اشک بر آسمان

 

flower 12

    

نویسنده: عبدالحسین طالعی

گفتاری بر اساس کتاب «فضائل فاطمة الزهراء » نوشته حاکم نیشابوری ( درگذشتۀ 405 هجری قمری) از دانشمندان و محدثان بزرگ اهل تسنن.[1]

     

فاطمه در واپسین لحظات عمر پیامبر در کنار بستر او بود.

وقتی گفت: « واکُرباه»، پیامبر پاسخ داد: « پدرت پس از این روز گرفتاری نخواهد داشت». ( ح 192 تا 196)

نیز پیامبر در برابر گریۀ دختر دلبندش فرمود: « یا فاطمة! قد حضر من ابیک ما لیس الله بتارک احدا منه لموافاة یوم القیامة » ( ح 197): ای فاطمه! مطلبی به پدرت روی آورده که خداوند هرگز او را رها نمی‌کند برای موافات در روز جزا.

زمانی که فاطمه همراه با حسنین در کنار بستر پدر آمدند، فاطمه گریست و خود را بر بدن پدر‌ انداخت ، پیامبر او را آرام کرد و از گریه بازداشت و سه بار گفت: « اللهم اهل بیتی، و انا مستودعهم کلّ مؤمن » ( ح 200): خدایا! اینان‌اند اهل بیت من . و من آنها را به مؤمنان سپردم ( تا حرمتشان را نگاه دارند).

ابن عباس گفت: پس از نزول سورۀ فتح، پیامبر فاطمه را خواست و به او گفت: به من خبر مرگم را داده‌اند. فاطمه گریست. پیامبر فرمود: گریه مکن که تو نخستین کسی هستی که به من می‌پیوندی. گریۀ بانو به خنده بدل شد. برخی از همسران پیامبر علت خنده و گریه را پرسیدند. بانو به آنها توضیح داد. ( ح 6، 16، 156 تا 168)

پیامبر به فاطمه خبر داده بود که پس از او مصیبت فراوان می‌کشد  و رنج بسیار می‌بیند. لذا او را به صبر توصیه فرمود:

« یا بُنیّة! انه لیس من نساء المؤمنین امراة اعظم رزیة منک، فلا تکونی ادنی امراة صبرا» ( ح 16): دخترم! مصیبت هیچ یک از زنان مؤمن به بزرگی مصیبت تو نیست. پس چنان مباش که کمترین درجه صبر را داشته باشی.

بدین روی، کسی فاطمه را پس از پیامبر ، خندان ندید؛ تا روزی که رخت از این جهان کشید. ( ح 87)

      

منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)

   



[1] -  هجده فصل در زندگی صدیقه کبری سلام الله علیها (گفتاری بر اساس کتاب «فضائل فاطمة الزهراء » نوشته حاکم نیشابوری): به قلم عبدالحسین طالعی.

 

logo test

ارتباط با ما