امپراطوری روم. شاهنشاهی ایران زیر دو پایش بوده، یک مرتبه مردی یهودی جلو آمد و گفت: یا علی، این زرهت که در آنجاست مال من است. فرمود : این زره من است از دستم افتاده. گفت: یا علی، این زره مال من است.
من دست برنمیدارم تا پیش قاضی حاضر شوی. دربارهی اینها فکر کنید. امیرمؤمنان علی (علیه السلام) کسی است که از جهت معنا، «آدم ومن دونه تحت لوائی». و آن لواء. از این طرف هم حکومت دنیا در قبضه اقتدار اوست. با یهودی پیش قاضی آمد. قاضی دید زره در دست یهودی است. حکم کرد که زره مال یهودی است. حالا فکر کنید قاضی علیه او حکم کرد؛ آن هم به نفع یهودی. امیرالمؤمنین (علیه السلام) زره را به یهودی تحویل داد. یک مرتبه یهودی روی قدمش افتاد. گفت: یا علی، زره مال خودت بود. من همه این بساط را به راه انداختم که ببینم این دین همان دینی است که موسى (علیه السلام) خبر داده. این ادعا را به ناحق کردم تو در مقابل مثل منی حاضر شدی به محکمه آمدی. آن هم حکم قاضی را به حسب ظاهرِ اینکه زره در دست من است پذیرفتی. همهی مقصد این بود که بدانم تو همانی که موسی خبر داده که جانشین خاتمی (صلی الله علیه وآله). أشهد ان لا اله الا الله! روی قدمش افتاد و مسلمان شد. حضرت زرهش را به او داد. هفتصد درهم هم به او داد. یهودی در غزوهی صفین در رکاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) شهید شد. این است علی بن ابی طالب! این منشور حکومتش، این هم عملش! دنیا کجا دیده بشری که اقالیم هفت گانه بما تحت افلاکها همه را به او بدهند تا یک پوست جو از دهن یک مورچه بگیرد. هفت اقلیم را ببازد و آن پوست جو را از دهن مورچه نگیرد. برای چنین کسی، بشریت باید عزا بگیرد که چه کسی بود؟ چه کرد؟ این زندگی چه بود؟
منبع: شفقنا