هر کس در حالات اهل بیت(ع) مطالعه بنماید و علومی را که در دوران کودکی و بعد از بلوغ از آنها صادر شده را ملاحظه کند، می فهمد که این همه علم و معرفت از راه تحصیل فراهم نمیشود.
آیت الله صافی گلپایگانی، به مناسبت شهادت امام جواد علیهالسلام در نوشتاری آوردهاند:
امامت در صباوت و صغر سن
دست یافتن بر امامت، پیش از سن بلوغ، گر چه تا آن زمان به طور رسمی سابقه نداشت; و در بین امامان، هیچیک در این سن بر مسند امامت ننشسته بود، ولی در بین سایر انبیا و پیامبران سابقهدار است; و حضرت عیسی و یحیی در کودکی به مقام نبوّت رسیدند و قرآن درباره حضرت عیسی میفرماید: (اِنّی عَبْدُ اللهِ آتانِی الْکِتابُ وَ جَعَلنی نَبِیّاً؛: منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است.»
و درباره حضرت یحیی میفرماید: (وَ آتَیْناهُ الْحُکْم صَبِیّاً؛ و از کودکی به او نبوت دادیم.)
این مسأله که علوم و دانشهای امامان و قّوت فهم و کثرت معارف آنان به واسطه آموزش و گذشت زمان و رشد جسمانی نیست، همواره مقبول خواصّ و عوام بوده است.
از دوران کودکی هر یک از ایشان، حکایات و داستانهای شگفت انگیز بسیاری که حاکی از نبوغ فوق العاده و فعلیّت کمالات و فضائل آنهاست، نقل شده است; حتّی معاویه و یزید و عبدالله بن عمر نیز از علم لدنّی آنها سخن میگفتند; چون ابوحنیفه که وقتی حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام در سن هفت سالگی به سر میبرد، از ایشان مسائل فقهی میپرسید و پاسخ میشنید.
هر کس در حالات آن بزرگواران مطالعه بنماید و علومی را که در دوران کودکی و بعد از بلوغ از آنها صادر شده را ملاحظه کند، می فهمد که این همه علم و معرفت از راه تحصیل فراهم نمیشود.
علوم بی پایان امیرالمؤمنین علیه السّلام را در همه رشتههای علوم اسلامی، و حقوق و معارف والهیّات و …، چگونه میتوان با تحصیل، به دست آورد و کدام مکتب و مدرسه غیر از مکتب خاصّ حضرت خاتم الانبیا صلّی الله علیه وآله وسلّم میتوانست در آن زمان چنین فارغ التّحصیل داشته باشد و کدام استاد میتوانست این شاگرد بی نظیر را تربیت کند و غیر از علی علیه السّلام چه کسی میتوانست علوم نبوّت را حمل کند و باب مدینه علوم نبی شود؟
علوم تمام اصحاب و شاگردان مکتب پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم در برابر علوم علی علیه السّلام قطرهای در مقابل دریا بود.
این علوم از فضل خدا و میراث آنان از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم است و صدور این علوم اگر از خردسالان تعصّب داشته باشد، از سالمندان نیز متعصّب کننده است. مگر سالمندان دیگر ظرفیّت این همه علم را دارند؟ و مگر دانشمندان سالمند، این گونه بدون سابقه و بالبداهه به مسائل مردم پاسخ داده اند؟
در این باب فرقی ما بین کودک هفت ساله و مرد هفتاد ساله نیست; هر دو باید استوار خاص و صلاحیّت تمام و کمال داشته باشند که بتوانند این علوم را اخذ کرده و مُلْهَمْ وَمُفَهَّمْ و محّدث به آن شوند.
همانگونه که منصور، (خلیفه) در مورد امام جعفر صادق علیه السّلام گواهی داد که آن حضرت، از کسانی بود که خدا در شأن آن میفرماید: (ثُمَّ اَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا…) هر یک از امامان نیز بنده برگزیده خدا بودند که خدا کتاب و علم کتاب را برایشان عطا فرمود و هیچ گاه امّت، از چنین شخصیّتی از اهل بیت، محروم نخواهد شد.
احادیث «ثقلین»، «سفینة»، «امان» و حدیث «فی کّل خلف من امتی» و روایات دیگر، همه مبیّن و مؤیّد این موضوع است و مرور زمان نیز ثابت کرد، غیر از این ذوات مقدّسه، فرد دیگری مصداق این احادیث نیست و ایشان هستند که علمشان از علم خدا و بصیرتشان، موهبت خاصّ خدا است. و مسلمانان به شرق بروند یا به غرب، علم صحیح را جز در نزد آنها نخواهد یافت.