چگونه خدا را بشناسیم؟

 

flower 12

    

با اهتمام: زهرا فرخی

استاد راهنما: مسعود بسیطی

     

می‌دانیم خدا هست ولی‌‌ نمی‌دانیم که چیست.[1]

با حواس پنجگانه‌مان نمی‌توانیم او را بشناسیم.[2]

با فکر و تصور و اوهام به شناختش نخواهیم رسید.[3]

بر او هیچ احاطه و تسلطی نداریم.[4]

پس ما مخلوقات ضعیف که حتی در وصف چیستیِ خودمان هم عاجزیم، چگونه چیستیِ خالق عظیم و لایتناهیِ خود را بیابیم؟ چگونه او را بشناسیم؟

عزیزان من؛ هیچ راهی برای شناخت خدا توسط ما که مخلوق اوییم وجود ندارد؛ مگر توجه به شناختی که خود خدای مهربان از خودش در اختیار ما گذاشته است. مثالِ رباتی که را به دست انسان خلق شده بود، به یاد دارید؟[5] رباتی که ما‌‌ می‌سازیم تنها همان سطح از آگاهی و شناخت را نسبت به ما خواهد داشت که خودمان توسط برنامه‌‌ای در اختیارش گذاشته باشیم؛ نه بیشتر.

پس اگر‌‌ می‌خواهیم خدای واقعی را بشناسیم باید سراغ داده‌هایی که خودش در اختیارمان گذاشته برویم نه اینکه به خیال پردازی‌های خود یا عده‌‌ای مثل خودمان اعتماد کنیم.

خداوند مهربان از دو طریق خود را به ما شناسانده:

   

راه اول: معرفت فطری

هر انسانی که متولد‌‌ می‌شود، فارغ از اینکه جنسیتش چیست؟ در کجای این کره‌ی خاکی به دنیا آمده؟ پدر و مادرش مسلمان هستند یا مسیحی یا زرتشتی یا ...؟ دارای یک شناخت و معرفت خدادادی از خالق خود است. در واقع، خداوند مهربان خودش شناختی از خود در وجود همه‌ی ما از ابتدای تولدمان قرار داده تاخالق خود را بشناسیم.[6] به این شناخت، شناخت یا معرفت فطری گفته‌‌ می‌شود.

با همین معرفت فطری است که وقتی توجه‌‌ می‌کنی‌‌ می‌یابی و یقین داری که خالقی داری.

خالق بی همتایی که تو را از ضعف کودکی به قدرت و پختگی نوجوانی و جوانی پرورانده؛

روزی دهنده‌ی یگانه‌‌ای که لحظه به لحظه به تو رزق معنوی چون: حیات، عقل، شعور، توانمندی، ... و رزق مادی چون: پدر، مادر، سلامتی، نان گرم و آب سرد، ... داده و می‌دهد؛

وجود با ابهتی که با تفکر و توجه در عظمت مخلوقاتش ناخودآگاه در برابرش سر تواضع فرو‌‌ می‌آوری؛

یگانه‌ی قدرتمندی که هیچ قدرتی توان در افتادن با او را ندارد و علم و قدرتش ما و همه ی موجودات را احاطه کرده است؛

...

همه‌ی این یافته‌ها، ناشی از همان معرفت فطری است که خداوند حکیم در درون هر انسانی قرار داده است.

راه دوم: آموزه‌های مربیان آسمانی

خداوند مهربان، افراد برگزیده‌ای را تربیت فرموده و آن‌‌‌ها را زبان گویای خویش[7] قرار داده تا خالق متعال را به مردم معرفی کنند.

تنها و تنها همین عده‌ی مخصوص هستند که اجازه‌ی توصیف خداوند را دارند:

"سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یصِفُونَ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصینَ"[8]

پاک و منزّه است خدا از آنچه وصف می‌کنند؛ مگر بندگان خالص شده‌یخدا [که او را به درستی توصیف می‌کنند]

و تنها و تنها به سخنان ایشان می‌توان اعتماد داشت؛ چراکه خداوند، ایشان را برای تربیت مردم و شناساندن خویش به انسان‌‌‌ها انتخاب و تربیت نموده است.

بنابراین، راه شناخت خدا، اولا توجه به معرفت فطری است که خدای مهربان، خود در وجود ما نهاده و ثانیا فراگیریِ آموزه‌های فرستادگان الهی درباره‌ی خالق و صفات اوست.

این نکته‌ی مهم را فراموش نکن که هرچه که با معرفت فطری و یا آموزه‌های مربیان آسمانی همخوانی نداشت، توصیف خدای واقعی نیست.

در مطلب «ماهیت خدای واقعی چیست؟» درباره‌ی شناخت خدا بیشتر‌‌ می‌خوانی.  

     

منبع: خانه کودک و نوجوان بنیاد محمد(ص)

      


[1] بنگرید به مطلب «چگونه خدا را ثابت کنیم؟» در همین سایت.

[2] بنگرید به مطلب «آیا انسان ‌‌می‌تواند از طریق حواس پنجگانه خداوند را بشناسد؟» در همین سایت.

[3] بنگرید به مطلب «آیا ‌‌ می‌توان خداوند را تصور و توصیف نمود؟» در همین سایت.

[4] خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: "یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً‏": آنچه پیش روى و آنچه پشت سرشان است (گذشته و آینده شان) را مى‏داند، و دانش آنان بر او احاطه نخواهد داشت: قرآن کریم، سوره طه، آیه 110. ؛ امیر مومنان در تفسیر آیه‌ی فوق می‌فرمایند: "لَا یحِیطُ الْخَلَائِقُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْما" یعنی: دانش مخلوقات بر [ذات] خداوند احاطه پیدا‌‌ نمی‌کند: تفسیر برهان، ج 5، ص 850، ذیل آیه‌ی فوق.

[5] بنگرید به مطلب «آیا ‌‌ می‌توان خداوند را تصور و توصیف نمود؟» در همین سایت.

[6] پیامبر مهربان‌مان می‌فرمایند: "كُلُّ مَولُودٍ یولَدُ عَلَی الفِطْرةِ وَ ابَواهُ یهَوِدانه و ینَصِرانه و یمَجِسانه" یعنی: همه‌ی انسان‌ها بر اساس فطرت (توحیدی) به دنیا می‌آیند و این والدین آنها هستند كه ایشان را یهودی، مسیحی و یا مجوسی بار‌‌ می‌آورند: بحارالانوار، ج 58، باب 44 (حقیقة الرؤیا و تعبیرها ...)، ص 187. ؛ منظور از اینکه فرزندان توسط والدین یهودی و نصرانی و ... می‌شوند این نیست که آنها به خدایی که حضرت موسی و حضرت عیسی و دیگر پیامبران به مردم معرفی کرده اند معتقد می‌شوند. بلکه مقصود این است که از دین الهی که بشر را به بندگی خدای واحد ازلی فرا می‌خواند منحرف می‌شوند و به بدعت‌ها و باورهای نادرستی که مردم در ادیان ایجاد کرده‌اند سوق داده می‌شوند.

[7] امام صادق علیه السلام فرمودند: "نَحنُ لِسَانُ الله" یعنی: ماییم زبان [گویای] خداوند: بحارالانوار، ج 26، ص 246.

[8] قرآن کریم، سوره صافات، آیات 159 و 160. امام سجاد علیه السلام در بیان اینکه چه کسانی بندگان خالص شده‌ی خداوند هستند فرمودند: "مُحَمَّد رَسُول اللَّهِ ... سَیدُ الْمُرْسَلِینَ وَ ... عَلِی وَلِی اللَّهِ ... سَیدُ الْوَصِیینَ وَ ... الْأَئِمَّة الطَّاهِرِین مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیبِینَ بِأَنَّهُم ‏عِبادَ اللهِ المُخلَصِین": مستدرک ج 10، ص 41.

  

logo test

ارتباط با ما