به مناسبت هفدهم ربیع الاول سالروز میلاد پربرکت پیامبراکرم (ص) و امام صادق (ع) قطره ای از فضایل ششمین امام و هدایتگر شیعیان را می خوانیم.
به بیان سخاوی: “مجموعههای متعددی را میطلبد تا بتوان فضایل و مناقب امام صادق (ع) را بیان نمود”.(۱) این نوشتار کوتاه از بیان تمامی این فضایل، ناتوان است. از سوی دیگر، به اذعان ابن خلکان: “فضایل او مشهورتر از آناند که نیازی به بیان داشته باشند”.(۲) مطالب نوشتار زیر از منابع اهل سنت برگزیده شده است :
القاب
او به لقبهای طاهر، فاضل، صابر و صادق ملقب بود که “صادق“، مشهورترین لقب اوست.(۳) علت شهرت او به عنوان صادق نیز صداقت گفتار وی می باشد.(۴)”صادق” لقب یافت چون هرگز سخن دروغی از او شنیده نشد.(۵)
عبادت
او از عبّاد اتباع التابعین بود(۶) و آثار عبادت، خضوع، خشوع و عزلت در او دیده میشد.(۷)مالک بن انس میگوید: هرگاه او را میدیدم یا درحال نماز بود، یا روزهدار بود و یا در تهجد شبانه به سر میبرد. هیچ گاه ندیدم بدون وضو و طهارت، حدیثی نقل کند.(۸)
بزرگداشت حدیث رسول الله(ص)؛
امام صادق (علیه السلام) هیچ گاه بدون وضو و طهارت، حدیث نقل نمی کرد.(۹) مالک بن انس میگوید: جعفر بن محمد صادق (علیه السلام) بسیار شوخ و خندان بود و پیوسته تبسم می نمود؛ اما هنگامی که سخن از رسول خدا(ص) به میان میآمد، از شدت خوف و هیبت پیامبر(ص) و جلالی که برای آن حضرت قائل بود، رنگ صورتش زرد میشد. هیچ گاه ندیدمش که بدون وضو، حدیثی از رسول خدا(ص) روایت کند؛ زیرا برای تعظیم حدیث رسول الله(ص) وضو میگرفت. (۱۰)
جود و بخشش
امام صادق (علیه السلام) بسیار جواد و بخشنده بود؛ به گونهای که آنقدر بذل و بخشش میکرد و اطعام مینمود که برای خانوادهاش چیزی باقی نمیماند.(۱۱)
لباس
سفیان ثوری میگوید: روزی به دیدار امام صادق (علیه السلام) رفتم. لباسی از خز بر تن داشت؛ لذا با شگفتی به او نگریستم. فرمود: چرا این چنین با تعجب می نگری؟ گفتم: یابن رسول الله! این لباس، لباس تو و پدرانت نیست. فرمود: ای ثوری! آن زمان، زمان فقر و نداری مردم بود و آنان به اندازه توانشان میپوشیدند. اکنون، نعمت به سوی مردم روی آورده است. سپس امام صادق (علیه السلام) جبّی رویین خود را کنار زد و جبّی زیرین آن را که از جنس پشم سفید بود و زیر لباسهایش پوشیده بود، نشان داد و فرمود: این لباس ما برای خداست و آن لباس برای شما؛ بنابراین، آنچه برای خداست را مخفی می کنیم و آنچه برای شماست را آشکار مینماییم.(۱۲)
مروارید سخن
علمای اهل سنت احادیثی را از امام صادق (علیه السلام) نقل میکنند که به برخی از آنها تبرک میجوییم.
خوی دنیا
“خدای متعال به دنیا وحی کرد: هر که مرا خدمت میکند، خدمت کن و هر که تو را خدمت میکند، او را به رنج و زحمت بیفکن”.(۱۳)
توشه
“هیچ توشهای برتر از تقوا نیست؛ هیچ چیزی زیباتر از سکوت نیست؛ هیچ دشمنی زیانبارتر از جهل نیست و هیچ دردی بدتر از دروغ نیست”.(۱۴)
خصومت در دین
“از خصومت و دشمنی در امر دین بپرهیزید؛ زیرا قلب را به خود مشغول میکند و نفاق بهبار میآورد”.(۱۵)
حکمت حرمت ربا
از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند: چرا خداوند ربا را حرام نمود؟ فرمود: “برای اینکه مردم از معروف دست نکشند”.(۱۶)
انجام معروف
“معروف کاملاً ادا نمیشود مگر به سه چیز: به تعجیل در انجام آن، کوچک شمردن آن و پنهان نگه داشتن آن”.(۱۷)
ارزش و لغزش فقیه
“فقها، امانت داران پیامبراناند؛ پس هرگاه فقها را دیدید که به سلاطین روی آوردهاند، متهمشان کنید”.(۱۸)
پندهای ماندگار
سفیان ثوری میگوید به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: مرا پندی بده که از شما به یادگار داشته باشم شاید خداوند به توسط آن، نفعی به من ببخشد. فرمود: ای سفیان! کسی که بسیار دروغ می گوید، هیچ بهره ای از جوانمردی ندارد؛ حسود هیچ آسودگی ندارد؛ بداخلاق هیچ شرافتی ندارد و بخیل هیچ آسایشی ندارد.
گفتم: بیشتر بگو. فرمود: ای سفیان! از محرمات الهی بپرهیز تا خدا را ملاقات کنی؛ به آنچه خدا قسمتت کرده است، راضی باش تا غنی شوی؛ همسایه خوبی برای همسایه ات باش تا مسلمان باشی؛ با فاجر همنشین نباش، زیرا فجورش را به تو می آموزد؛ در کارهایت با کسانی مشورت کن که خداوند متعال را دوست دارند.
گفتم: باز هم بگو. فرمود: ای سفیان! هرکس عزت را بدون اتکای به قوم و عشیری خود و بخشش را بدون اتکای به سلطان میخواهد، باید از سایی معصیت به عزت طاعت نقل مکان کند.
گفتم: بیشتر بگو. فرمود: ای سفیان! هرکس همنشین رفیق ناباب شود، در امان نمیماند و هرکس به مراکز ناسالم وارد شود، متهم میشود و هرکس که مالک زبان خویش نباشد، پشیمان می گردد.(۱۹)
وصیت پدرانه
برخی از یاران امام صادق (علیه السلام) نقل میکنند که آن حضرت در آخرین روزهای عمر خویش به فرزندش موسی بن جعفر (علیه السلام) فرمود:
پسرم! وصیتم را بپذیر و گفتههایم را به یاد بسپار که اگر آنها را به خاطر بسپاری، با خوشبختی زندگی میکنی و با نام نیک از دنیا می روی.
ای پسرم! هرکس به آنچه که قسمت اوست، راضی باشد، غنی خواهد شد. هرکس که چشمش به آنچه در دست دیگران است باشد، فقیر خواهد شد. هر که به قسمتی که خداوند نصیبش کرده، راضی نباشد، خداوند را در قضا و قدر الهی متهم کرده است. هرکس لغزشهای خویش را کوچک شمارد، لغزشهای دیگران را بزرگ خواهد شمرد و هرکس لغزشهای دیگران را کوچک شمارد، لغزشهای خود را بزرگ خواهد شمرد.
ای پسرم! هرکس پرده از اسرار دیگران بردارد، پرده از اسرار خودش برداشته خواهد شد. هرکس شمشیر ستم به دست گیرد، به همان کشته خواهد شد. هرکس برای برادر دینی خویش چاهی حفر کند، خود در آن چاه سقوط خواهد کرد. هرکس با نادانان همنشین شود، خود را خوار کرده و هرکس با عالمان همنشین شود، وقار و متانت می یابد. هرکس به مواضع ناسالم و آلوده پای گذارد، متهم میشود. فرزندم! حق را بیان کن، چه به سودت باشد و چه به زیانت.(۲۰)
پی نوشت ها :
- التحفه ی اللطیفه ی، ج۱، ص۲۴۲٫
- وفیات الأعیان، ابن خلکان، ج۱، ص۳۲۷، ش۱۳۱٫
- النجوم الزاهره ی، جمال الدین ابی المحاسن، ج۲، ص۸٫
- الأنساب، سمعانی، ج۸، ص۲۵۰، ش۲۴۳۳؛ وفیات الأعیان، ج۱، ص۳۲۷، ش۱۳۱٫
- الأعلام؛ ج۲، ص۱۲۶٫
- مشاهیر علماء الأمصار، ج۱، ص۱۲۷٫
- حلیه ی الاولیاء، ج۳، ص۱۹۲٫
- التحفه ی اللطیفه ی، ج۱، ص۲۴۲٫
- همان.
- سبل الهدى، صالحى شامى، تحقیق: عادل احمد عبدالموجود و على محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه ی، ج۱۱، ص۴۴۰ و ۴۴۱، چ۱، ۱۴۱۴ق.
- حلیه ی الاولیاء، ج۳، ص۱۹۴٫
- همان، ص۱۹۳٫
- همان، ص۱۹۴٫
- همان، ص۱۹۵٫
- همان، ص۱۹۸؛ التحفه ی اللطیفه ی، ج۱، ص۲۴۲٫
- حلیه ی الاولیاء، ج۳، ص۱۹۴٫
- همان، ص۱۹۸٫
- همان، ص۱۹۴؛ التحفه ی اللطیفه ی، ج۱، ص۲۴۲
- الأنساب،ج۸، ص۲۵۱٫
- حلیه ی الاولیاء، ج۳، ص۱۹۵٫
منبع: الشیعه