نویسنده: س. تحفه (کارشناس روانشناسی؛این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )
نخستین ثمرهی پیوند خجستهی علی مرتضی و فاطمه زهرا، در نیمهی رمضان سال سوم هجری، پا به این دنیای خاکی نهاد.[1] مولودی مبارک که از پیوستن دو اقیانوس نبوت و امامت متجلّی گشت؛ و نعمت و رحمت ماه خدا را بر خاکیان و افلاکیان تمام کرد.
زینت عرش خدا [2]به زمین آمد تا با نورباران قدوم آسمانیاَش زمین را نیز زینت بخشد.
پدر بزرگش: حبیب خدا، محمد مصطفی؛
پدرش: ولیّ خدا، علی مرتضی؛
مادرش: محبوبهی خدا، فاطمهی زهرا؛
و برادرش: حسین، سید الشهداء؛[3]
رسول مهربانی، به امر پرودگار، نام نیکویش را «حَسَن» نهاد تا همگان بدانند هر آنچه از نیکی، خوبی و جمال است، در زادهی زهرا و علی جمع شده! [4]
کنیهاَش «ابا محمد» [5] و لقبش «مجتبی» – به معنای برگزیده و مقرّب [6]– بود.
خدایش او را «معدن علم» خود نامید [7] و او را به برای هدایت بندگان به سوی شان فرستاد. از این گنجینه دار علم الهی نکات تربیتی ارزشمندی به یادگار مانده است. در ادامه، اشارهی کوتاهی خواهیم داشت به بیانات سراسر علم و نور این هدایتگر آسمانی:
1- بین حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه كه را با چشم خود ببینی حقّ است و آنچه را شنیدی [یا آن كه برایت نقل كنند] چه بسا باطل باشد. [8]
2- كسی كه [دوستان و] برادرانش را سبك شمارد، مروّت و جوانمردیاَش فاسد گشته است. [9]
3- در دنیا چنان برنامهریزی كن مثل آن كه می خواهی همیشه دوام داشته باشی، و نسبت به آخرت به نوعی حركت و كار كن مثل این كه فردا خواهی مُرد. [10]
4- خویشاوند كسى است كه محبّت، او را نزدیك كرده؛ گرچه نَسَب او دور باشد. و بیگانه كسى است كه از دوستى به دور است گرچه نسبش نزدیك باشد. [11]
5- تعجّب میكنم از كسی كه در فكر خوراك [و تغذیهی] جسم و بدن هست ولی دربارهی تغذیهی معنوی - روحی خود نمیاندیشد. پس از غذاهای فاسد شده و خراب دوری می كند اما به درون خود (عقل و قلب و روحش] كاری ندارد. [12]
6- عقل، حِرز (= امان و حافظ) است براى آدمى و حلم، زینت است و وفادارى، جوانمردى است و شتاب كردن، نادانى است. [13]
7- همانا محبّت و دوستی با ما سبب ریزش گناهان از بنی آدم می شود، همان طوری كه وزش باد، برگ درختان را می ریزد. [14]
8- هیچ گروهی با هم [از روی عقل] به مشورت نپردازند مگر آن كه به راه روشن و درست رهنمون شوند. [15]
9- فرومایگى این است كه شكر نعمت به جاى نیاورى. [16]
10- با احدى برادرى مكن تا بدانى كجاها میرود و كجاها مىآید، و چه ریشهاى دارد، [اما] وقتی خوب از حالش آگاه شدى و معاشرتش را پسندیدى، با او بر اساس گذشت از لغزشها و برادرى در سختیها رفاقت كن. [17]
11- به مردى كه از بیمارى بهبود یافته بود، فرمود: «همانا خدایت تو را یاد كرد، تو نیز خدا را یاد كن؛ و از تو گذشت نمود تو نیز سپاسگزارش باش». [18]
12- به راستى، بیناترین دیدهها آن است که در طریق خیر نفوذ نماید و شنواترین گوشها آن است كه تذكّرها را بشنود و از آن بهرهمند شود و سالمترین دلها آن است كه از شك و شبههها پاك باشد. [19]
13- كسى كه عقل نداشته باشد ادب ندارد ... اصل عقل معاشرت نیكو با مردم است. به وسیلهی عقل، انسان به تمام هر دو جهان میرسد و هر كه عقل نداشته باشد از تمام هر دو جهان محروم است. [20]
14- پرسیدند خاموشى چه فایدهاى دارد؟ فرمود پردهای است بر كورى [مجهولات و نادانى] و زینتی است براى آبرو. شخص خاموش، آسوده است و همنشین او از او در امان است. [21]
15- تمام نمودن كار نیك بهتر از شروع نمودن آن است. [22]
16- بدان كه جوانمردى در قناعت است و رضا (راضی بودن به خدا)، بیشتر از جوانمردى در بخشش است. [23]
17- عقل، عبارت است از آنکه: قلب و روحت، آنچه را که در آن به ودیعه گذاشته شده، حفظ کند. [24]
18- فرصت، زودگذر و دیر بازگشت است. [25]
19- نظر و عقیدهی شخص شناخته نمیشود مگر هنگام خشم. [26]
20- نعمت های الهی تا زمانی که وجود دارند، شناخته نمیشوند و آنگاه که روی گردانند، شناخته میشوند. [27]
21- بیشترین عفو و بخششِ کریم وقتی است که خطاکار نتواند برای خطای خود عذری بیاورد [و با این حال، او را مورد عفو خود قرار دهد]. [28]
22- اگر از کسی شنیدی که در مورد آبرو و ناموس مردم سخن به میان میآورد سعی کن تو را نشناسد زیرا اولین کسانی که در معرض [هتک حرمت و] از بین رفتن آبرو هستند آشنایان [و دوستان] چنین فردی هستند. [29]
23- با مردم چنان معاشرت کن که دوست داری با تو آنگونه معاشرت کنند. [30]
منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)
[1] - "ولد الحسن ع منتصف شهر رمضان من سنته ثلاث": بحارالانوار، ج 19، ص 192.
[2] - "قال رسول الله اذا كان یوم القیمه زین عرش رب العالمین بكل زینه ثم یوتی بمنبرین من نور طولهما ماه میل فیوضع احدهما عن یمین العرش والآخر عن یسار العرش ثم یوتی بالحسن و الحسین ع فیقوم الحسن علی احدهما و الحسین علی الآخر یزین الرب تبارك و تعالی بهما عرشه كمایزین المراه قرطاها": بحارالانوار، ج 43، ص 261.
[3] - امام حسین علیه السلام، یک سال پس از امام حسن علیه السلام یعنی در سال چهارم هجری به دنیا آمد: بحارالانوار، ج 43، ص 260.
[4] - «حَسَن»، از ریشهی «ح س ن» به معنای ضد و مخالف زشتی است ("الحُسن: ضد القُبح و نقیضه": لسان العرب، ذیل واژهی «حسن»). ضد و مخالف زشتی، میتواند در هر یک از دو معنای «جمال و زیبایی» و «خوبی و نیكی» استفاده شود. بنابراین، «حَسَن» به معنای جمال و نیکی است. و در واقع، همهی آنچه آدمی را به خود راغب میکند – چه از جهت عقل، چه از جهت خواهش و چه از لحاظ حس – در حَسَن جمع است (الحسن عبارة عن کل مبهج مرغوب فیه و ذلک ثلاثة اضرب: مستحسن من جهت العقل و مستحسن من جهت الهوی و مستحسن من جهة الحس: مفردات راغب، ذیل واژهی «حسن»).
[5] - در زیارت امام حسن مجتبی در روز دوشنبه ایشان را چنین سلام میدهیم: "السَّلَامُ عَلَیكَ یا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَن بنَ علّیٍ": بحارالانوار، ج 99، ص 213. متن این زیارت، در مفاتیح الجنان موجود است.
[6] - «مجتبی»، از ریشهی «ج ب ی» و به معنای انتخاب شده، برگزیده و مقرّب شده است ("اجتباه: أی اختاره و اصطفاه و قربه الیه": لسان العرب، ذیل واژهی «جبا»).
[7] - خداوند متعال، در حدیث لوح، دربارهی امام حسن علیه السلام فرمود: "فَجَعَلتُ حَسَناً مَعدِنَ عِلمی": کافی، ج 1، ص 527.
[8] - "بَینَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ أرْبَعُ أصابِع ما رَأَیتَ بَعَینِكَ فَهُوَ الْحَقُّ وَقَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَیكَ باطِلاً كَثیراً": بحارالانوار، ج 10، ص 130.
[9] - "مَنِ اسْتَخَفَّ بِإخوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ": إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص 119.
[10] - "وَ اعْمَلْ لِدُنْیاكَ كَأنَّكَ تَعیشُ أبَداً وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ كَأنّكَ تَمُوتُ غدَاً": بحارالانوار، ج 44، ص 139.
[11] - "الْقَرِیبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إِنْ بَعُدَ نَسَبُهُ وَ الْبَعِیدُ مَنْ بَعَّدَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إِنْ قَرُبَ نَسَبُهُ لَا شَیءَ أَقْرَبُ إِلَى شَیءٍ مِنْ یدٍ إِلَى جَسَدٍ وَ إِنَّ الْیدَ تَغُلُّ فَتُقْطَعُ وَ تُقْطَعُ فَتُحْسَم": اصول کافی، ج 2، ص 643.
[12] - "عَجِبْتُ لِمَنْ یفَكِّرُ فی مَأكُولِهِ كَیفَ لایفَكِّرُ فی مَعْقُولِهِ، فَیجْنِبُ بَطْنَهُ ما یؤْذیهِ، وَیوَدِّعُ صَدْرَهُ ما یرْدیه": بحارالأنوار، ج 1، ص 218.
[13] - "الْعَقْلَ حِرْزٌ وَ الْحِلْمَ زِینَةٌ وَ الْوَفَاءَ مُرُوَّةٌ وَ الْعَجَلَةَ سَفَه": إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص 199.
[14] - "وَ إنّ حُبَّنا لَیساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنی آدَم، كَما یساقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ": بحارالانوار، ج 44، ص 24.
[15] - "مَا تَشَاوَرَ قَوْمٌ إِلَّا هُدُوا إِلَى رُشْدِهِمْ": تحف العقول، ص 233.
[16] - "اللُّؤْمُ أَنْ لَا تَشْكُرَ النِّعْمَة": تحف العقول، ص 233.
[17] - "لَا تُؤَاخِ أَحَداً حَتَّى تَعْرِفَ مَوَارِدَهُ وَ مَصَادِرَهُ فَإِذَا اسْتَنْبَطْتَ الْخِبْرَةَ وَ رَضِیتَ الْعِشْرَةَ فَآخِهِ عَلَى إِقَالَةِ الْعَثْرَةِ وَ الْمُوَاسَاةِ فِی الْعُسْرَةِ": بحارالانوار، ج 75، ص 106.
[18] - "لِرَجُلٍ أَبَلَّ مِنْ عِلَّةٍ إِنَّ اللَّهَ قَدْ ذَكَرَكَ فَاذْكُرْهُ وَ أَقَالَكَ فَاشْكُرْهُ": بحارالانوار، ج 75، ص 107.
[19] - إِنَّ أَبْصَرَ الْأَبْصَارِ مَا نَفَذَ فِی الْخَیرِ مَذْهَبُهُ وَ أَسْمَعَ الْأَسْمَاعِ مَا وَعَى التَّذْكِیرَ وَ انْتَفَعَ بِهِ أَسْلَمُ الْقُلُوبِ مَا طَهُرَ مِنَ الشُّبُهَاتِ": تحف العقول، ص 235.
[20] - "لَا أَدَبَ لِمَنْ لَا عَقْلَ لَهُ ... وَ رَأْسُ الْعَقْلِ مُعَاشَرَةُ النَّاسِ بِالْجَمِیلِ وَ بِالْعَقْلِ تُدْرَكُ الدَّارَانِ جَمِیعاً وَ مَنْ حَرُمَ مِنَ الْعَقْلِ حَرُمَهُمَا جَمِیعاً": بحارالانوار، ج 75، ص 111.
[21] - "وَ سُئِلَ عَنِ الصَّمْتِ فَقَالَ هُوَ سِتْرُ الْعَمَى وَ زَیْنُ الْعِرْضِ وَ فَاعِلُهُ فِی رَاحَةٍ وَ جَلِیسُهُ آمِنٌ": بحارالانوار، ج 75، ص 111.
[22] - "تَمَامَ الصَّنِیعَةِ خَیرٌ مِنِ ابْتِدَائِهَا": بحارالانوار، ج 75، ص 111.
[23] - "إِذَا سَمِعْتَ أَحَداً یَتَنَاوَلُ أَعْرَاضَ النَّاسِ فَاجْتَهِدْ أَنْ لَا یَعْرِفَكَ فَإِنَّ أَشْقَى الْأَعْرَاضِ بِهِ مَعَارِفُه": بحارالانوار، ج 71، ص 198.
[24] - "مَا الْعَقْلُ قَالَ حِفْظُ قَلْبِكَ مَا اسْتَوْدَعْتَهُ": بحارالانوار، ج 75، ص 101.
[25] - "الْفُرْصَةُ سَرِیعَةُ الْفَوْتِ بَطِیئَةُ الْعَوْد": بحارالانوار، ج 75، ص 113.
[26] - "لَا یعْرَفُ الرَّأْی إِلَّا عِنْدَ الْغَضَبِ": بحارالانوار، ج 75، ص 113.
[27] - "تُجْهَلُ النِّعَمُ مَا أَقَامَتْ فَإِذَا وَلَّتْ عُرِفَتْ": بحارالانوار، ج 75، ص 115.
[28] - "أَوْسَعُ مَا یكُونُ الْكَرِیمُ بِالْمَغْفِرَةِ إِذَا ضَاقَتْ بِالْمُذْنِبِ الْمَعْذِرَة": بحارالانوار، ج 75، ص 115.
[29] - "إِذَا سَمِعْتَ أَحَداً یتَنَاوَلُ أَعْرَاضَ النَّاسِ فَاجْتَهِدْ أَنْ لَا یعْرِفَكَ فَإِنَّ أَشْقَى الْأَعْرَاضِ بِهِ مَعَارِفُه": بحارالانوار، ج 71، ص 198.
[30] - "صَاحِبِ النَّاسَ مِثْلَ مَا تُحِبُّ أَنْ یصَاحِبُوكَ بِه": بحارالانوار، ج 75، ص 116.