نویسنده: زهرا مرادی ( کارشناس ارشد MBA؛ این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )
خداوند به رسول رحمتش – محمد مصطفی- خطاب کرد تا به مردم چنین امر کند:
"به پاس آنچه در هدایت و سعادت شما کوشیدم، هیچ نمیخواهم جز آنکه با خاندانم مهربانی و مودّت داشته باشید[1]. پارههای تن من، راهنمایان شما به صراط مستقیم خدا خواهند بود[2]. قدرشان را بدانید و ایشان را یاری رسانید[3]".
و مردم مزد رسالتش را آنگونه دادند که اگر به ایشان سفارش شده بود در حق فرزندان رسول خدا هرآنچه در توان دارند، ظلم کنند، بیش از آن نمیتوانستند![4]
فاطمه را پهلو شکستند، علی را فرق شکافتند، حسن را زهر نوشاندند، حسین را سر بریدند، ...
و گناه این خاندان این بود که به سعادت و هدایت مردمان مشتاق تر از خود ایشان بودند. آری! مردم حسد ورزیدند[5] و خاندان رسالت را به جرم کرامت آزردند و به گناه محبت کشتند.
وگرنه کیست که نداند مهربان تر از پیامبر کسی نبوده و نیست؛
دلسوزتر از فاطمه کسی نبوده و نیست؛
جوانمردتر از علی کسی نبوده و نیست؛
کریم تر از حسن کسی نبوده و نیست؛
بزرگوارتر از حسین کسی نبوده و نیست؛
...
ظلمی که به هرکدام از این دردانه های خلقت روا شد، هر یک به گونه ای جگر میسوزانَد. و در این میانه آنچه با حسن کردند، آتش به جان هستی می زند.
حسن را که همه از بچگی میشناختند؛
همه میدانستند وقتی رسول خدا حسن را میدید، چشمانش از شادی برق میزد، او را در آغوش میکشید و بدنش را غرق بوسه میکرد؛
همه میدانستند حسن، جان محمد است؛
همه میدانستند حسن، وارث علم جدش – رسول خدا – و پدرش – امیر مومنان – است. همه سخاوت و کرامت و صداقت و شجاعت او را دیده بودند؛ میدانستند او سرور جوانان بهشت است[6].
کسی از حسن بدی ندیده بود. پس چرا با جان پیامبر چنین کردند؟
چرا گروهی بر او شمشیر کشیدند و دیگرانی زخم زبان حوالهاش کردند؟
چرا عهدی که با او بسته بودند، شکستند؟
چرا زهر به کامش ریختند؟
چرا خون به جگرش کردند؟
چرا حتی بر جسدش نیز رحم نکردند و آن را تیرباران کردند؟
چرا چراغ هدایتی را که خدا بر آدمیان برگزیده بود، با کینه خاموش ساختند؟
چرا مزد رسالت رسول را اینچنین با قساوت پرداخت کردند؟
منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)
[1] - "قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى": قرآن کریم، سوره شوری، آیه 23.
[2] - اشاره به بخشی از خطابه غدیر که پیامبر فرمود: "ای مردم، من راه مستقیم خداوند هستم که شما را به تابعیت آن امر نموده، و سپس علی بعد از من، و سپس فرزندانم از نسل او که امامان هدایتاند، به حق هدایت میکنند و به یاری حق به عدالت رفتار میکنند": الاحتجاج، ص 62.
[3] - اشاره به بخشی از خطابه غدیر که پیامبر فرمود: "اللهمَّ ... انْصُرْمَنْ نَصَرَهُ" یعنی: خداوندا ... یاری کن یاری دهندهاش را: بحارالانوار، ج 21، ص 387.
[4] - امام سجاد علیه السلام می فرمایند: به خدا سوگند اگر پیامبر به اینان جنگ با ما و کشتن ما را سفارش می کرد به جای آنکه که (به مودت با ما) سفارش کند از آنچه در حق ما انجام دادند بیشتر نمی توانستند بکنند": بحارالانوار، ج 45، ص 149.
[5] - اشاره به آیه 54 در سوره نساء (أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ ...) و تفسیر امام صادق علیه السلام که فرمودند: "ماییم کسانی که خدا فرموده مورد حسد واقع می شوند": کافی، ج 1، ص 186.
[6] - رسول اکرم فرموده اند: "و اما حسن، او پسرم، و فرزندم و پاره تنم و نور چشمم و روشنایی قلبم و میوه دلم است، و او سرور جوانان اهل بهشت و حجت خداوند بر مردم است، فرمان او فرمان من و سخنش سخن من است، هر که از او پیروی کند، از من پیروی کرده و هر که نافرمانی او را نماید، مرا نافرمانی کرده است ...": بحارالانوار، ج 28، ص 39.