تاریخچه ای کوتاه ازشیعیان شمال آفریقا؛ از اولین حسینیه ها تا برپایی مجالس مدح اهل بیت

منطقه شمال آفریقا از قرون اولیه اسلام مأمن و پناه علویان و از مراکز گسترش تشیع بوده است. در این منطقه نوحه‌ها حکایت از رسوخ عقاید شیعه در برخی طبقات مردم اندلس و مغرب عربی و دلبستگی شدید آنان به حضرت سیدالشهدا حسین(ع) دارد.

 
تاریخچه ای کوتاه ازشیعیان شمال آفریقا؛ از اولین حسینیه ها تا برپایی مجالس مدح اهل بیت
دروازه شهر مهدیه واقع در تونس امروزی، نخستین شهری که فاطمیان ساختند
 
منطقه شمال آفریقا از قرون اولیه اسلام مأمن و پناه علویان و از مراکز گسترش تشیع بوده است. پس از پنج سال حکومت امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب (ع) و فرزند ارشدش امام حسن مجتبی(ع) در مدینه و عراق، شمال آفریقا، اولین منطقه‌ای است که مورد توجه علویان قرار گرفته و آنان به رهبری ادریس ابن عبد الله (ادریس اول) نخستین حکومت شیعی را در نیمه دوم قرن دوم هجری در آن برپا کردند.
در اواخر قرن سوم هجری نیز خلافت بزرگ فاطمی در این خطه به دست شیعیان اسماعیلی تشکیل شد، فاطمیان نیز سیصد سال در منطقه وسیعی از دنیای اسلام حکم رانده و تمدن عظیمی از خود برجای گذاشتند. تلاش این دو سلسله شیعی بر گسترش فرهنگ و آداب و رسوم تشیع و آشنا سازی مردم با اهل بیت پیامبر متمرکز بود. آثار این فرهنگ هنوز در اعتقادات و رفتار مردم منطقه وجود دارد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) موج تازه‌ای در منطقه به راه افتاد و مردم بسیاری پس از قرن‌ها فراموشی، دوباره با فرهنگ شیعی آشنا شده و به سوی آن روی آوردند. به گونه‌ای که امروزه جریان شیعی در کشورهای مصر، مغرب(مراکش)، تونس و الجزایر یک واقعیت ملموس و انکارناپذیر است که روز به روز پر رنگ‌تر می‌شود و نسل‌های بسیاری از جمله جوانان و نخبگان به آن می‌پیوندند.
گزارش پیش رو نگاهی گذرا بر زمینه‌های تاریخی موج گرایش به تشیع در شمال آفریقا است که به نقل از رایزنی فرهنگی ایران در الجزایر تقدیم می‌شود:
در تحولات فکری و فرهنگی مردم شمال آفریقا و علاقه آنها به مکتب اهل بیت پیامبر اکرم (ص) عواملی اثر تعیین کننده داشته‌اند که به طور خلاصه می‌توان آنها به شرح زیر ذکر کرد:
هجرت ادریس ابن عبد الله ابن حسن ابن حسن ابن علی ابن ابی طالب (ع) به مغرب عربی و اتحاد با قوم آمازیغ منطقه و تأسیس اولین حکومت علوی در قرن دوم هجری.
تشکیل خلافت فاطمی (شیعیان  اسماعیلی۶ امامی) در أواخر قرن سوم هجری و حکومت نزدیک به سیصد ساله آنان در سراسر منطقه و پایه گذاری تمدن عظیم فاطمی و در نتیجه گسترش نسل پیامبر اکرم (ص) و سلسله سادات
در شمال آفریقا.
حضور گسترده فرقه‌های تصوف در منطقه که یکی از شعارهای اصلی آنان محبت اهل بیت پیامبر اکرم (ص) و ذکر فضایل آنان است.
ادریسیان
ادریسیان سلسله‌ای هستند که بر مراکش حکومت می‌کردند که توسط ادریس بن عبدالله، ملقب به ادریس اول (۱۷۱-۱۷۶ قمری) بن الحسن المثنی بن الامام الحسن السبط بن الامام علی بن ابی طالب و فاطمه الزهرا (س) تأسیس شد. عباسیان در سال ۱۶۹ق فاجعه‌ای خونینی علیه اهل بیت پیامبر (ص) در مکه برپا کردند که به «واقعه فخ» مشهور شد و بسیاری از اهل بیت در آنجا به شهادت رسیدند. ادریس بن عبد الله به مراکش گریخت. او به عنوان یک رهبر و امیر توسط قبایل بربر در منطقه مورد استقبال قرار گرفت و قبایل آمازیغ (بربر) با او بیعت کردند. او مرزهای پادشاهی خود را تا رسیدن به شهر تلمسان در الجزاير(۱۷۲ق) گسترش داد و سپس شروع به ساختن شهر فاس کرد.
هارون الرشید خلیفه عباسی ترور او را در سال ۱۷۶ق ترتیب داد. مقبره او در نزدیکی مولای ادریس زرهون یا شهر مكناس امروزی زیارتگاهی معروف و نزد مراکشی‌ها از تقدس ویژه برخوردار است.
ادریس بن عبدالله پس از استقبال از سوی قبیله بربر «عروبه» در شهر «وَلِيلَى» مغرب ساکن شد و در آنجا با اسحاق بن محمد بن عبدالحمید، رهبر قبیله «عروبه» که از اطاعت بنی العباس سرزده بود، تماس گرفت. او یکی از والیان بنی عباس بود و پس از آگاهی از نسب ادریس، خویشاوندی او با پیامبر(ص) و سخاوت، اخلاق و علم او از قدرت کنار رفت.
پس از آن تاریخ، اوضاع تحت سیطره ادریس بن‌عبدالله قرار گرفت و بیشتر قبایل بربر به او پیوستند و او شروع به گسترش نفوذ و اقتدار خود به قبایلی کرد که حکومت او را به رسمیت نمی‌شناختند و اسلام را در میان قبایلی که هنوز بر عقاید خود مانده بودند گسترش داد. یهود، مسیحیان و بسیاری دیگر از مردم این سرزمین وارد اسلام شدند.
پس از مرگ بنیانگذار دولت، ادریس بن عبدالله، غلام (برده) او راشد، سرپرستی پسرش ادریس دوم را که جنینی در شکم مادرش بود، بر عهده گرفت و هنگامی که راشد کشته شد، یکی دیگر از بزرگان بربر عهده‌دار سرپرستی او شد تا اینکه ادریس دوم بزرگ شد و در سال ۱۹۲ هجری قمری / ۸۰۸ میلادی به تنهایی حکومت را به دست گرفت. دولت در زمان او به اوج قدرت خود رسید و پس از او هشت نفر دیگر از ادریسیان حکومت کردند، بزرگترین آنها یحیی بن ادریس بن عمر بود که پادشاهی‌اش در تمام کشورهای مغرب دور وسعت داشت، او در میان ادریسیان از بالاترین مقام و قدرت برخوردار بود.
فاس؛ پایتخت ادریسیان
یک سال پس از تأسیس دولت جوان، یعنی در سال ۱۷۲ق، ادریس بن عبدالله شهری را به عنوان پایتخت کشور خود بنا کرد که آن را «فاس» نامید. برخی از مورخان می‌گویند که اصل این کلمه آمازیغی است. فاس یعنی سمت راست، این شهر در سمت راست راه تجاری قرار داشته و در حاشیه وادی فاس در میان یک دشت ساخته شده که از هر طرف با جنگل‌ها و گیاهان وحشی احاطه شده است.
تأسیس دانشگاه قرویین
دانشگاه قرویین در سال ۲۴۵ هجری قمری ۸۵۹ میلادی توسط فاطمه بنت محمد الفهریه القرشی معروف به «ام البنین» تأسیس شد، دانشگاهی که در ابتدا مسجدی کوچک بود که تنها نقش عبادت‌گاه را بر عهده داشت، سپس به دانشگاهی بزرگ در غرب اسلامی تبدیل شد و در آن بسیاری از دانشمندان مسلمان بسیاری در فلسفه، دین و ادبیات عرب و نیز شخصیت‌های برجسته دیگری از غرب، فارغ‌التحصیل شدند.
خلافت فاطمی در شمال آفریقا
فاطمیان خاندانی از شیعیان اسماعیلی هستند که در سال‌های ۲۹۷ق تا ۵۶۷ق بر مناطقی از سرزمین‌های غرب جهان اسلام فرمان می‌راندند. مؤسس این سلسله، عبدالله مهدی بود که دشمنانش به تحقیر او را عبیدالله می‌گویند. او در الجزایر فعلی (منطقه جیجل) با کمک ابوعبدالله شیعی، داعی اسماعیلی از یمن و با بیعت و حمایت قوم امازیغ  این سلسله عظیم و قدرتمند خلافت را تأسیس کرد.
فاطمیان در ۳۶۲ق در زمان حکومت چهارمین خلیفه قدرتمند خود، المعز الدین الله الفاطمی، با ساختن قاهره نزدیک فسطاط، این شهر را پایتخت خود کردند. فاطمیان توانستند مدتی بر سراسر شمال آفریقا، مصر، شام و یمن تسلط یابند و تا حجاز و سیسیل، جزیره بزرگ در جنوب ایتالیای فعلی پیش روند. آنان پیوسته با حکومت عباسیان و دولت‌های طرفدار آنان مانند سلجوقیان و نیز امویان در اندلس، خوارج و امپراتوری روم شرقی در ترکیه و یونان فعلی درگیر بودند.
فاطمیان در رقابت با خلفای عباسی، خود را خلفای بر حق می‌دانستند. دوران حکومت فاطمیان به ترویج و تقویت مذهب تشیع در شمال آفریقا، در کشور مصر، تونس، مغرب و الجزایر انجامید. در این دوران در قاهره مراکز علمی و فرهنگی مانند دانشگاه الازهر برای آموزش علوم اسلامی با گرایش اسماعیلی تأسیس و آثار برجسته این مذهب نگاشته شد. فاطمیان در دوره حکومت خود با استفاده از نهاد دعوت و اعزام داعیان (مبلغان مذهب اسماعیلی) مانند ناصر خسرو قبادیانی (۳۹۴ق ـ ۴۶۸ق) مؤید الدین شیرازی و حمیدالدین کرمانی به سرزمین‌های مختلف، موفق به رواج تشیع اسماعیلی در نقاط مختلفی از جهان اسلام مانند یمن، هند، خراسان و ماوراء النهر شدند.
در این عصر، کتابخانه‌ها نیز رونق بسیار یافت. کتابخانه قصر خلافت در قاهره به نام «خزانة الکتب» و کتابخانه متعلق به دارالحکمه به نام «دارالعلم» مهم‌ترین این کتابخانه‌ها بود. رصدخانه الحکامی به دستور الحاکم بأمرالله تأسیس شد. علاقه خلفای مصر به مظاهر شکوه و جلال، به توسعه هنرهای تزئینی و معماری یاری رساند. از جمله صنایعی که در زمان فاطمیان در مصر رواج زیادی یافت، پارچه‌بافی بود. دوران قدرت فاطمیان در گسترش فرهنگ و ادب و شکوه و تمدن آن اندازه مهم است که مستشرقان قرن چهارم هجری قمری را قرن اسماعیلی می‌دانند.
سلسله سادات در شمال آفریقا
سلسله سادات و ذریه پیامبر اکرم به ویژه سادات حسنی از سلسله‌های مورد احترام در منطقه بوده و در سراسر شمال آفریقا مصر، سودان، مغرب، تونس و الجزایر و ...حضور دارند.
بسیاری از شخصیت‌های مشهور، شیوخ صوفیه و خانواده‌های ساکن این منطقه با پسوند ادریسی شناخته می‌شوند. از جمله خانواده‌های مشهور این منطقه که انتساب به رسول‌الله دارند، خانواده حاکم بر کشور مغرب هستند که جزو سادات حسنی محسوب شده و ادامه‌دهنده حکومت ادریسیان در شمال آفریقا هستند و انتساب به پیامبر(ص) عامل قدرت آنهاست که سعی می‌کنند بر آن تأکید کرده و در ترویج آن تلاش می‌کنند. امیر عبدالقادر الجزایری سلسله جنبان حرکت‌های انقلابی در الجزایر و شیخ طریقت تصوف نیز از بزرگان ادریسی و از سادات منطقه به شمار می‌رود.
حضور سلسله سادات در شمال آفریقا و آگاهی آنان به جایگاهشان عامل مهمی بر زنده نگهداشتن نام، یاد، فرهنگ و سنت‌های مربوط به اهل بیت پیامبر اکرم(ص) در منطقه است.
تصوف در شمال آفریقا
فرق تصوف در تمامی آفریقا از جمله شمال این قاره حضور دارند. یکی از عادات و رسوم صوفیه و ویژگی‌های آنان در سراسر جهان عشق به اهل بیت پیامبر اکرم (ص) و مدیحه سرایی برای آنان است. صوفیان در مناسبت‌های مختلف مذهبی به ویژه در اعیاد، مراسم جشن و سرور برپا می‌کنند و به مدیحه سرایی می‌پردازند از جمله در الجزایر مجلسی به نام «مجلس الزهرا» دارند که با تجمع در زوایا و ضرایح و ذکر صلوات، قرائت اشعار و ادعیه و ذکر احادیث و روایات در وصف و فضایل پیامبر اکرم و خاندان عصمت و طهارت، مراتب عشق و ارادت خود را به آنان ابراز می‌دارند.
برخی را عقیده بر این است که صوفیان امروز در شمال آفریقا، همان شیعیان هستند که پس از قلع و قمع اجدادشان توسط صلاح‌الدین ایوبی تصوف را پوششی برای حفظ هویت خود انتخاب کرده و از روی تقیه خرقه تصوف پوشیدند.
لذا عبارت «التصوف بوابة التشیع»(تصوف دروازه‌ای برای ورود به تشیع است) زیاد بر زبان‌ها و قلم‌ها جاری می‌شود. شیعیان منطقه هم که در تقیه به سر می‌برند بیش از مساجد برای انجام نماز جماعت و جمعه به زوایا رفته و در مجالس ذکر صوفیان شرکت می‌کنند. صوفیان شمال آفریقا به زیارت، توسل و کرامت اولیا عقیده دارند و علاوه بر زیارت بزرگان خود، برای زیارت عتبات مقدسه در ایران و عراق نیز سفر می‌کنند.  
تشیع در اندلس و مراکش
نخستین حسینیه تاریخ نه در عراق و نه در ایران بلکه در اسپانیا ساخته شد. خواندن تاریخ، افق‌های ناشناخته‌ای  را به روی انسان می‌گشاید و تصاویر کلیشه‌ای را در فرهنگ‌های اجتماعی می‌شکند. اصطلاح حسینیه که در شیعه اثنی عشری بسیار به کار می‌رود. عزاداری برای امام حسین تصویری کلیشه‌ای است که این اماکن سنتی و اعمال مربوط به آن را در ذهن انسان ترسیم می‌کند و آن را متعلق به شیعیان شرق عالم اسلامی (ایران، عراق، بحرین، لبنان و ...) می‌داند. اما با نگاهی به تاریخ و جنبش‌های شیعی در مراکش و مظاهر آن، قدیمی‌ترین ذکر این کلمه یا اصطلاح، در اندلس یا اسپانیای امروزی بوده است.
در تشریح مراسم تشییع نمادین سرور و سالار شهیدان آمده است: غم و اندوه برای امام حسین همچنان پابرجاست و تشییع جنازه‌های نمادین در کشورها برپا می‌شود، مردم پس از در امان ماندن از نکوهش حکومتی که او را به قتل رساندند (بنی امیه)، به ویژه در شرق اندلس، در شب عاشورا جمع می‌شوند و مجلس ماتم می‌گیرند. پس طبق آنچه که بزرگان ما از اهل شرق گفته‌اند مراسم عزاداری و ماتم‌سرایی را اجرا می‌کنند.  لباس عزا می‌پوشند، قاریان خوش‌صدا می‌خوانند، عود می‌افروزند و مرثیه‌های نیکو می‌سرایند.
از این توصیف بر می‌آید که عزاداری برای امام حسین (ع) و برپایی آداب حزن و اندوه برای آن حضرت، از قدیم الایام مورد توجه مسلمانان اندلس بوده و این روایات تا قرن هشتم هجری در این کشور دورافتاده اسلامی باقی بوده است، چنانکه از کلام ابن خطیب مشهود است و از کاربرد کلمه «حسینیه» که مسلمانان به کار می‌بردند استنباط می‌شود. در آنجا عزاداری حسینی برقرار بوده و در آن مرثیه‌سرایی می‌کردند.
نوحه‌ها حکایت از رسوخ عقاید شیعه در برخی طبقات مردم اندلس و مغرب عربی و دلبستگی شدید آنان به حضرت سیدالشهدا حسین(ع) و برپایی مجالس عزاداری برای نواده گرامی پیامبر و به یاد شهادت دردناک آن حضرت دارد و نیز نشان می دهد که شیعیان در اندلس جایگاه مهمی داشته‌اند. استاد سعدانی یکی از نویسندگان محقق در مقاله‌ای برخی مراثی برای امام حسین(ع) را نقل می‌کند، این مراثی حاکی از حضور فراوان شیعیان در برخی طبقات مردم اندلس و مغرب عربی و شدت علاقه آنها به امام حسین (ع) است که در عزای او این چنین ماتم سرایی می‌کرده‌اند. ابن الخطیب نیز نمونه‌ای از این مرثیه‌ها را ذکر می‌کند.
خاستگاه تشیع در الجزایر
همانطور که قبلا ذکر شد، تشیع در الجزایر جدید نیست، بلکه ریشه آن به بیش از هزار سال قبل باز می‌گردد، امازیغ‌ها یا (بربرها) که اولین ساکنان این کشور هستند، در اصل شیعه بودند و به اهل بیت پیامبر وفاداری زیادی داشتند. آنها از اولین کسانی بودند که در پی‌ریزی حکومت ادریسیان نقش ایفا کردند و پس از آن نیز درهای خانه‌هایشان را به روی فاطمیان گشودند. بربرها در روز عاشورا دست از کار می‌کشند و می‌گویند کار در این روز نحسی می‌آورد و آنچه انسان در این روز به دست می‌آورد برکت ندارد و در دهم محرم مرغ و پرندگان را ذبح می‌کنند تا به برکت و ماتم و یادآوری خون امام حسین علیه السلام و یارانش که در این روز در کربلا به شهادت رسیدند قربانی کنند و خون بریزند. در میان اسامی افراد غالبا نام سیدی احمد و سیدی علی را می‌یابید و اگر بربرها نام فاطمه(س) را ذکر کنند می‌گویند (لاله فاطمه) به معنای خانم فاطمه.
الجزایری‌های که در زیارت اربعین حضرت سیدالشهدا (ع) در کربلا شرکت کردند، تأکید می‌کنند که مکتب اهل بیت در الجزایر امروز همچنان در حال گسترش است و استبصار(طلب بصیرت) در سراسر خاک این کشور حرکت می‌کند. طبقات مختلف اجتماعی به ویژه مردان و زنان جوان به تشیع می‌گروند و این عقیده وارد تمام خانه‌ها شده است.
در گزارشی آمده است که تشیع در تعدادی از شهرهای بزرگ الجزایر از جمله وهران، سطیف و باتنه و پایتخت(الجزیره) به سرعت در حال گسترش است. برخی از آن‌ها وضعیت هویتی خود را روشن کرده و برخی دیگر بدون شناسایی رسمی در مقابل چشمان مسئولان فعالیت می‌کنند.
رشد فعالیت شیعیان در الجزایر به این دلیل است که این کشور به دلیل تحولات منطقه به بستر مناسبی برای جریان‌های مختلف مذهبی و فرقه‌های ورودی تبدیل شده است. واضح به نظر می‌رسد که تشیع در الجزایر همچون سایر فرقه‌های دیگر مانند تصوف و اباضیه موفق به گسترش شده است و در سال‌های اخیر شاهد روند صعودی فعالیت شیعیان در تعدادی از مناطق بوده‌ایم، هرچند این فعالیت در پوشش تقیه بسیار آرام و پنهانی انجام می‌شود. دولت الجزایر براساس قانون اساسی خود، مانع از اعتقادات شیعی شهروندان نیست، ولی گروه‌های متعصب تندرو و سلفی مذهب عامل فشاری به شمار می‌روند که شیعیان الجزایری را مجبور به پنهان‌کردن گرایشات مذهبی خود می‌کنند.
ناظران بر این باورند که تشیع به لطف فعالانی که در همه سطوح اجتماعی و طبقات مختلف مردم حضور دارند و در دسترس بودن منابع، کتب و نشریات شیعه در فضای مجازی و اینترنت و فعالیت گسترده آنان در صفحات اجتماعی در حال گسترش است و حضور جوامع شیعی از عراق، سوریه و لبنان در الجزایر نیز در این امر نقش داشته است.
آمار شیعیان الجزایر:
نمی‌توان تعداد شیعیان الجزایر را که خود را «مستبصر یا موالی» می‌نامند، تعیین کرد. آنان در تقیه کامل به سر می‌برند و حتی برخی از آنان از نزدیک‌ترین افراد خانواده نیز تشیع خود را پنهان می‌کنند. آمار رسمی هم در مورد تعداد شیعیان در الجزایر وجود ندارد و تخمین‌هایی که از سوی افراد مختلف بیان می‌شود بسیار متناقض است.
به گفته ناظران، حضور شیعیان در مقایسه با حضور ثبت‌شده در برخی کشورهای عربی و آفریقایی همچنان اندک است، با این حال تعداد زیادی از سایت‌های شیعی در اینترنت در دسترس هستند، در فضای اجتماعی فیسبوک، توئیتر و یوتیوب هم شیعیان منطقه از گرایش‌های مختلف تندرو و معتدل بسیار فعال‌تر هستند. اکثر شیعیان از نخبگان جامعه و افراد تحصیل‌کرده هستند. تشیع در الجزایر ادامه دارد و در آینده فراتر از آن است که به حساب آید و در سراسر خاک الجزایر گسترش می‌یابد.
در حالی که صادق سلایمیه، ادیب و شاعر و یکی از چهره‌های مطبوعاتی شناخته شده شیعه در الجزایر، تعداد شیعیان الجزایر را ۷۵,۰۰۰ نفر تخمین می‌زند، سلفی‌ها تعداد آن‌ها را در یک کوچک شماری آشکار، ۳ هزار نفر تخمین می‌زنند. در عین حال بنا بر اعلام برخی شیعیان الجزایری، تعداد آنان از ۳۰۰ هزار نفر فراتر رفته است.
آداب شیعیان الجزایر:
آنها سالروز شهادت امام حسین(ع) را به سوگ می‌نشینند و سالروز ولادت حضرت مهدی(عج) را جشن می‌گیرند و از نام‌های اهل بیت(ع) و نام‌های ایرانی برای فرزندان خود استفاده می‌کنند.
خواسته‌های شیعیان الجزایر چیست؟
خواسته‌های شیعیان الجزایر را می‌توان به پذیرش آنها به عنوان یک مؤلفه اجتماعی، اجازه‌دادن به فعالیت در زمینه وکالت، ساختن مساجد و غیره خلاصه کرد. از سوی دیگر نمی‌توان مطالبات دینی را از مطالبات سیاسی جدا کرد، انتخابات محلی و مقننه و حتی تلاش برای نفوذ در برخی احزاب و کاندیداتوری آنها در برخی لیست‌ها از دیگر مطالبات شیعیان بوده است.
امروزه در الجزایر خانواده‌هایی زندگی می‌کنند که تمامی اعضای آن کاملاً شیعه هستند، در حالی که در گذشته با موارد فردی مواجه بودیم. امروزه فرزندانی از والدین شیعه به دنیا می‌آیند و جوانانی هم هستند که به دنبال ازدواج با شیعیان هستند.
 
منبع: ایکنا

logo test

ارتباط با ما