بررسی ریشه های واقعه عاشورا(7)

ریشه های عاشورا، عنوان درسواره و سخنرانی هایی است که در دهه اول محرم، برای ایرانیان مقیم خارج کشور ایراد شده است.

در این جلسات به تحلیل حادثه دهشتناک عاشورا و ریشه های آن حادثه پرداخته شده است .دراین تحلیل تاریخی، درس های مهم و کاربردی برای تربیت و سعادتمندی نسل امروز بیان شده است...

ریشه های عاشورا7

گزیده سخنرانی های استاد بسیطی با موضوع

        "بررسی ریشه های واقعه عاشورا"

قسمت هفتم

رسیدیم به دوران 25 سال خانه نشینی علی ابن ابی طالب بعد از غصب حقش و گرفتن قدرت و ثروت و بستن باب علم ایشان!  به حدی که دیگر کسی سراغ علی ابن ابیطالب نمی رود.

در ابتدا حتی 20 نفر پیدا نشد  که به ندای یاری طلبی حضرت علی و دختر پیامبر لبیک بگویند و علی ابن ابی طالب را یاری کند!

 حاضر نشدند علی را یاری کنند تا  حقش را پس بگیرد و مردم را به هدایت و سعادت برساند ...

و نتیجه آن عمل بعد از سقیفه این شد که فاطمه زهرا پیش بینی کرد...

حضرت زهرا فرمود شتری را به طمع شیرش غصب کردند که تا روز قیامت جز چرک و خون از این شتر عایدتان نخواهد شد... یعنی حق ما را به طمع سودش غصب کردند...

دقت کنید در این 25 سال چه حادثه ای رخ داده که همان مردم مدینه و اطراف یک صدا به درخانه علی ابن ابی طالب بریزند به حدی که حسن و حسین که جوانان برومندی بودند نزدیک بود زیر دست و پای آنها له شوند و این مردم حالا می خواهند با علی بیعت کنند! چه اتفاقی افتاده است؟  

مردم اصرار کردند یا علی فقط با تو بیعت می کنیم نه هیچ کس دیگر! ما اشتباه کردیم که با تو بیعت نکرده بودیم.

آیا واقعا همه این هزاران نفری که بعد از 25 سال با علی ابن ابیطالب بیعت کردند متوجه اشتباهشان شده بودند؟ آیا همه معتقد بودند که علی جانشین پیامبر است؟ قائم مقام پیامبر است؟ امام مردم است؟

زهی خیال باطل! این مردم فقط به خاطر ظلمی که بر ایشان شده بود ونشان به جوش آمده بود نه به خاطر ظلمی که به اهل بیت شده بود!

جالب است. در تاریخ ثبت شده که 10 محرم سال 61 هجری روز جمعه بوده است!  اما وقتی کمی بعد از حادثه عاشورا از امام سجاد یا حضرت زینب درباره این واقعه سوال می شود که در روزی از هفته رخ داده است؟ هر دو این بزرگواران پاسخ می دهند: روز دوشنبه!

این همان دوشنبه سیاه است که ابن عباس می گوید و در کتب معتبر اهل سنت از آن به "دوشنبه سیاه"  یاد کرده اند.

ابن عباس می گوید روز آخر زندگانی و حیات پیامبر یود. چند بار چشم باز کرد و فرمان داد یک قلم و کاغذ برایم بیاورید تا وصیتی برای شما بنویسم که تا قیامت مردم روشن و آگاه در صراط مستقیم باشند، هدایت شوند و گمراه نباشند!

کسانی که کنار پیامبر بودند گفتند: محمد هذیان می گوید... حسبنا کتاب الله. کتاب خدا ما را کفایت می کند!

نظر این افراد این بود که محمد قرآن را آورده! او پستچی است و همین قرآن ما را کفایت می کند. پس نیازی به وصیت محمد نداریم.

نتیجه آن حرکت این بود که سقیفه پیش آمد ، فاطمه زهرا کشته شد و شبانه دفن شد. نتیجه آن حرکت سیاه است که در مقابل چشم مردم  به صورت فاطمه زهرا، دختر پیامبر سیلی  نواخته می شود ...

نتیجه آن حرکت است که علی ابن ابی طالب باید 25 سال در خانه بنشیند و وقتی خیلی روزگار به او فشار بیاورد به بیابان برود چاه بکند ، سرش را درون چاه ببرد و درد دل کند...

نتیجه آن دوشنبه سیاه است که بعد از 25 سال خانه نشینی علی وقتی مردم با  او بیعت می کنند او را به عنوان امام و جانشین پیامبر قبول ندارند، فقط چون می دانند علی عدالت محور است و  به مردم ظلم نمی کند و حق کسی را پایمال نمی کند به سراغش می روند... نه این که متوجه اشتباه خودشان شده باشند.

در قسمت بعد به ادامه بحث می پردازیم

logo test

ارتباط با ما