یک روز علامه طباطبایی به هانْری کُرْبَنْ فیلسوف، و شیعهشناس فرانسوی گفت: ما شیعه ها مناجات داریم. دعا و گریه داریم! وقتی تلخی به ما فشار می آورد، یک مقدار با خدا حرف می زنیم و آرام می شویم. شما که پروفسور هستی وقتی گرفتار می شوی در فرانسه چه می کنی؟ گفت: بنده هم گریه می کنم. من خودم کتاب صحیفه سجادیه را دارم و هر وقت که ناراحت می شوم آن را به همراه ترجمه اش می خوانم. من هم گریه می کنم. مناجات آرام بخش است.
نامش علی و کنیه اش ابوالحسن بود و به دلیل عبادت زیاد و سجده هاى طولانی، امام زین العابدین (ع) و سجاد لقب گرفت. چون امام باقر (ع) بدن مبارک پدر بزرگوارش امام زین العابدین (ع) را غسل می داد، ناظران دیدند که علاوه بر سجده گاه هاى حضرت، گردن و کتف مبارکشان نیز پینه بسته است. دلیلش را پرسیدند. امام باقر (ع) عرض کردند: «پدرم چون شب فرا مى رسید در کیسه ای غذا می گذاشت و آن را همچون علی (ع) به دوش می کشید و به صورت ناشناس به فقرا می داد.»
آن هنگام که نان و نادانی مردم را در بند عافیت گرفتار کرده بود و آموزه های اسلام ناب محمدی بدست نااهلان در مسیر تحریف و بدعت به انحراف می رفت، مردی از سلاله پاکی ها و زلالی ها از خاندان ناب رسول خدا (ص) برخاست و با واژه های زیبای دعا و مناجات، آموزه های انسان ساز اسلامی را در بی بدیل ترین نجواهای آسمانی عرضه کرد. در هنگامه ای که بنی امیه پس از جنایات کربلا ، فضای جامعه را در تیرگی و شبهه افکنی فرو برده بود و حق و باطل را در هم ممزوج کرده بود، امام سجاد (ع) با رفتارهای والای انسانی و دعاهای پر مضمون و ناب، تکلیف سنگین هدایت را برعهده گرفت. در فضای مسموم آن روز بی اخلاقی و انحرافات دینی بسیار افزایش یافته بود لذا آن حضرت اهتمام خود را پرورش دینی و اخلاقی مردمان زمان خود قرار داد.
امام سجاد (ع) در معرکه هولناک عاشورا به شهادت نرسیدند. آن هم به دلیل بیماری شدید ایشان در آن ایام بود. حال آن حضرت آنچنان دردناک و بدن مطهرش آنقدر رنجور و ضعیف شده بود که دشمن گمان می کرد آن حضرت خود در حال جان داده است و نیازی به شهید کردن ایشان نیست. البته این اتفاق از حکمت های خاص خداوند بود تا ذخیره الهی بر زمین باقی بماند و جهان را از نور وجود خود بهره مند سازد.
امام سجاد (ع) که به شدت تحت نظر حکومت اموی قرار داشت و رفت و آمدهای ایشان به سختی کنترل می شد، نمی توانست در آن فضای خفقان به راحتی با مردم در ارتباط باشند و مجالسی چون موعظه و سخنرانی برپا کنند. لذا امام برای رساندن نظرات و عقاید دینی، سیاسی و اجتماعی خود، قالب دعا و نیایش را برگزیدند. ایشان در قالب این زبان، بلندترین مضامین عرفانی و معرفتی و رهنمودهای اخلاقی، سیاسی، حق خواهی، ظلم ستیزی، اجتماعی و از این دست را بیان کردند.
یکی از دعاهای شگفت آور صحیفه سجادیه، دعای ارزشمند "مکارم اخلاق" است. در دعای مکارم اخلاق، امام سجاد(ع) به شورانگیز ترین شکل ممکن از خدای متعال، اخلاق ستوده و اوصاف پسندیده، دوری از اخلاق ذمیمه و صفات رذیله را طلب می کند. این دعا با محتوای بی بدیل خود، از زیبایی خاصی بهره مند است. حضرت در این دعا فهرستی زیبا و عارفانه از سجایای انسانی و اخلاقیات نیکو را بیان کرده اند. این دعاى شریف حاوى تعالیمى مهم و درس هایى آموزنده و انسان ساز است و به هر نسبت که افراد علاقمند و با ایمان در مضامین آن دقت کنند و محتواى آن را به نیکى فرا گیرند و دستورهایش را عملاً به کار بندند، به همان نسبت از سعادت واقعى و کمال راستین برخوردار مى شود.
حضرت سجاد (ع) در این دعا از خداوند طلب می کنند: "خدایا، بر محمد و خاندان او درود فرست و مرا به زیور شایستگان بیارای و به جامهی پرهیزگاران بپوشان: در گستردن عدل و داد، و فرو خوردن خشم، و میراندن آتش دشمنی، و به هم پیوستن دلهای پراکنده، و به سامان کردن کار بندگان، و برملا کردن پسندیدهها، و پوشاندن کارهای ناپسند، و نرمخویی و فروتنی و خوش رفتاری و بردباری و خوش رویی، و پیشی جُستن در فضیلتها، و گرویدن به شیوه احسان، و سرزنش نکردن دیگران، و بخشش نکردن به کسی که سزاوار بخشش نیست، و گفتن سخن حق، اگر چه دشوار باشد، و اندک شمردنِ کردار و گفتار نیکِ خود، اگر چه بسیار باشد، و بسیار شمردن کردار و گفتار بدِ خویش، اگر چه اندک باشد. [ای معبود من] این صفات را در من به کمال رسان، به وسیلهی طاعتِ پیوسته و همراهی با جماعت مؤمنان و دوری گزیدن از بدعتگذاران و پیروانِ اندیشههای ساختگی .»
پس از وقایع جانسوز کربلا برخی که امام حسین (ع) را تنها گذارده بودند و دنیا طلبی را برگزیده بودند خود را از رحمت خدا به دور می دیدند و عذاب وجدان آنان را از رحمت خداوند ناامید کرده بود. امام سجاد (ع) در یکی از مناجات های عارفانه خود همگان را متوجه توبه پذیربودن خالق بی همتا کرد تا با این سخن، ناامیدان را به رحمت و معفرت پروردگار بشارت دهد و مشتاقانه به سوی پروردگار بازگرداند. آن حضرت دراین مناجات عرضه می دارند: "خداوندا، اینجا که من ایستاده ام مقام کسی است که بازیچه دست گناهان شده است و زمام اختیارش به دست لغزش ها و خطاها رفته است. شیطان بر او تاخته است و چیره شده است. پس از روی تفریط از انجام هرچه بدان فرمان داده ای قصور ورزیده است و از سر غرور، هرچه که تو نهی کرده ای انجام داده است ... بار الها ، برمحمد و خاندانش درود فرست و آن سان که من در برابر تو به گناه خود اعتراف کردم ، تو نیز به آمرزش خود مرا بپذیر." (مناجات طلب توبه )
یکی دیگر از مناجات های منحصر به فرد صحیفه سجادیه، دعاهای 15 گانه، "خمس عشر" است که از وجود قدسی امام سجاد (ع) تراوش کرده است. این مناجات ها از لطافت و شیرینی خاص و شورانگیزی برخورداراند. ویژگی بارز مناجات خمس عشر در این است که هر انسانی با ویژگی های روحی و روانی خودش و همه انسان ها در شرایط روحی و روانی مختلفشان، می توانند دعای مورد نیاز خود را در این مجموعه پیدا کنند و با خداوند خود سخن بگویند. مناجات 15 گانه "خمس عشر" شامل: مناجات توبه کنندگان، مناجات شکرگزاران، مناجات خائفین (ترسیده ها) مناجات باز گشت کنندگان، مناجات رغبت کنندگان و از این قبیل است .
انسان براساس احوالات خود می تواند یکی ازاین مناجات ها را برای سخن گفتن باخداوند انتخاب کند. به طور مثال وقتی در فردی حس شکرگزاری از پروردگار غلبه دارد و رغبت دارد که شکرگزاری خود را به خالق بی همتا نشان دهد می تواند مناجات شاکرین را انتخاب کند. در فرازی از این مناجات امام سجاد (ع) می فرمایند: "خداوندا بخشش های پی در پی تو، سپاسگذاری از تو را از یاد من برد و فراوانی فضل و احسانت، مرا از شمردن خوبی هایت عاجز کرد و پشت سرهم آمدن نیکی هایت مرا از بیان خوبی هایت و نشردادن آنها درمانده نمود. این جایگاه کسی است که به وفور نعمت های تو اعتراف دارد و در برابر آن به کوتاهی خود معترف است / و به زبان خود به سستی در بندگی و هدر دادن نعمت هایت گواهی می دهد و تویی دلجو و مهربان ."
قدم گذاشتن در بوستان صحیفه سجادیه امام سجاد (ع) و استثمام عطر دل انگیز مناجات ها و دعاها و شستن دل در چشمه سار زلال کلمات و واژگان خالصانه، قلب انسان را از تیرگی ها می شوید و درهای تعالی و کمال را به روی او باز می کند.
عصر امروز که عصر سرعت و شتاب نام گرفته است، فرصت مناجات های خالصانه با پروردگار را از انسانها ربوده است. انسان امروزی با گرفتار شدن در دنیای مجازی، به تنهایی عمیقی دچار شده است. او دیگر وقتی برای گذراندن اوقات با همنوعان خود را نیز ندارد. کم شدن محبت و علاقه های راستین و کم رنگ شدن روابط خانوادگی و دوستانه، بسیاری را دچار کمبودهای عمیق روحی کرده است. اکنون نه تنها دین مداران بلکه روان شناسان متجدد نیز اذعان دارند که ارتباط با پروردگار و سخن گفتن و درد و دل کردن با خالق یگانه، بسیاری از بیماری های روحی را درمان می کند و نشاط و اشتیاق به ارمغان می آورد. روانشناسان معتقدند که گم شده انسان امروزی، "الله" یعنی همان معبود یگانه است و بازگشت به سوی او و راز و نیاز با او آرام بخش دل های بی قرار است.
حجه السلام قرائتی از مدرسان و مفسران قرآن کریم در این باره می فرمایند: " هنگامی که پرفسور کربن از فرانسه به ایران می آمد. شیعه شناس بود. با علامه طباطبایی بحث می کرد. یک روز علامه طباطبایی به او گفت: ما شیعه ها مناجات داریم. گریه و دعا داریم. وقتی تلخی به ما فشار می آورد یک مقدار با خدا حرف می زنیم و آرام می شویم. شما که پروفسور هستی وقتی گرفتار می شوی در فرانسه چه می کنی؟ گفت: بنده هم گریه می کنم. من خودم کتاب صحیفه سجادیه را دارم و هر وقت که ناراحت می شوم آن را به همراه ترجمه اش می خوانم. من هم گریه می کنم. مناجات آرام بخش است."
منبع: parstoday